حدیث قافلهها
حدیث قافلهها | |
---|---|
پدیدآوران | قاضی عسکر، علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | سفرنامه مکه (1288ه.ق)
سفرنامه میرزا عبدالغفار نجم الملک سفرنامه و مقاله مشکلات حاجیان |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-7635-27-3 |
موضوع | حاجیان
حج حجاز - سیر و سیاحت سفر نامهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 207 /ق2ح4* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حدیث قافلهها، مشتمل بر تعدادى از سفرنامههاى حج است كه توسط سيد على قاضى عسكر گردآورى و بههمراه يك مقدمه و مقالهاى به قلم خود او به چاپ رسيده است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك پيشگفتار، سه سفرنامه و يك مقاله مرتبط با آن است. سفرنامهها به ترتيب عبارتند از: 1. سفرنامه مكه (1288ق، مؤلف: مجهول)؛ 2. سفرنامهاى شيرين و پرماجرا (1296ق، ميرزا عبدالغفار نجم الملك منجمباشى)؛ 3. سفرنامه حاج لطفعلى خان اعلايى.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه، اهميت سفرنامههاى حج را اينگونه توضيح مىدهد: «سفرنامههاى حج يكى از بهترين و معتبرترين منابع نگاشتهشده درباره تاريخ حجاز و سرزمين وحى، از جهات مختلف تاريخى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و جغرافيايى است و هر پژوهشگرى بخواهد در زمينه تاريخ و آثار حرمين شريفين به تحقيق بپردازد، لازم است از اين منابع غنى و مهم استفاده كند و از آنجا كه سطح فكرى و معلومات و حوزه كارى و شغلى و گرايشهاى سفرنامهنويسان متنوع و گوناگون بوده است؛ لذا اطلاعاتى را كه در اختيار خوانندگان خود قرار مىدهند، در بسيارى موارد، متنوع، جذاب و گيراست[۱].
سفرنامه نخست كه نویسنده آن مشخص نيست، تأليف يكى از درباريان ناصرالدين شاه است كه از تعبيرات وى در لابهلاى كتاب دانسته مىشود نزد پادشاه داراى ارج و مقام ويژهاى بوده است. اين رحلهنگار، سفر خود را در تاريخ هفتم ذىالقعده سال 1288ق، از نجف اشرف آغاز و از مسير راه زبيده عازم بيتالله الحرام مىشود؛ ليكن از چگونگى حركت از ايران و مسيرى كه پيموده، سخنى به ميان نمىآورد. وى پس از گذشت سه ماه و اندى، بار ديگر به عراق بازمىگردد و شب اربعين - بيستم صفر - به كربلا مىرسد[۲].
اين سفرنامه داراى اطلاعات جغرافيايى و مردمشناسى شهرها و روستاها و مناطقى است كه مؤلف از آنها عبور كرده و يا چند روزى در آن سكونت داشته است. رفتار نامناسب حملهداران با حاجيان، حملات پىدرپى دزدان و حراميان در ميان راه و غارت اموال زائران، بىآبى و يا كمآبى مناطق و شهرها و روستاهاى بين راه، راههاى سخت و دشوار، شنزارها و سنگلاخها، درگيرىهاى مسلحانه با اشرار و قبايل در طول مسير رفتوبرگشت، فقر و محروميت مادى و فرهنگى مردم و از جمله بدگويى و فحاشى به يكديگر، رقص زنان در قبال دريافت پول اندك، آن هم براى حاجىها، گرانى ارزاق عمومى در بسيارى نقاط، بدرفتارى با شیعیان و عجمها در مدينه و انجام زيارت در قبال پرداخت وجه، روحيه تملقگويى و چاپلوسى درباريان در قبال حاكمان وقت، استفاده از روشهاى فريبكارانه براى فرار از پرداخت وجه به حملهداران، رياكارى و چشم و همچشمىها و... نكات خواندنى اين سفرنامه است[۳].
متأسفانه نویسنده در نگارش ضعيف بوده و سفرنامه وى مملو از غلطهاى نوشتارى است كه در نتيجه براى تصحيح و تنظيم آن با سختىها و دشوارىهاى فراوان روبهرو گشتم و علىرغم تلاش اينجانب و زحمات آقاى برزگر، كه تايپ اين سفرنامه را به عهده داشتند، متأسفانه باز برخى از كلمات، نامفهوم باقى ماند كه در پاورقى به آن اشاره شده است. در پارهاى موارد نيز تاريخ روزها و يا اسامى برخى شهرها و بركههاى ميان راه را نادرست ذكر كرده كه بسيارى از آنها در متن و برخى نيز در پاورقى اصلاح گرديد و از آنجا كه متن سفرنامه از نظر ادبيات نگارشى قوى نيست، لذا بيش از اين ضرورتى براى روشن شدن دقيق كلمات در تمامى موارد احساس نكرده و به همين مقدار كه محتوا گويا و قابل استفاده گردد اكتفا نمودم[۴].
سفرنامه دوم، نسبت به سفرنامه پيشين، هم از نظر متن و هم از نظر محتوا، قوىتر و غنىتر است و نویسنده كه از درباريان و عناصر مورد توجه ناصرالدين شاه بوده، انديشههاى خوب و مترقيانهاى داشته و نسبت به وضعيت اقتصادى و فرهنگى آن زمان حساس و دلسوز بوده است؛ بهعنوان نمونه در رابطه با صنعت فرش ايران و مشكلاتى كه در زمينه عدم مرغوبيت و كاستهشدن از کیفیت آن پيش آمده، مىنويسد: «افسوس كه غالب الوان معدنى، فرنگى شده و غير ثابت... كاش غدغن سختى از جانب اولياى دولت مىشد كه رنگهاى جوهر فرنگى را ابداً در صنايع ايران استعمال نكنند...»[۵].
نویسنده در مجموعه سفرنامه خويش، با نگاهى نقادانه به مسائل پيرامونى خود نگريسته و خواننده را با بسيارى از رويدادها و حوادث و مشكلات آن دوران آشنا مىكند[۶].
ميرزا عبدالغفار خان، آنگونه كه خود نوشته است، در بيستودوم شعبان 1296ق، از تهران بهسوى مكه حركت و در جماديالأخرى سال 1297ق نيز به تهران بازمىگردد[۷].
سفرنامه سوم، سفرنامه حج يكى از تجار شهرستان ابهر به نام حاج لطفعلى خان اعلايى است. وى از تجار و چهرههاى شناختهشده اين شهرستان بوده كه بههمراه برادر و برخى پسرعموها و ديگر خويشاوندان خود در شوال سال 1355ق، به قصد مكه حركت مىكند و... پس از انجام مناسك حج نيز، از جده به مصر، فلسطين و سپس به شام و عراق رفته و بار ديگر از راه خانقين به ايران بازمىگردد و در ماه محرم 1366ق، وارد شهرستان ابهر مىشود.
چگونگى نگارش اين سفرنامه بهدرستى معلوم نيست كه آيا مؤلف آن را املا كرده و دوست ايشان به نام محمد نبئى متخلص به «احقر»، آن را در سال 1348ق تحرير كرده؟ يا آنكه مؤلف آن را قبلاً نوشته و به دليل خوشخط نبودن، براى تحرير از نامبرده كمك گرفته است؟[۸].
قاضى عسكر در خصوص حذف بخشهايى از اشعار انتهاى سفرنامه چنين توضيح مىدهد: «لطفعلى خان از طبع شعر نيز برخوردار بوده و در لابهلاى سفرنامهاش از اشعار خود استفاده كرده است. البته در پايان سفرنامه نيز مجموعه اشعار خود و برخى از دوستانش را كه ارتباطى با مسئله حج ندارد، افزوده كه در اين مجموعه از آن استفاده نمىكنيم»[۹].
گردآورنده در مقاله انتهایى كتاب با عنوان «مشكلات حاجيان از زبان سفرنامهنويسان»، برخى از عمدهترين مشكلات زائران بيتالله الحرام، در دهههاى گذشته را ترسيم مىكند. وى در اينباره چنين توضيح مىدهد: «اين مقاله در موسم حج سال 1422ق، مصادف با 1380ش، با عنوان «مشاكل الحجاج كما يرويها الرحالة» در 52 صفحه وزيرى به گردهمايى بينالمللى «ادب الحج» كه از سوى وزارت حج عربستان در تاريخ 4 تا 6 ذىحجه در مكه مكرمه برگزار گرديد، ارائه و توسط هيئت علمى بهعنوان يكى از مقالات برتر كنگره پذيرفته شد»[۱۰]. آنچه در اين كتاب آمده، خلاصه مقاله مذكور به زبان فارسى است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
معنا و توضيح برخى الفاظ، اعلام و عبارات در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است. همچنين گردآورنده برخى اشتباهات متن را اصلاح و در پاورقى تذكر داده است[۱۱].
پانويس
منابع مقاله
پيشگفتار و متن كتاب.