ده سخنرانی در باب زبان‌شناسی شناختی

    از ویکی‌نور
    ده سخنرانی در باب زبان‌شناسی شناختی
    ده سخنرانی در باب زبان‌شناسی شناختی
    پدیدآورانلیکاف، جورج (نویسنده) میرزابیگی، جهانشاه (مترجم)
    ناشرآگاه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1403
    شابک8ـ482ـ416ـ964ـ978
    کد کنگره

    ده سخنرانی در باب زبان‌شناسی شناختی تألیف جورج لیکاف، ترجمه جهنشاه میرزابیگی؛ این کتاب یک پیش‌زمینۀ ضروری و مناسب برای فهم و درک تاریخ زبان‌شناسی شناختی و مفاهیم زبان‌شناسی شناختی است.

    ساختار

    کتاب در ده فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    این کتاب یک پیش‌زمینۀ ضروری و مناسب برای فهم و درک تاریخ زبان‌شناسی شناختی و مفاهیم زبان‌شناسی شناختی است. متن کتاب دربرگیرندۀ ده سخنرانی دربارۀ زبان‌شناسی شناختی، سخنرانی‌هایی است که جورج لیکاف در آوریل 2004 در دانشگاه پکن ایراد کرده است. لیکاف در این سخنرانی‌ها که به زبان‌شناسی شناختی اختصاص دارد، به گونه‌ای به مفاهیم زبان‌شناسی می‌پردازد که می‌تواند هم برای متخصصان و دانشجویان این رشته و هم برای عموم قابل درک و مفید باشد.

    فصل نخست کتاب به گونه‌ای مقدمه برای گفتارهای بعدی و کارهایی است که لیکاف در دوران زندگی خود در رابطه با زبان‌شناسی انجام داده است. او از سال 1963 مطالعۀ معنا را آغاز کرد؛ در این دوران مطالعۀ معنا، مطالعۀ منطق صوری بود.

    لیکاف در فصل دوم به نظریۀ معنا می‌پردازد؛ نظریه‌ای که در منطق و فلسفۀ انگلو ـ امریکا ریشه دارد. این نظریه معنا را در اوایل دورۀ زبان‌شناسی یعنی در سال 1963 تعریف کرد. او در فصل‌های سوم و چهارم از استعارۀ اولیه و نحوۀ ترکیب آنها و تشکیل استعاره‌های بزرگ‌تر و پیچیده‌تر سخن می‌گوید.

    فصل پنجم کتاب اختصاص به بررسی ساختار دستور دارد. لیکاف معتقد است در دستور سنتی زایشی، ساخت به مثابه هستی وجود ندارد. قواعدی هست که نمونه‌های زیادی از ساخت‌ها تولید می‌کند، اما ساخت‌ها چیزهای مجزا نیستند، فقط چیزهایی هستند که قواعد تولید می‌کنند؛ از این‌رو برای چامسکی ساخت‌ها چیزهایی هستند که پی‌پدیدار نامیده می‌شوند.

    لیکاف در فصل ششم از نظریۀ نورونی زبان سخن می‌گوید. او در این فصل می‌گوید که داشتن مفهوم به چه معناست؟ شبیه‌سازی ذهنی چیست؟ داشتن نظریۀ شبیه‌سازی ذهنی به چه معناست؟ و چگونه به نظریۀ معنا منجر می‌شود؟ و چگونه یک نظریۀ معنا که جسمانی است، می‌تواند به جهان نیز مربوط شود؟ همچنین دربارۀ معناشناسی دستور، انواع دستور مفهومی و اینکه چگونه می‌توان به نظریۀ این مفاهیم دست یافت، سخن می‌گوید.

    جورج لیکاف در فصل هفتم کتاب به مبحث استعاره در شعر می‌پردازد و نمونه‌هایی از اشعار را بررسی می‌کند. در فصل هشتم به پی‌آمدهای زبان‌شناسی شناختی در فلسفه پرداخته شده است. این مطالعۀ فلسفه با کار لیکاف و پژوهش مارک جانسون که خود فیلسوف است، دربارۀ استعارۀ مفهومی آغاز شد. آنچه این دو بدان دست یافتند این بود که استعاره در واژه‌ها نیست، بلکه در شیوۀ اندیشیدن است.

    لیکاف در فصل نهم به کاربرد زبان‌شناسی شناختی در تحلیل سیاسی در آمریکا می‌پردازد؛ درواقع هدف او در این فصل بررسی زبان‌شناسی شناختی و سیاست است. در آخرین فصل کتاب ابتدا به نظریۀ استعاره پرداخته می‌شود و سپس لیکاف به جمع‌بندی و مرور سخنان خود در فصول قبل پرداخته است. او در این فصل تصویری کلی از زبان‌شناسی شناختی ارائه می‌دهد که به چه معناست و کجا می‌رود.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها