ديوان فهمی استرآبادی

    از ویکی‌نور
    ديوان فهمی استر آبادی
    ديوان فهمی استرآبادی
    پدیدآورانفهمی استر آبادی (نويسنده)

    كرمی، محمدحسين (مصحح)

    كرمی، محمدحسين (مقدمه‌نويس)
    ناشرمرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1389ش
    چاپ1
    شابک978-964-8700-93-0
    موضوعشعر فارسی - قرن 10ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏د‎‏9 6069 ‏PIR‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان فهمی استرآبادی مجموعه اشعار فهمی استرآبادی (زنده تا 948ق)، از شعرای خوب قرن دهم هجری است که با تصحیح محمدحسین کرمی منتشر شده است.

    در این دیوان، به ترتیب 1 ترجیع‌بند، 6 ترکیب‌بند، 389 غزل، 16 قطعه و 30 رباعی، آمده است که هریک از آنها در برسی تحولات تاریخی و سبک‌شناسانه شعر فارسی، بسیار پراهمیت است[۱].

    بسیاری از اشعار فهمی، به‌ویژه ترکیب‌بندها و غزل‌های او، نمونه اعلای سبک وقوع هستند، هرچند نام و اشعار این شاعر خوش‌ذوق، از ذهن و قلم پژوهشگران به‌دور مانده است. شعر او، زبانی زلال و صمیمی دارد، عاری از تکلفات بارد و بی‌ارزش که در عین حال، گاهی از صنایع زیبا و طبیعی، خالی نیست و در برخی از اشعار، به‌ویژه قصاید، از چاشنی آرایه‌های زیبای معنوی برخوردر است و دانش‌ها و مهارت‌های شاعر نیز گاهی در اشعارش، آشکار شده است[۲].

    برخی از ویژگی‌های شعر فهی، به شرح زیر می‌باشد:

    • ردیف‌داری اشعار: به جرئت می‌توان گفت که بیش از 90 درصد اشعار فهمی، مردّف است و گویی در نظر او، شعری که ردیف نداشته باشد، چیزی کم دارد. ردیف‌های اشعار او، اغلب کوتاه و معمولی است؛ اما گاهی نیز واژه‌های دشواری را برای ردیف شعر خود انتخاب کرده است، به عنوان مثال:
    می‌رود یار و من خسته گرفتار مرضآن از آن دم که غم هجر شود یار مرض[۳]
    • به کار بردن مصوت بلند «ای» به جای مصوت کوتاه، مانند:
    عالمی دون بر قرار خود نمی‌آید دمیظاهراً بر بیقراری یافته عالم قرار[۴]

    «دست و گریبان» به جای «دست به گریبان»:

    دامن وصل خود از دست من خسته ربودباز با بخت سیه دست و گریبانم ساخت[۵]
    • استفاده از مصدر جعلی «نزاکت» در معنی «نازکی»، مانند:
    اگرچه پیرهنش هست همچو گل نازکولی ز روی نزاکت نمی‌رسد به تنش[۶]
    • کاربرد فراوان واژه «سگ»: در دیوان فهمی، صدها بار واژه «سگ» به کار رفته و او خود را سگ معشوق یا امام رضا(ع) و.. خوانده است، مانند:
    زین سبب شاها که در عالم دعاگوی توامپادشاه عالمم، اما سگ کوی توام[۷]

    پانویس

    1. درآمد، صفحه ده
    2. همان، صفحه سی‌وشش
    3. همان، صفحه سی‌ونه
    4. همان، صفحه چهل
    5. همان، صفحه چهل‌ویک
    6. همان
    7. همان

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.


    وابسته‌ها