دسوقی شتا، ابراهیم
نام | دسوقی شتا، ابراهیم |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 20 ژانویه 1941م |
محل تولد | شهر بیلا از استان کفرشیخ مصر |
رحلت | ژوئن 1998 |
اساتید | محمد عبدالسلام کفافی |
برخی آثار | مثنوی (دسوقی)
المعجم الفارسی الکبیر فرهنگ بزرگ فارسی، فارسی - عربی |
کد مؤلف | AUTHORCODE01312AUTHORCODE |
ابراهیم دسوقى شتا (۱۹۴۱ـ۱۹۹۸م)، ادیب و مترجم و استاد زبانهاى شرقى دانشگاه قاهره، رئیس بخش زبان و ادبیات شرقی در دانشکده ادبیات قاهره
ولادت
در 30 دی 1319برابر با 20 ژانویه 1941م در شهر بیلا از استان کفرشیخ، به دنیا آمد.
تحصیلات
در سال 1337ش برابر با 1958 وارد دانشگاه قاهره شد و در رشته زبانهای شرقی، مدرک کارشناسی گرفت. در 1346ش برابر با 1967 از پایاننامه کارشناسی ارشد خود با موضوع «مجادلات و منازعات میان سلطان سلیم عثمانی و شاه اسماعیل صفوی و تأثیر آن در ادبیات» دفاع کرد و در سال 1351ش برابر با 1972م موفق شد رساله دکتری خود را با موضوع «حدیقه سنایی و تحقیق تحلیلی درباره آن و تأثیر آن در ادبیات فارسی» با درجه عالی به پایان برد.
سپس در دانشگاه قاهره به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت و در 1361ش/1982 به مقام استادی رسید.
محمد عبدالسلام کفافی، یحیی خشاب، احمد محمود ساداتی و عبدالحلیم محمود از استادان تأثیر گذار در زندگی او بودند.
دسوقی از 1984 تا 1982 به لیبى رفت و در دانشگاه بنغازى مشغول تدریس شد و به ترجمه مهمترین آثار ادبیات نو و کهن فارسى پرداخت. و در سال 1369/1990ریاست گروه زبانهای شرقی قاهره را برعهده گرفت.
دسوقی مترجم و مؤلفی پر کار بود. برگردانهای او از زبانهای گوناگون گواه تسلط او بر زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و ترکی است. همچنین از استفاده فراوان او از آیات و احادیث نبوی و استناد به سخنان مشایخ صوفیه در کتابهای عرفانی برمیآید که وی از معارف اسلامی و عرفانی آگاهی داشته است.
تألیفات و ترجمههای دسوقی موضوعات متنوعی همچون عرفان و تصوف و، اندیشههای معاصر اسلامی، انقلاب اسلامی ایران، داستان کوتاه و رمان، لغت و آموزش زبان فارسی را در بر میگیرد.
دسوقى شتا، پیش از مرگ در گفتوگو با هفتهنامه مصرى «اخبار الادب» گفته بود: «فارسى، داراى عنصرى اساسى است که متأسفانه هنگام ترجمه، موسیقى زبانى آن از بین مىرود. این هماهنگى، تناسب عجیب بین الفاظ و معانى و حروف چون موج روانى است که تو را در بر مىگیرد و با خود مىبرد. هر وقت یک متن فارسى مىخواندم، احساسم این بود که من در ترجمه عربىام هیچ کارى نمىکنم».
او درباره انقلاب اسلامى مىگوید: «بىگمان، انقلاب اسلامى ایران را اگر مهمترین رویداد تاریخى معاصر ندانیم، باید مهمترین رخداد سده چهاردهم هجرى قمرى دانست. پیروزى شگفت این انقلاب بایستى مورد بحث و پژوهش پیگیر پژوهشگران جهان قرار گیرد، زیرا براى نخستین بار در تاریخ، مردمى ستمدیده با دستهاى خالى و سینههاى گشوده با یک سلاح، آن هم ایمان، در برابر حکومت بیدادگر ایستادند و با پایدارى و جانفشانى خود، تمام نیروهاى سرکش طاغوتى را درهم شکستند و آن را به زبالهدان تاریخ انداختند و این رویداد عظیم به نوبه خود نشان داد که سلاح ایمان، شکستناپذیر است و همچنین اثبات کرد که اسلام تا چه اندازه با بنیادها و اصول انقلابى سرنوشتساز ملتها هماهنگى و سازگارى دارد و تا چه اندازه کشورهاى اسلامى مىتوانند، این سلاح را به کار گیرند؛ سلاحى که همچون آتش زیر خاکستر در دل مردم درخشش و حیات دارد».
وفات
او در خرداد سال 1377 برابر با ژوئن 1998 دیده از جهان فروبست و در زادگاهش بیلا به خاک سپرده شد.
آثار
- نصوص فارسیة من التاریخ الاسلامي و الادب الفارسی
- اللغة فارسیة و النصوص المتخصصة
- مطالعات فی الروایة الفارسیة المعاصرة
- التصوف عند الفرس؛
- الثورة الايرانية؛
- الصراع؛
- الملحمه؛
- النصرة؛
- دور العثمانى فى حركة التحرر؛
- دراسة على مصر و ايران و تركيا؛
- اللغة الفارسیة للمبتدئين؛
- ترجمة كشف المحجوب هجويرى؛
- ترجمة دور المتصوف الايرانيين فى ميدان التصوف الاسلامى و سياحتهم الى مصر؛
- ترجمة قصص من الادب الفارسى المعاصر؛
- المعجم الفارسى الكبير؛
- المثنوى المعنوى.