خاقانی، حسن
نام | خاقاني، حسن |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | ابوالحسن علی |
متولد | 1300ق |
محل تولد | نجف |
رحلت | 1381ق |
اساتید | سید محمدکاظم یزدی |
برخی آثار | التحقيقات الحقيقية في الأصول العملية |
کد مؤلف | AUTHORCODE05721AUTHORCODE |
حسن خاقانی (1300-1381ق)، از عالمان قرن چهاردهم هجری و از شاگردان آخوند خراسانی است که «نجاة العاملين» و «التحقيقات الحقيقية في أصول العملية»، از آثار او میباشد.
خاندان
خاقانی از عالمان شیعی متأخر در عراق و ایران میباشد. حضور این خاندان در عراق، قدمت بسیار داشته است و با اشتهار به بنیخاقان/بنیخیقان در حوالی سوقالشیخ، ساکن بودهاند. در درازمدت، درگیریهای داخلی در منطقه، اسباب آن را فراهم کرد تا در نسل نوادگان ایشان، گروهی با انتقال به حله و سکونت در بخشهایی از آن منطقه، به حضور علمی خویش در آن سرزمین، ادامه دهند[۱].
ولادت
نیای بزرگ این خاندان، شیخ حسین بن عباس، فرزند محمد بن سالم، به نجف رفت و آغازگر سلسله خاقانی در آن دیار گشت. ابوالحسن علی، فرزند حسین بن عباس، مهمترین و شناختهشدهترین کس از این خاندان است که در نیمه سده 13ق، در حدود سال 1245 یا 1255ق/1829 یا 1839م، در نجف زاده شد. در منابع، به شاگردی طولانیمدت وی نزد شیخ انصاری، تصریح شده است و او را از شاگردان خاص شیخ یاده کرده و تدوین تقریرات بحث استاد توسط وی، اشاره کردهاند[۲].
او در سنین بالا صاحب فرزندانی شد و پسرش حسن، در سال 1300ق، به دنیا آمد[۳].
اساتید
حسن، افزون بر پدر، فقه و اصول را نزد سید محمدکاظم یزدی بیاموخت و از درس شیخالشریعه اصفهانی و آخوند خراسانی بهره برد. او همچنین از برخی مشایخ خود، اجازه روایت آثار آنها و مرویاتشان را دریافت کرد که از آن جمله، باید به شیخ مهدی مازندرانی و سید ابوتراب خوانساری اشاره کرد[۴].
جایگاه علمی، شاگردان و آثار
کسب درجه اجتهاد و توانمندیهای وی در فقه و اصول و رجال، بهزودی او را جایگزین مقام پدرش در امامت جماعت نمود و طالبان علم نزد او میشتافتند. از جمله شاگردان او عبارتند از: فرزندش محمد؛ سید جعفر بن محمد بن شبر حسینی؛ صالح قطان؛ شیخ موسی قرملی و سید عبدالحسن بن علی خان[۵].
وی همچون پدرش، احکام فقهی را پلی برای گذار و یافتن رهایی میدانست و رساله عملیه خود را «نجاة العاملين» نام نهاد و در آن، تنها به بخش عبادات پرداخت. وی رساله خود را با توضیحی کامل در مفهوم تقلید آغاز کرده است[۶].
او بهعنوان مجتهد و عالم به علم اصول، با عنایت به موضوع بررسی ضوابط و مبانی اصول عملیه، برای رفع نیاز مکلف، کتاب «التحقيقات الحقيقية في أصول العملية» را در اصول عملیه فقه تدوین نمود؛ در واقع او با تأکید بر لزوم دستیازی مجتهد به ادله عقلی، مبتنی بر اندیشه حاکم بر محافل اصولیان آن زمان، به تدوین این اثر، همت گماشت. واقعیت این است که پس از شیخ انصاری، از زمان آخوند خراسانی و پسینیان وی، غالباً اصول قابل تصور را در 4 اصل مورد توجه شیخ انصاری، یعنی: برائت، استصحاب، اشتغال و تخییر، محدود ندانستهاند، اما حصر اصول در این 4 اصل، بهعنوان حصری استقرایی شناخته میشد و اذعان شده است که اهم اصول عملیه، همین اصول چهارگانهاند. با بررسی این کتاب، میتوان به همین رویکرد عصری دست یافت؛ خاصه آنکه وی بخشی از مبانی اولیه کتاب خود را به بررسی همین امر، اختصاص داده است[۷].
از دیگر آثار او، باید از شرح وی بر «معالم الأصول» [فرزند] شهید ثانی و شرح کتاب طهارت از «اللمعة الدمشقية» شهید اول یاد کرد[۸].
وفات
وی در سال 1381ق/1961م، در نجف درگذشت[۹].