رجال السنة في الميزان

    از ویکی‌نور
    رجال السنة في الميزان
    رجال السنة في الميزان
    پدیدآورانمظفر، محمدحسن (نویسنده) رضوی، سید مرتضی (مقدمه‌نويس)
    ناشرمطبوعات النجاح
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر1396ق. = 1976م. = 1355ش.
    چاپچاپ يکم
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/م6ر3 / 114 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رجال السنة في الميزان، عنوان اثری است یک جلدی از محمدحسن مظفر به زبان عربی در موضوع احادیث اهل سنت. کتاب حاضر، بیش از نیم قرن پیش توسط شیخ محمدحسن مظفر نگاشته شده و در سال 1376ق در مصر، در مقدمه کتاب «دلائل الصدق» چاپ شده است. سید مرتضی رضوی، محقق این کتاب است. وی بهتر دیده که این مطالب به‌صورت کتابی مستقل، به چاپ برسد تا پاسخ و ردیه‌ای باشد بر تألیف عبدالرحمن زرعی.

    ساختار

    کتاب مشتمل است بر مقدمه محقق، کلمات و نظراتی از علما، ترجمه مؤلف به قلم شیخ محمدطاهر شیخ راضی، مقدمه مؤلف، متن اصلی در 3 مطلب - که مطلب سوم حاوی 4 امر است - و یک تتمه.

    گزارش محتوا

    در مقدمه کتاب می‌خوانیم: هرازچندگاهی آثاری منتشر می‌شود که صفحاتش حاوی مطالب مسموم و تهمت‌ها و دروغ‌پردازی‌ها و افترائاتی است که به طایفه شیعه زده‌اند. جز دشمن اسلام و مسلمانان که در پی تفرقه‌افکنی میان آنان است، هیچ‌کس از این مطالب منتشره سودی نبرده است؛ دقیقا از همین طریق است که کارگزاران استعمار و دشمنان انسانیت و اسلام مانند سعودیان وهابی، برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان، وارد می‌شوند. اگر مسلمانان اهتمام به جمع کلمه‌‌اشان داشته باشند و به قول خدای متعال در قرآن کریم مبنی بر چنگ زدن به ریسمان الهی و دوری از تفرقه، گوش فرادهند، بیگانگان توان استعمار آنان را نخواهند داشت[۱].

    برخی از دوستان، از عنوان این کتاب (رجال السنة في الميزان) مطلع شدند و پیشنهاد دادند که نامش را تغییر دهم. من نیز این پیشنهاد را پسندیدم و برای این کار استخاره زدم و آیات 91-92 حجر در پاسخم آمد: «الذين جعلوا القرآن عضين. فوربّك لنسألنهم أجمعين عمّا كانوا يعملون. فاصدع بما تؤمر و أعرض عن المشركين». این آیه، دلالت بر صدق تسمیه دارد و از عدول از آن نهی و بلکه تهدید می‌کند؛ درحالی‌که معلوم است این نام، بر برخی از رجال آنان صدق می‌کند[۲].

    در خلال 10 سال گذشته، بیش از صدها کتاب از بیش از 30 مزدور مملکت وهابی عربستان سعودی برای قلع و قمع شیعه امامیه نوشته شده؛ تنها به این جرم که آنان تابع مذهب ائمه اهل‌بیت(ع) و پذیرنده سخن پیامبر اکرم(ص) در عمل به حدیث ثقلین هستند که بسیار بر آن تأکید داشتند؛ حدیث ثقلینی که قرآن در آن ثقل اکبر و اهل‌بیت(ع) ثقل اصغر شمرده شده‌اند و تمسک به این دو، نجات‌دهنده از گمراهی است. از جمله این مزدوران، ندوی و نعمانی و ابوبکر جزایری و ابراهیم جبهان و عبدالله محمد غریب مجوسی و محمد احمد ترکمانی و محمد مال‌الله بحرینی و احسان الهی ظهیر پاکستانی و... هستند و یکی دیگر از آنان نویسنده «رجال الشيعة في الميزان» است که نویسنده در آن، صرفا جرح این رجال را ذکر کرده و اصلا به تعدیلشان نپرداخته است.

    کتاب حاضر، تألیف شیخ محمدحسن مظفر است که بیش از نیم قرن پیش نگاشته شده و در سال 1376 در مصر، در مقدمه کتاب «دلائل الصدق» چاپ شده است. محقق کتاب، سید مرتضی رضوی، متذکر می‌شود: ما بهتر دیدیم که این کتاب به‌صورت مستقل، به چاپ برسد تا پاسخ و ردیه‌ای باشد بر تألیف عبدالرحمن زرعی. وی سپس متذکر تشکیل جمعیت «دارالتقريب بين المذاهب الإسلامية» در قاهره به‌منظور دفع حیله‌های استعمارگران در ایجاد تفرقه میان مسلمانان، می‌شود و از مجله «رسالة الإسلام» که در این راستا صادر شده، نام می‌برد[۳].

    رضوی، همچنین از شیوخ الازهر و بزرگان علمای مصر مانند شیخ عبدالمجید سلیم شیخ سابق الازهر، شیخ محمود شلتوت رئیس پس از وی، شیخ محمد محمد مدنی رئیس تحریر مجله رسالة الإسلام، شیخ محمد غزالی و... نام می‌برد و نمونه‌های از عباراتشان را که در کتاب «في سبيل الوحدة الإسلامية» چاپ کرده، در ادامه مقدمه کتاب ذکر می‌کند[۴].

    پس از مقدمه محقق، ترجمه‌ای از مؤلف به قلم شیخ محمدطاهر شیخ راضی، ارائه شده است‌. منابع این ترجمه، در انتهای آن ذکر شده است[۵].

    سپس وارد مطالب کتاب می‌شویم که با مقدمه مؤلف شروع می‌شود: مؤلف در مقدمه‌اش می‌نویسد: بدان که استدلال بر خصم جز با چیزی که حجت بر وی باشد، درست نیست. ازاین‌رو مصنف(ره) و دیگران هنگام احتجاج بر اهل سنت، ملتزم به ذکر اخبار آنان بوده‌اند، نه اخبار ما. ولی این قوم، ملتزم به قاعده بحث نبوده و طریق مناظره را به‌درستی نپیموده‌اند؛ آنان در مقام بحث به اخبار خودشان بر مذهب خود استدلال کرده و در جواب به مواردی که به آنها ایراد گرفته شده، به همان اخبار استناد کرده‌اند و این خطایی است آشکار. درهرحال، احادیث آنان سزاوار این است که استدلال به آنها در سایر مطالبشان حتی نزد خودشان، نیز صحیح نباشد...[۶].

    اگر بخواهیم به‌صورت دقیق و سرفصلی مطالب کتاب را بیان کنیم با توجه به آنچه در فهرست مطالب ذکر شده، ابتدا با مقدمه سید مرتضی رضوی روبه‌رو می‌شویم. سپس سخن استاد شیخ محمد محمد مدنی، سپس ثنای شیخ عبدالمجید سلیم شیخ الازهر از تفیسر مجمع البيان، سپس رونوشت تصویر فتوای شیخ محمود شلتوت، شیخ الازهر ارائه می‌شود و پس از آن فتوای شیخ شلتوت درباره تعبد به مذهب شیعه امامیه می‌آید و سپس تأیید شیخ عبدالرحمن نجار مدیر مساجد مصر از فتوای شیخ شلتوت و پس از آن تأیید این فتوی نزد شیخ محمد غزالی و سپس نظر شیخ محمد غزالی در تقریب میان شیعه و اهل سنت را می‌خوانیم. سپس ترجمه‌ای از زندگانی مؤلف ارائه شده و در پایان این ترجمه، منابع ترجمه نیز ذکر ‌گردیده. تا اینجا مقدمات کتاب به حساب می‌آید.

    پس از این مقدمات، وارد مباحث اصلی کتاب می‌شویم. این مباحث با مقدمه مؤلف شروع می‌شود.سپس مباحث کتاب در 3 مطلب اصلی ارائه می‌شود: مطلب اول درباره حجیت اخبار عامه است. مطلب دوم درباره عدم ارزش مناقشه با عامه در سند و سومین مطلب مناقشه‌ای است در صحاح سته که در 4 امر بیان می‌شود: امر اول در بیان کیفیت جمع صحاح سته است. امر دوم در اشتمال این صحاح بر کفر است. امر سوم تدلیس اکثر راویان آن را نشان می‌دهد و چهارمین امر، به جرح اکثر راویان این صحاح می‌پردازد. پس از این مطالب، طعن اهل تسنن در رجال سند صحاح سته بر اساس حروف الفبایی ارائه می‌گردد. تتمه مطالب کتاب، بحث درباره کنیه‌ها است[۷].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای اثر آمده است. پس از آن آثاری از محمدحسن مظفر و سید مرتضی رضوی، معرفی می‌شود. پاورقی‌های کتاب، انگشت‌شمار است و اغلبِ همین تعداد هم به ذکر ارجاعات و معرفی منابع اختصاص دارد.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه‌ها و فهرست مطالب کتاب.

    وابسته‌ها