جریدهنگاران؛ کارکردهای ادبیات مطبوعاتی در مشروطه ایرانی
جریدهنگاران؛ کارکردهای ادبیات مطبوعاتی در مشروطه ایرانی تألیف مریم کامیاب، این کتاب در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا جنبههای ادبی مطبوعات مشروطه، یعنی آن بخش از مطالب که در قالب نظم یا نثر و به صورت طنز عرضه شده است، توانسته در بسط مفهوم مشروطیت بین عوام، پیشبرد انقلاب مشروطه و نزدیککردن تودۀ مردم به اهداف این انقلاب نقش تعیینکنندهای داشته باشد و اگر پاسخ مثبت است، اجرای این نقش چگونه و با استفاده از چه ابزارهایی صورت گرفته است؟
جریدهنگاران | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | کامیاب، مریم (نویسنده) |
ناشر | فلات |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1397 |
شابک | 4ـ0ـ96270ـ600ـ978 |
موضوع | ادبیات فارسی -- قرن ۱۳ق. -- تاریخ و نقد |
کد کنگره | DSR ۱۴۰۳/ک۲ج۴ |
ساختار
کتاب در پنج فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
ادبیات هر عصری بازتاب فضای ویژۀ آن عصر است. فاصلۀ زمانی چهاردهسالۀ بین 1285 تا 1299 هـ.ش؛ یعنی از زمان امضای فرمان مشروطیت به وسیلۀ مظفرالدین شاه تا سقوط احمدشاه و کودتای رضاخان، دورانی پر از تحول و اتفاق در جامعۀ ایرانی بوده است. انقلاب مشروطه یکی از بزرگترین وقایع تاریخ معاصر ایران و سرآغاز دورهای جدید در حیات سیاسی و اجتماعی ایرانیان بوده است. عوامل گوناگونی در شکلگیری و تداوم مشروطهخواهی دخالت داشتهاند؛ رفتوآمد عدهای از ایرانیان به اروپا و آشنایی آنها با نهادهای سیاسی و اجتماعی غربی، گسترش صنعت چاپ در ایران و تأسیس روزنامههای متعدد از جملۀ این عوامل بودند. دستاندرکاران و نویسندگان بیشتر این نشریات، افزون بر فعالان سیاسی، از اهالی فرهنگ و ادب نیز بودهاند و آثار ادبی فراوانی از آنها در مطبوعات آن دوره منتشر شده و بهجامانده است. امضای فرمان مشروطه که با رونق روزافزون مجلات و روزنامهها همراه بود، فصل تازهای در ادبیات ایران گشود. ادبیات این دوره با زبان و قالب و محتوا و مفهومی نو، بستری جدید را برای عرضهشدن به مخاطبان خود پیدا کرد که شامل تودۀ مردمی بودند که طبقات میانی و حتی فرودست جامعه را شکل میدادند و اغلب سواد خواندن و نوشتن را نیز نداشتند.
این کتاب در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا جنبههای ادبی مطبوعات مشروطه، یعنی آن بخش از مطالب که در قالب نظم یا نثر و به صورت طنز عرضه شده است، توانسته در بسط مفهوم مشروطیت بین عوام، پیشبرد انقلاب مشروطه و نزدیککردن تودۀ مردم به اهداف این انقلاب نقش تعیینکنندهای داشته باشد و اگر پاسخ مثبت است، اجرای این نقش چگونه و با استفاده از چه ابزارهایی صورت گرفته است؟
نویسنده در این کتاب دو فرضیه را در نظر داشته است: نخست اینکه آثار ادبی و مطبوعات این دوره، بسیاری از ناگفتهها را از اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی با زبان طنز و کنایه مطرح کردهاند که شاید با این صراحت در دیگر نوشتهها و مقالات سیاسی نمیتوانست بیان شود. همچنین عرضۀ این آثار در مطبوعات سبب شد که مردم گام به گام با شرایط اجتماعی به پیش روند. دوم اینکه این آثار به دلیل استفاده از زبان مردم کوچه و بازار، توانستند رابطۀ بهتری با عامۀ مردم پیدا کنند و به جهت علاقه و انس عموم با آثار ادبی، از تأثیرگذاری فراوانی در همراهکردن مردم با نهضت مشروطه و مشارکت آنها در حرکت انقلابی برخوردار باشند.
فصل اول کتاب به بررسی تاریخچۀ مشروطه اختصاص دارد. این فصل پس از توضیحی مختصر دربارۀ مفهوم مشروطیت و عوامل مؤثر در این رخداد، ذیل سه عنوان جداگانۀ اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تاریخی آن دوره شرح داده شده است. در بخش تاریخی بهاجمال اتفاقات مهمی که در فاصلۀ زمانی نزدیک به امضای فرمان مشروطیت و در دورۀ مشروطه رخ داده، آورده شده است.
بررسی اوضاع ادبی در دورۀ مشروطه در فصل دوم آورده شده است. در این فصل پس از تبیین مفهوم و ویژگیهای ادبیات مشروطه در دو بخش جداگانه، وضعیت نظم و نثر این دوره و همچنین طنز این دوره مطالعه شده است.
در فصل سوم به سیر تاریخی مطبوعات پرداخته شده و تطور مطبوعات از انتشار اولین روزنامهها در ایران آورده شده است. همچنین به صورت کمّی و فهرستوار به دورههای مختلف مطبوعاتی عصر مشروطیت اشاره شده است. همچنین مطبوعات فارسیزبان خارج از ایران پیش از مشروطیت و این دوره از نظر گذرانیده شده است. سپس در دو بخش جداگانه، به معرفی مطبوعات طنز و مطبوعات ادبی پرداخته شده است.
فصل چهارم به معرفی آثار و چهرههای مهم مطبوعاتی اختصاص دارد. در بخش آثار مهم، سه روزنامۀ ملانصرالدین، صوراسرافیل و نسیم شمال معرفی شدهاند. همچنین در بخش چهرههای مهم از یازده نفر از کسانی یاد شده که یا خود بانیان و مدیران نشریات ادبی بودهاند یا آثارشان را در این نشریات عرضه کردهاند یا در هرد دو بخش فعالیت داشتند.
فصل پایانی کتاب ناظر بر شیوهها و ابزارهایی است که ادبیات در بستر مطبوعات از آن سود جست تا به بسط مفهوم مشروطیت میان مردم بپردازد و تودۀ مردم را با انقلاب همراه کند. این شیوهها که از آنها برای انتقال مفاهیم جدید استفاده شده، عبارت است از کاربرد وزنها و قالبهای گوناگون، بهخصوص تصنیف در آثار منظوم، استفاده از زبان طنز و بهرهگیری از شیوۀ سادهنویسی که شامل کاربرد کلمات، ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه بوده است. همۀ این شیوهها در بخشهایی جداگانه در این فصل مورد مطالعه قرار گرفته است. در پایان نیز نتایجی که از این پژوهش حاصل شده، به اختصار آورده شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات