درآمدی بر فلسفه زبان و زبان دین

    از ویکی‌نور
    درآمدی بر فلسفۀ زبان و زبان دین
    درآمدی بر فلسفه زبان و زبان دین
    پدیدآورانموسوی کریمی، میرسعید (نویسنده)
    ناشردانشگاه مفید
    مکان نشرقم
    سال نشر1400
    چاپدوم
    شابک5ـ17ـ6069ـ622ـ978
    موضوعدین -- فلسفه, زبان -- فلسفه
    کد کنگره
    ‏BL ۵۱‬/م۸۵د۴‬

    درآمدی بر فلسفۀ زبان و زبان دین تألیف میرسعید موسوی کریمی؛ هدف این کتاب عبارت است از بررسی و ارزیابی مهم‌ترین نظریه‌های مطرح در فلسفۀ زبان به‌ویژه دربارۀ مقولاتی چون معناداری و ارجاع و سپس در پرتو شناخت آن نظریه‌ها، بررسی و نقد رایج‌ترین نظریه‌های ارائه‌شده دربارۀ چیستی زبان دین تا دریافت شود کدامین نظریه موجه‌تر و قابل‌‌قبول‌تر است.

    ساختار

    کتاب از دو بخش و دوازده فصل تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    بی‌تردید زبان، وسیله‌ای به‌غایت مؤثر و در عین حال، شگفت‌انگیز است. یکی از اساسی‌ترین توانایی‌های زبان، سخن‌گفتن است. اصوات خروجی از دهان یا علائم نگاشته‌شده بر کاغذ، اموری چون اِخبار، توصیف، امر، نهی، پرسش و افعال دیگری از این دست را انجام می‌دهند و به اوصافی چون بامعنا و بی‌معنا و صادق و کاذب متصف می‌شوند. می‌توان گفت زبان مجموعه‌ای از کلمات، عبارت‌ها، قواعد و نظام‌های قراردادی منظم است که گروه‌های گوناگون انسانی برای ایجاد ارتباط با یکدیگر و فهم اندیشه‌های هم به کار می‌برند. بنا به یک تقسیم‌بندی، زبان انسان به سه الگوی زبان گفتاری، نوشتاری و اشاره تقسیم می‌شود. هر کدام از این زبان‌ها هم به ترتیب، نشانه‌های خاص صوتی، خطی و اشاره‌ای خود را دارند. با یک تقسیم‌بندی دیگر می‌توان زبان را به انواع طبیعی، مصنوعی و صوری تفکیک کرد؛ اما مشهورترین تقسیم‌بندی زبان‌ها بر مبنای ریشه و منشأ پیدایش و گسترش آنها صورت گرفته است. به نظر آشکار می‌رسد در طی زمان، زبان‌ها تنوع و تکامل پیدا می‌کنند و در هر زبان واژه‌هایی از رواج می‌افتند یا واژه‌هایی تازه ابداع می‌شوند. با این حال می‌توان زبان‌ها را بر مبنای ریشه و منشأ مشترک‌شان تقسیم‌بندی و مطالعه کرد. مطالعۀ زبان و تحلیل پدیده‌های زبانی که شامل شأن معرفت‌شناختی و فلسفی آنها نیز می‌شود، در رشته‌های متعددی صورت می‌پذیرد.

    هدف این کتاب عبارت است از بررسی و ارزیابی مهم‌ترین نظریه‌های مطرح در فلسفۀ زبان به‌ویژه دربارۀ مقولاتی چون معناداری و ارجاع و سپس در پرتو شناخت آن نظریه‌ها، بررسی و نقد رایج‌ترین نظریه‌های ارائه‌شده دربارۀ چیستی زبان دین تا دریافت شود کدامین نظریه موجه‌تر و قابل‌‌قبول‌تر است.

    مسئلۀ زبان دین که موضوع اصلی این کتاب است، بیشتر در شاخۀ فلسفۀ زبان بحث و بررسی شده است. دلیل این کار روشن است؛ یکی از مسائل مهم در زبان دین و شاید مهم‌ترین مسئله، چگونگی معناداری و ارجاع گزاره‌های دینی است. از طرف دیگر بحث دربارۀ دو وجه معناشناختی و ارجاع زبان، از دغدغه‌های اصلی فلاسفه، به‌ویژه فیلسوفان تحلیلی در قرن بیستم بوده و بسیاری از فلاسفۀ تحلیلی از ابتدای قرن بیستم تاکنون دربارۀ آن نظریه‌پردازی کرده‌اند. از این‌رو این دوره به دورۀ چرخش زبانی مشهور شده است.

    از عمده مباحث مطرح در زبان دین، گزاره‌های مربوط به خداوند و ویژگی‌های اوست. مسئله این است که بنا به تعریف، موجودی به نام خداوند با موجودات دیگری که می‌شناسیم تفاوت ذاتی و اساسی دارد و خداوند شبیه آنچه در زندگی روزمره می‌شناسیم نیست. بنا بر آموزه‌های ادیان ابراهیمی، خداوند، موجودی متعالی با صفاتی غیرجسمانی، نامتناهی، بی‌مکان و بی‌زمان است؛ یعنی خداوند را با صفاتی تعریف می‌کنیم که بسیاری از آنها قابل اطلاق بر موجودات معمولی نیست. در حالی که در زبان عادی که برساختۀ خود ما است، به موجودات، صفاتی نسبت می‌دهیم که با تجربه و حواس ما آشنا هستند.

    چارچوب کلی این کتاب در دو بخش تنظیم شده است. در بخش نخست مهم‌ترین نظریه‌ها و دیدگاه‌ها دربارۀ زبان و فلسفۀ زبان و در بخش دوم رایج‌ترین دیدگاه‌ها دربارۀ چیستی زبان دین طرح و نقد شده است. ساختار کتاب نیز از یک مقدمه، سه فصل در بخش نخست و نه فصل در بخش دوم و خاتمه تشکیل شده است.

    چون شناخت زبان دین، منوط و مشروط به آگاهی از سرشت و کارکرد زبان، قبل از اتصاف به صفت، پیشوند یا پسوند دیگری است، در فصل اول ابتدا مطالبی دربارۀ تعریف زبان و ساختار آن، تقسیم‌بندی زبان‌ها و حوزه‌های مطالعۀ آن ارائه شده است. سپس فشرده‌ای از نظریه‌های مختلف دربارۀ زبان، یعنی ساختارگرایی، زایشی و کارکردگرایی مطرح شده است. پس از آن مباحثی دربارۀ تاریخچه، چیستی و مسائل زبان طرح می‌شود. در فصل دوم به بررسی و ارزیابی مهم‌ترین نظریه‌های مربوط به معناداری و ارجاع، شامل دیدگاه جان استوارت میل و نظریۀ ارجاع مستقیم وی، دیدگاه گوتلوب فرگه و برتراند راسل دربارۀ معنا و مصداق و نظریۀ دال ثابت سول کریپکی پرداخته شده است. در ادامه و در فصل سوم، ابتدا دیدگاه ویتگنشتاین متقدم مبنی بر فرض زبان به مثابۀ تصویر عالم بررسی و نقد شده و آن‌گاه اصل تحقیق‌پذیری، به عنوان معیار معناداری گزاره‌ها پیشنهاد شده از طرف پوزیتیویست‌های منطقی و اصحاب حلقۀ وین تبیین و نقد گردیده است. سپس آراء ویتگنشتاین متأخر و نظریۀ وی با عنوان «معنا به مثابۀ کارکرد» و لوازم آن چون نظریه بازی‌های زبانی توضیح داده شده است.

    در بخش دوم کارکرد مباحث طرح‌شده در بخش نخست به تفصیل بررسی شده است. در فصل چهارم کارکرد نظریه‌های توصیفی و عِلّی ارجاع در حیطۀ زبان دین توضیح داده شده است. از فصل پنجم تا نهم نیز به بررسی و ارزیابی انواع نظریه‌های مطرح دربارۀ معناداری گزاره‌های دینی اختصاص دارند. ذیل این موضوع، بحث‌هایی دربارۀ گزاره‌های مربوط به خداوند و ویژگی‌هایش طرح شده و به بحث دربارۀ این سؤال پرداخته شده که چگونه یک انسان با محدودیت‌هایی که دارد، می‌تواند از خداوند نامتناهی با صفاتی متفاوت سخن بگوید. مباحث این فصل‌ها، ضرورت و اهمیت بحث دربارۀ زبان دین را نیز آشکار می‌کنند. در سه فصل پایانی به موضوعاتی چون معنای حقیقی، معنای مجازی و استعاره، افعال گفتاری، مراد استعمالی و مرادی جدی از دیدگاه اصولیان مسلمان و فلاسفۀ غربی و نقد دیدگاه پل گرایس، نظریۀ عدم تعین ترجمۀ کواین و نقد آن، نظریۀ عدم تعین تفسیر دیویدسون و نقد و آن و ارتباط این مباحث با زبان دین پرداخته شده است. بالاخره در خاتمه، مهم‌ترین نتایج حاصل از مطالب کتاب جمع‌بندی و ارائه شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها