دیوان مولانا کمال‌الدین اهلی ترشیزی

    از ویکی‌نور
    دیوان مولانا کمال‌الدین اهلی ترشیزی
    دیوان مولانا کمال‌الدین اهلی ترشیزی
    پدیدآوراناهلی تشیزی، کمال‌الدین (نویسنده) سمنانی، سید وحید (تصحیح و تحقیق)
    ناشرعلمی و فرهنگی
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک1ـ727ـ436ـ600ـ978
    کد کنگره

    دیوان مولانا کمال‌الدین اهلی ترشیزی تألیف مولانا کمال‌الدین اهلی ترشیزی، با تصحیح و تحقیق سید وحید سمنانی؛ اهلی ترشیزی از شاعران اواخر عهد تیموری است. به روایت تذکره‌ها و طبق گفته‌های ارباب فن، این دوره از پرشاعرترین ادوار شعر پارسی محسوب می‌شود؛ ولی تعداد دیوان‌های منتشرشده از شاعران آن انگشت‌شمار است.

    گزارش کتاب

    اهلی ترشیزی از شاعران اواخر عهد تیموری است. به روایت تذکره‌ها و طبق گفته‌های ارباب فن، این دوره از پرشاعرترین ادوار شعر پارسی محسوب می‌شود؛ ولی تعداد دیوان‌های منتشرشده از شاعران آن انگشت‌شمار است.

    نام دقیق شاعر، در نشانی که به منظور سفر حج اهلی نوشته شده است، او را مولانا کمال‌الدین اهلی نام برده‌اند و این همان نامی است که در پایان نسخۀ خطی محفوظ در دانشگاه تهران ـ کهن‌ترین نسخۀ تاریخ‌دار دیوان اهلی ـ آمده است. کمال‌الدین از القاب رایج قرن نهم است و بسیاری از فضلا و بزرگان را از دیرباز با اضافه کردن اسمی به پسوند «الدین» ملقب می‌کرده‌اند. تمام راویان متقدم در خراسانی بودن اهلی متفق‌القول هستند و حتی برخی با اشاره به ترشیز، زادگاه او را به این شهر محدود کرده‌اند. ترشیز یکی از شهرهای کهن خراسان است. نام ترشیز در کتاب‌های بسیاری از جمله لباب الالباب، تاریخ سیستان، تاریخ جهانگشا، حبیب السیر و .... ذکر شده است. از این شهر شاعرانی سربرآورده‌اند: مولانا قبولی ترشیزی، مولانا قابلی ترشیزی، حافظ حلوایی، شراری ترشیزی، مولانا طوطی ترشیزی، اختری ترشیزی، مولانا علی‌شهاب ترشیزی ،مولانا سرّی ترشیزی و مشهورتر از همه ظهوری ترشیزی.

    از تاریخ تولد شاعر هیچ نشانی در دست نیست؛ اما اگر این قول تذکره‌نویسان پذیرفته شود که او دورۀ پیری را درک کرده و تا زمان به سلطنت رسیدن شاه تهماسب صفوی (930 ق) زنده بوده است، می‌توان تخمین زد که تولدش در اواسط قرن نهم یعنی حدود (850 یا 860 ق) اتفاق افتاده است. دقیق‌ترین تاریخی که برای درگذشت او، روایت اشپرنگر است. وی با اشاره به این ماده تاریخ از خلیل‌الله زرگر، 934 ق. را سال درگذشت اهلی بیان می‌کند: «اهلی بمرد نام نکویش بماند و بس». این تاریخ را ادوارد براون، سعید نفیسی و ذبیح‌الله صفا تکرار کرده و سبب فراگیرشدن و پذیرش آن از طرف اهل فن شده‌اند.

    شعر اهلی خارج از محدودۀ زمانی خویش سیر نکرده است و هرچند او را ملا و مولانا خوانده‌اند، در هیچ‌یک از شعرهایش به مطلب خاصی که نشان‌دهندۀ دانش و اطلاعات خاصی از شاعر باشد، برنمی‌خوریم. غیر از این، هیچ مکتوب دیگری نیز از اهلی در دست نیست که نشان دهد دانش اهلی بیش از چیزی است که در اشعار او دیده می‌شود.

    دریک نگاه کلی فضای اشعار اهلی را در دو شاخۀ نزدیک به هم می‌توان بررسی کرد. در شاخۀ اول شعر اهلی مبین احوال شاعری است که تمام آرزوهایش به وصال معشوق محدود می‌شود. این صورت از تغزل وجه غالب اشعار شاعران مکتب هرات است. شاخۀ دیگر اشعار وی راوی شکایت او از زمانه است. اهلی در این ابیات شاعری است شاکی؛ اما شکایت توأم با ارائۀ راهکار یا حتی تلاش برای رهایی از وضع موجود نیست. این دسته از اشعار که حجم قابل تأملی از دیوان او را دربر می‌گیرند، آیینۀ احوال انسان ناامیدی هستند که هرچند لب به شکوه باز کرده، در برابر ناملایمات راهی جز تسلیم پیش پای خود نمی‌گذارد.

    جز دیوان اهلی، هیچ اثر دیگری از وی در دست نیست. با وجود آنکه در منابع متقدم، غیر از دیوان اشعار، کتابی را به اهلی نسبت نداده‌اند، در کتب متأخر آثار دیگری را به او منسوب کرده‌اند.

    قالب غالب در دیوان اهلی ترشیزی، غزل است. در این کتاب 326 غزل به دست آمده که مهم‌ترین ویژگی آنها، سادگی و روانی‌شان است و جز مواردی انگشت‌شمار، مخاطب امروز برای درک آنها نیازی به مراجعه به فرهنگ لغات و اصطلاحات ندارد. غزل‌های او غالباً عاشقانه‌اند و شاعر اتفاقات روزمرۀ اجتماعی را کمتر در آنها بازتاب داده است. سادگی و سوزوگداز متأثر از احوال شخصی، مهم‌ترین ویژگی غزل‌های شعرای مکتب هرات است؛ خصوصیتی که تقریباً در تمام غزلیات اهلی دیده می‌شود.

    سه مثنوی از اهلی باقی مانده است. زبان این مثنوی‌ها ساده و صمیمی و از نظرگاه زبان و روانی بیان، مشابه غزل‌های اوست. هرچند این مثنوی‌ها از نظر مضمون‌سازی آنقدر هم برجسته نیستند، سوزوگداز مناجات‌گونه در یکی و اشاره به اسامی معصومان در دو مثنوی دیگر، شعری شاخص از آنها ساخته است؛ به طوری که مناجات‌نامۀ او تا سال‌ها بعد همچنان مورد توجه بوده است.

    اهلی در رباعی هم طبع‌آزمایی کرده است؛ هرچند رباعی‌هایش غالباً لطیف و روان‌اند، اغراق بیهوده‌ای است اگر آنها را هم‌ردیف رباعی‌های برتر ادبیات پارسی دانست. در دیوان اهلی ده قطعه به دست آمده که بی‌تردید نمی‌توان آنها را در شمار اشعار موفق آن عصر به شمار آورد. این قطعه‌ها بیشتر از سر تفنن سروده شده‌اند؛ چنان‌که دو قطعه درون‌مایه‌ای هجوگونه دارند.

    این دیوان بر اساس بیست نسخۀ خطی کهن تصحیح شده که نسخۀ کتابخانۀ دانشگاه تهران، نسخۀ اساس مصحح بوده است. از ویژگی‌های این کتاب، مقدمۀ مفصل مصحح است که در آن به همۀ ابعاد زندگانی و اشعار اهلی شیرازی به تفصیل اشاره کرده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها