حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهمالسلام
حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهمالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | جعفریان، رسول (نویسنده) |
ناشر | انصاريان |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1423 ق |
چاپ | 6 |
شابک | 964-438-001-0 |
موضوع | ائمه اثناعشر - سرگذشتنامه اسلام - سرگذشتنامه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 36/5 /ج7ح9 1381 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهمالسلام اثر رسول جعفريان، به بررسى زندگانى امامان شيعه و تحليل جنبههاى فكرى و سياسى آن پرداخته است. كتاب به زبان فارسى و در سال 1343ق نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمهاى مفصل از نویسنده آغاز و مطالب در دوازده بخش، تنظيم يافته؛ بهگونهاى كه هر بخش، به يكى از ائمه(ع) اختصاص يافته است.
نویسنده در هر بخش، ابتدا اطلاعاتى پيرامون نحوه ولادت و شخصيت امامان(ع) ارائه نموده و ضمن اشاره به برجستهترين ويژگى هر يك از معصومين(ع)، به بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى دوران آن حضرت پرداخته است.
هدف از تأليف اين اثر، پرداختن به جنبههاى سياسى و فكرى زندگى امامان شيعه(ع) بوده و لذا به مسائل شخصى، كمتر توجه شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه، به بحث و بررسى پيرامون تشيع و رابطه آن با تاريخنگارى پرداخته است. وى معتقد است كه شیعیان به موازات ساير مسلمانان، در تدوين دانشهاى اسلامى، مخصوصاًً تاريخ، كار خود را آغاز كردند. نحوه تاريخنگارى شيعه در آغاز عصر تدوين، آثار شيعى در سيره نبوى در قرون نخست، آثار فارسى امامى مذهبان از قرن هفتم تا دهم، تاريخنگارى در آستانه عصر صفوى، مقتلنويسى در دوره صفوى و قاجار از ديگر عناوينى مىباشند كه نویسنده در مقدمه، به بحث و بررسى پيرامون آنها پرداخته است.
در بخش اول كتاب سيره امام على(ع) مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده معتقد است كه زندگى سياسى و اجتماعى امام، الگويى در حد مدينه فاضله است، بدين معنا كه سيره آن حضرت، يكى از بهترين روشهاى زندگى است كه تاكنون در طول حيات انسانى تجربه شده است. وى يكى از مهمترين جلوههاى زندگى امام را زهدى دانسته كه سراسر زندگى آن حضرت را پوشانده است؛ زاهدى كه همه چيز دارد و مىتواند داشته باشد اما از همه آنها اعراض كرده است.
بخش دوم، به بررسى شخصيت امام حسن(ع) اختصاص يافته است. امام مجتبى(ع) و مسأله امامت، خصلتهاى مذهبى و سياسى مردم كوفه، نخستين اقدامات امام در مقابل معاويه، درخواست صلح معاويه از ايشان، دلايل پذيرش صلح، متن صلحنامه و نحوه شهادت اين امام همام، از جمله مسائلى است كه مورد بحث قرار گرفته است.
در بخش سوم، زندگانى امام حسين(ع) بررسى شده است. از مهمترين امورى كه در اين بخش مورد بحث قرار گرفته، حكمت شهادت و امر سياست است. نویسنده در اين بخش به دنبال پاسخگويى به اين سؤال است كه اساساً حكمت شهادت امام حسين(ع)چه بوده است؟ آيا اين شهادت، شهادتى سياسى است يا معنوى؟
چگونگى مخالفت امام حسين(ع) با خلافت يزيد، جزئيات اعزام مسلم به كوفه، حركت امام به سمت عراق، مردم كوفه و فشار ابن زياد بر آنها، ارزيابى اين سفر، برخورد امام در برابر سپاه عراق، آگاهى از شهادت، انحرافات دينى و كربلا، آثار سياسى رخداد كربلا در شيعه، حكمت شهادت امام(ع) از جمله عناوين مهمى هستند كه در اين بخش، مورد بحث و بررسى قرار گرفتهاند.
در بخش چهارم كتاب به جنبههایى از زندگانى امام سجاد(ع) نگريسته شده است. نویسنده بهرهگيرى امام چهارم(ع) از حربه دعا را مهمترين ويژگى ايشان بيان كرده است. وى معتقد است هنگامى كه جامعه دچار انحراف شده، روحيه رفاهطلبى و دنيازدگى بر آن غلبه كرده و فساد سياسى، اخلاقى و اجتماعى، آن را در محاصره قرار داده، امام سجاد(ع) توانسته است از دعا براى بيان بخشى از عقايد خود استفاده كند و بار ديگر تحركى در جامعه براى توجه به معرفت، عبادت و بندگى خداوند ايجاد نمايد. به اعتقاد وى، گرچه ظاهراً مقصود اصلى در اين دعاها، همان معرفت و عبادت بوده، اما با توجه به تعابيرى كه وجود دارد، مىتوان گفت كه مردم مىتوانستند از لابلاى اين تعبيرات، با مفاهيم سياسى مورد نظر امام سجاد(ع) آشنا شوند.
زندگانى امام باقر(ع) در بخش پنجم، مورد تحليل قرار گرفته است. پيرامون موقعيت علمى امام باقر(ع)، نویسنده معتقد است كه بىترديد، از نظر بسيارى از علماى اهل سنت، اين امام بزرگوار(ع)، در زمان حيات خويش، شهرت فراوانى داشته و همواره محضر او از دوستدارانش، از تمامى بلاد و سرزمينهاى اسلامى، پر بوده است. وى بر اين باور است كه موقعيت علمى ايشان،، به مثابه شخصيتى عالم و فقيه، بهويژه به عنوان نماينده علوم اهلبيت(ع)، بسيارى را وامىداشت تا از محضر او بهره گيرند و حل اشكالات علمى و فقهى خود را از او بطلبند.
چگونگى درگيرى و برخورد امام باقر(ع) با اختلافات فقهى بين فرق اسلامى، مبارزه آن حضرت(ع) با يهود و اسرائيليات، ميراث فرهنگى ايشان، وضع و موقعيت شيعه از ديدگاه امام(ع) و در نهايت رابطه ايشان با مسائل سياسى، از عناوين مطرح شده در اين بخش مىباشد.
در بخش ششم، شخصيت اخلاقى و فقهى امام صادق(ع) مورد توجه قرار گرفته است. تكيه اصلى تفكر شيعى، از نظر فكرى و عقيدتى، بر امام صادق(ع) بوده و بخش بزرگى از احاديث و علوم اهلبيت(ع) توسط اين امام(ع) گسترش يافته است.
نویسنده بر اين باور است كه درباره شخصيت علمى اين امام(ع)، شواهد فراوانى وجود دارد. وى بر اين نكته تأكيد دارد كه از نظر مكتب تشيع، نصب ايشان به مقام امامت، از جانب خداوند بوده و اين بدان معناست كه آن حضرت(ع) داراى شرايط لازم براى احراز اين منصب بوده است. آن حضرت در ميان اهل سنت، از نظر روايت حديث و فقاهت و افتاء، از موقعيت شامخى برخوردار بود، بهطورى كه ايشان را از شيوخ مسلم ابوحنيفه، مالك بن انس و شمار فراوانى از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آوردهاند.
نحوه برخورد امام(ع) با غاليان، فقه شيعه مبتنى بر روايات اهل سنت، كتاب حديث در عصر امام صادق(ع)، فشار سياسى بر شیعیان و برخورد امام صادق(ع) با رخدادهاى مهم سياسى از جمله قيام زيد، ابوسلمه، منصور و نفس زكيه، از مهمترين عناوين اين بخش مىباشند.
بخش هفتم، به بررسى دوران زندگانى امام كاظم(ع) پرداخته است. نویسنده دورانى كه امام كاظم(ع) در آن زندگى مىكرده را مصادف با نخستين مرحله استبداد و ستمگرى عباسيان عنوان نموده و لذا به تبيين آن دوران پرداخته است.وى معتقد است بخش مهمى از روايات تاريخى درباره حيات امام كاظم(ع)، پيرامون سختگيرىهاى هارون نسبت به آن حضرت مىباشد كه مورد بررسى قرار گرفته است.نمونههايى از مبارزه امام كاظم(ع) با خلافت، امام(ع) و مباحث كلامى و فكرى، مواضع كلامى آن حضرت(ع) در برابر اهل حديث، از مهمترين عناوين اين بخش مىباشند.
زندگانى امام هشتم(ع)، در هشتمين بخش، مورد بحث قرار گرفته و نویسنده معتقد است كه مسأله ولايتعهدى، مهمترين فصل تاريخى زندگى آن حضرت(ع) مىباشد.
وى مهمترين نكات اساسى مربوط به مسأله ولايتعهدى امام رضا(ع) را در دو مسأله بررسى نموده است:
- هدف مأمون از ايجاد اين جريان.
- موضع امام(ع) در ناكام گذاشتن مأمون از رسيدن به اين هدف.
نویسنده با تذكر اين نكته كه اين مسأله بهطور مفصل، توسط علامه سيد جعفر مرتضى در كتاب «الحياه السیاسیه للامام الرضا(ع)» توضيح داده شده، سعى نموده است تا به صورت مختصر، همان مسائل را تحليل و بررسى نمايد.
در بخش نهم، حيات تاريخى امام جواد(ع) مورد كنكاش قرار گرفته و مناظرات علمى آن حضرت(ع)، از قابل توجهترين جنبههاى آن مىباشد.
مناظره درباره فضايل خلفا، ميراث علمى آن امام(ع)، برخورد آن حضرت(ع) با فرقههاى منحرف، اصحاب امام جواد(ع) و ارتباط شیعیان با آن حضرت، از جمله عناوين اين بخش مىباشند.
بخش دهم كتاب، سيره امام هادى(ع) را در خود جاى داده است. نویسنده ضمن اشاره به سياست متوكل در برابر امام هادى(ع) و احضار آن حضرت به سامرا، به بررسى برخوردهاى متوكل با امام پرداخته و در ادامه، پيرامون وكلاى امام هادى(ع) و اختيارات آنان، اصالت قرآن در مكتب آن حضرت، رابطه آن حضرت با علم كلام و فرهنگ دعا و زيارت، برخورد با شیعیان غالى و نيز مسأله خلق قرآن و همچنين ارتباط با شیعیان در ايران، بحث كرده است.
در بخش يازدهم، حيات فكرى و سياسى امام عسكرى(ع) مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده در بحث از موقعيت امام در سامرا، به اين نكته اشاره كرده است كه اگر چه ايشان بسيار جوان بود، ولى به دليل موقعيت بلند علمى و اخلاقى، به ويژه رهبرى شیعیان و اعتقاد بىشائبه آنان به آن حضرت و احترام بىچون و چراى مردم از ايشان، شهرت فراوانى پيدا كرده بود و از آنجا كه آن امام همام مورد توجه عام و خاص بود، حاكميت عباسى، جز در مواردى چند، در ظاهر، رفتار احترامآميزى از خود نسبت به آن حضرت نشان مىداد.
ايام زندگانى امام عسكرى(ع) در سامرا، دورانهاى بازداشت امام، ارتباط آن حضرت(ع) با شیعیان، اصحاب امام حسن عسکری(ع) و چگونگى حفظ ميراث فرهنگى شيعه توسط ايشان، امام عسكرى(ع) و يعقوب بن اسحاق كندى، كتب منسوب به آن حضرت(ع) و چگونگى رحلت ايشان، از امورى كه مفصلاً مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
در آخرين بخش كتاب به زندگانى حضرت مهدى(عج) پرداخته شده است. نویسنده ابتدا به بحث از ولادت امام زمان(عج)، مادر آن حضرت، چگونگى آگاهى برخى از شیعیان از تولد ايشان و اختلاف پس از رحلت امام عسكرى(ع) پرداخته و ضمن بررسى مفصل نحوه زمينهسازى غيبت توسط پيامبر(ص) و امامان شيعه(ع)، مسائل كلامى و جانشينى حضرت مهدى(عج) را بررسى نموده است.
در نهايت نيز ارتباط حضرت مهدى(عج) با نواب خاصه، اقدامات نواب در ارتباط با شیعیان از جمله مبارزه با غلات، رفع شك و ترديدهاى موجود درباره حضرت مهدى(عج)، سازماندهى وكلا، مخفى نگاه داشتن امام زمان(عج) و همچنين عدم جواز افشاى نام آن حضرت(ع) در غيبت كبرا، جريان رو به رشد تشيع در دوران غيبت صغرا مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
در پايان مىتوان چنين ادعا كرد كه نویسنده با قلمى شيوا و بيانى رسا، توانسته است به خوبى از عهده موضوع كتاب برآمده و گوشههاى از حيات فكرى و سياسى ائمه(ع) را به تصوير بكشد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده و نامهاى مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.