خضر بک، خضر بن جلال‌الدین

    از ویکی‌نور
    خضر بک، خضر بن جلال‌الدین
    نام خضر بک، خضر بن جلال‌الدین
    نام‌های دیگر خضر بن جلال‌الدین، خضر بیک
    نام پدر جلال‌الدین
    متولد 810ق/6 سپتامبر 1407م
    محل تولد سوری‎حصار
    رحلت 863ق/1459م
    اساتید پدرش، جلال‌الدین بن صدرالدین بن حاجی ابراهیم

    فاضل محمد بن ادمغان

    برهان‌الدین حیدر بن محمود خوافی

    برخی آثار شرح العلامة الخيالي علی النونية
    کد مؤلف AUTHORCODE33966AUTHORCODE

    خضر بن جلال‌الدین، خضر بیک (810-860 یا 863ق)، از عالمان ماتریدی و حنفی و صاحب اثر در زمینه کلام ماتریدی و قاضی قسطنطنیه در زمان سلطان محمد خان دوم بوده است.

    نام، کنیه، لقب و نسبت

    تراجم‌نویسان بر نام خضر بن جلال‌الدین، برای وی اتفاق نظر دارند. لقب او جراب العلم و خیرالدین بوده است. به دلیل انتسابش به روم، وی را «رومی» هم نامیده‌اند که البته این نسبت در میان بسیاری از علمای ترک، وجود دارد و ریشه آن را در پیروزی آلپ ارسلان سلجوقی بر رومیان باید جست. به خضر بیک، نسبت‎های «ماتریدی» به دلیل مذهبش در اصول عقاید و «حنفی» به دلیل گرایشش در فروع به این مذهب، را نیز داده‌اند[۱]. بیشترین شهرت وی به «خضر بیک» یا «خضر بک» است و به‌جز صاحب معجم المؤلفين که لقب «خضر رومی» را در ترجمه او به‌کار برده است، سایرین از دو لقب پیشین، استفاده کرده‌اند[۲].

    ولادت

    خضر بیک، در شهر سوری‎حصار از شهرهای روم و در آغاز ربیع‌الاول سال 810ق/6 سپتامبر 1407م، به دنیا آمد[۳].

    تحصیلات، مناصب

    خضر بیک، در شهر تولدش، سوری‎حصار، زیر نظر پدرش که قاضی و از بزرگان آن شهر بود رشد کرد و مبادی علوم را آموخت. او در مسیر آموزشش به درس مولی فاضل محمد بن ادمغان مشهور به یکان، از شاگردان شمس‌الدین محمد بن حمزه فناری رفت و علوم عقلی و نقلی و سایر علوم متداول را نزد وی آموخت. خضر بیک در درس این استاد به کمال علمی رسید و با دختر وی ازدواج کرد[۴]. از فرزندان او از این زن می‌توان «سنان‌الدین یوسف»، «یعقوب پاشا» و «احمد پاشا» را نام برد[۵].

    وی در سال 837ق، 27 سال داشت و در شهر سوری‎حصار، مدرس بود و با توجه به اینکه در 857ق، یعنی سال فتح قسطنطنیه، به منصب قضاوت رسید، باید گفت: بیست سال پیش از تصدی این منصب، به تدریس پرداخته است و تولی منصب قضاوت توسط او در 47 سالگی بوده است. وی سپس به ریاست مدرسه «سلطان محمد خان اول» در شهر «بورسا»ی ترکیه رسید و در آنجا شاگردان بسیاری از جمله مصلح‌الدین قسطلانی، علی عربی، مصلح‌الدین خواجه‌زاده و شمس‌الدین احمد خیالی و... که دو نفر اخیر نایب او در مدرسه بودند، پرورش داد. وی سپس مدرّس مدرسه «یلدرم خان» در شهر «بورسا» شد و پس از آن در «عینکول» به قضاوت پرداخت و متولی تدریس در دانشگاه بزرگ «ادرنه» شد. او سپس متولی قضاوت «ینولی» و پس از آن «قسطنطنیه» شد و در این منصب بود تا از دنیا رفت. به گزارش سخاوی او در سال 859 به سفر مکه رفت. در همین سفر، ابن عزم مغربی او را ملاقات کرد[۶].

    اطلاعات علمی

    علوم لغوی

    خضر بن جلال‌الدین، اهتمام خاصی به علوم زبان عربی داشت و در میان این علوم، در نظم ید طولایی داشت. برخی مورخان، قصایدی را در علوم مختلف برایش ذکر کرده‌اند و از مساجلات شعریه شیرین او می‌توان مساجله میان او و شمس‌الدین جزری شافعی را نام برد که طاش کبری‌زاده آن را ذکر کرده است. او در سرودن شعر به زبان‌های فارسی و ترکی نیز مهارت داشت. شیخ عثمان کلیسی درباره قصیده نونیه او گفته: این قصیده در اوج فصاحت است و سراینده‌اش در هیچ جا از قوانین عروض خارج نشده است[۷].

    علوم عقلی

    او در فروع مختلف علوم عقلی مهارت یافت و به علوم غریبه و فنون نادره نیز دست پیدا کرد. وی را به سرعت فهم و کثرت حفظ توصیف کرده‌اند. درباره او گفته شده بعد از «فناری» کسی مانند خضر بیک، بر علوم غریبه تسلط نداشت. در تأیید این ماجرا می‌توان به مناظره وی در دهه سوم عمرش با شخصی در محضر سلطان «محمد خان» اشاره کرد که طاش کبری‌زاده و ابوالحسنات لکنوی ذکر کرده‌اند و بروکلمان نیز به آن اشاره کرده‎ است. در این ماجرا، سلطان از پیروزی خضر بیک، به وجد آمد و مدرسه جدش، سلطان محمد خان اول، در شهر «بروسا» را در اختیار وی نهاد و او در آنجا به تدریس پرداخت[۸].

    علوم قرآنی و فقه

    خضر، در علوم قرآن و فقه نیز متبحر بود. وی به تفسیر کشاف زمخشری و حاشیه تفتازانی بر آن اشتغال داشت و بر حاشیه تفتازانی بر کشاف، حاشیه نوشت. او اولین قاضی قسطنطنیه پس از فتح آنجا به دست سلطان محمد ثانی بود و همین دلالت بر فهم فقهی بالای او و جایگاه رفیعش نزد سلطان دارد. وی در حوالی 857ق/1453م، عهده‌دار این سمت شد و تا زمان وفاتش در این سِمَت بود[۹].

    اساتید

    1. پدرش، جلال‌الدین بن صدرالدین بن حاجی ابراهیم؛
    2. محمد بن ادمغان، مشهور به یکان؛
    3. برهان‌الدین حیدر بن محمود خوافی، از شاگردان تفتازانی؛
    4. شمس‌الدین محمد بن حمزة بن محمد فناری؛
    5. یعقوب قرمانی[۱۰].

    شاگردان

    1. مصلح‌الدین مصطفى قسطلانی؛
    2. علاء‎الدین علی عربی؛
    3. مصلح‌الدین مصطفى بن یوسف بن صالح بروسوی، مشهور به «خواجه‌زاده»؛
    4. شمس‌الدین احمد بن موسى، مشهور به ‍‎«خیالی»؛
    5. محمد بن حاج حسن؛
    6. محی‌الدین محمد، مشهور به ابن خطیب؛
    7. مولی ایاس، معلم سلطان محمد خان؛
    8. خواجه خیرالدین، معلم سلطان محمد خان؛
    9. مولی قاسم، مشهور به «قاضی‌زاده»؛

    و...[۱۱].

    وفات

    اکثر مورخین تاریخ وفاتش را 863ق/1459م، می‌دانند. سخاوی و عمر رضا کحاله، وفاتش را در 860ق، دانسته‌اند. او در شهر «قسطنطنیه» از دنیا رفت و در جوار ابوایوب انصاری (از صحابه) به خاک سپرده شد[۱۲].

    آثار

    1. حواشی بر حاشیه تفتازانی بر تفسیر کشاف زمخشری؛
    2. ارجوزه‌ای در علم عروض؛
    3. قصیده نونیه یا جواهر العقائد؛
    4. عجالة ليلة او ليلتين (قصیده نونیه دیگر)؛
    5. حاشیه بر شرح تجريد العقائد[۱۳].

    پانویس

    منابع مقاله

    خیالی، احمد بن موسی، «شرح العلامة الخيالي علی النونية»، تحقیق عبدالنصیر ناتور ملیباری هندی، مكتبة وهبة، قاهرة، 1429ق/2008م.

    وابسته‌ها