جامع الأنوار في مناقب الأخيار
جامع الأنوار في مناقب الأخیار | |
---|---|
پدیدآوران | نقشبندی، اسامه ناصر (محقق)
نجم، مهدی عبدالحسین (محقق) بندنیجی قادری، عیسی صفاءالدین (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | تراجم الوجوه و الأعیان المدفونین في بغداد و ما جاورها من البلاد |
ناشر | الدار العربية للموسوعات |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1422 ق یا 2002 م |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | CT 203 /ب9ج2* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جامع الأنوار فى مناقب الأخيار تراجم الوجوه و الأعيان المدفونين فى بغداد و ما جاورها من البلاد نوشته عيسى صفاءالدين البندیجى القادرى (م 1283) از جمله كتابهاى خطى ارزشمندى است كه در آن نویسنده، تاريخ و زندگىنامه بسيارى از بزرگان، مشاهير و شخصيتهاى سرزمين بين النهرين (عراق) را به رشته تحرير درآورده است. افرادى كه آثار فكرى آنها باعث ايجاد تحولى شگرف در فرهنگ امت اسلامى شده و تاكنون نيز ادامه دارد.
كتاب به زبان عربى بوده و به همت (أسامة ناصر النقشبندى) و (مهدى عبدالحسين النجم) تحقيق شده است.
ساختار
مقدمهای از محققین اثر و مقدمه متن آغازگر کتاب بوده و مطالب کتاب بدون باب بندی و فصل بندی خاصی ارائه شده است.
گزارش محتوا
نویسنده با توجه به ترتيب زمانى هر يك از شخصيتهايى كه در (بين النهرين) مىزيستهاند، زندگىنامه آنها را نوشته است. به همين جهت، در اول كتاب خود پيامبرانى را همچون حضرت يوشع(ع)، ذوالكفل(ع) و تعدادى از ائمه(ع) را معرفى مىنمايد تا اينكه به ذكر مشاهير زمان خود مىرسد.
نسخه اصلى كتاب با نام (جامع الأنوار فى مناقب الأخيار) مىباشد كه به شكل يك رساله مختصر و به زبان تركى توسط مرتضى البغدادى مشهور به: نظمىزاده (م 1134) به رشته تحرير درآمده است و هنگامى كه والى بغداد (ابراهیم پاشا الثانى) آن را مطالعه نموده، مورد پسند وى قرار گرفته و از نظمىزاده درخواست نموده كه اين كتاب را به صورت كاملترى بنويسد. بعد از وى، (احمد بن حامد فخرى زاده الموصلىم 1185) اين كتاب را به زبان عربى ترجمه و اضافاتى نيز بدان افزوده است. سپس عيسى صفاءالدين البندیجى القادرى مطالب فراوانى را به كتاب اضافه نموده و به تهذيب و ترتيب مطالب آن پرداخته است. وى در برخى موارد، نظر مؤلف را در مورد يك شخصيت تاريخى رد نموده و با استفاده از منابع تاريخى، آن را در بوته نقد نيز قرار مىدهد.
بيان تفصيلى زندگى ائمه(ع)، علماى اعلام، پارسايان و مهمترين و معروفترين افراد حلقههاى تصوف و همچنين نقل اخبار و كرامات، اسرار كشف و شهود و تجلى آنها، مهمترين ويژگى اين كتاب است كه از نظر نویسنده، كوچكترين آثار آنها مخفى نمانده و تمام اعتقادات و باورهاى آنها را كه در علوم مختلف به ثبت رسيده بازگو نموده است. علاوه بر آن، نویسنده به بيان محل خاکسپارى مشاهير كتاب نيز پرداخته و با بازگو نمودن جزئيات اطراف محل دفن آنها، كتاب خود را به يك سند مهم تاريخى تبديل نموده است. از اين رو جامع الأنوار فى مناقب الأخيار در نوع خود بىنظير بوده و موضع اهتمام و عنايت خاص پژوهشگران تاريخ اسلامى- عربى مىباشد.
نسخه اصلى كتاب با نام (جامع الأنوار فى مناقب الأخيار) مىباشد كه به شكل يك رساله مختصر و به زبان تركى توسط مرتضى البغدادى مشهور به: نظمى زاده (م 1134) به رشته تحرير درآمده بوده است. و هنگامى كه والى بغداد (ابراهیم پاشا الثانى) آن را مطالعه نمود، مورد پسند وى قرار گرفت از نظمى زاده درخواست نمود كه اين كتاب را به صورت كاملترى بنويسد. بعد از وى، (احمد بن حامد فخرى زاده الموصلىم 1185) اين كتاب را به زبان عربى ترجمه و اضافاتى نيز بدان افزود. سپس عيسى صفاءالدين البندیجى القادرى مطالب فراوانى را به كتاب اضافه نموده و به تهذيب و ترتيب مطالب آن پرداخت. وى در برخى موارد، نظر مؤلف را در مورد يك شخصيت تاريخى رد نموده و با استفاده از منابع تاريخى، آن را در بوته نقد نيز قرار مىدهد.
بيان تفصيلى زندگى ائمه اطهار(ع)، علماى اعلام، پارسايان و مهمترين و معروفترين افراد حلقههاى تصوف و همچنين نقل اخبار و كرامات، اسرار كشف و شهود و تجلى آنها مهمترين ويژگى اين كتاب است كه از نظر نویسنده، كوچكترين آثار آنها مخفى نمانده و تمام اعتقادات و باورهاى آنها را كه در علوم مختلف به ثبت رسيده بازگو نموده است. علاوه بر آن، عيسى صفاءالدين البندیجى القادرى به بيان محل خاکسپارى مشاهير كتاب نيز پرداخته و با بازگو نمودن جزئيات اطراف محل دفن آنها، كتاب خود را به يك سند مهم تاريخى تبديل نموده است. از اين رو جامع الأنوار فى مناقب الأخيار در نوع خود بىنظير بوده و موضع اهتمام و عنايت خاص پژوهشگران تاريخ اسلامى- عربى مىباشد.
حضرت على(ع) اولين فردى است كه بعد از انبياى الهى مدفون در عراق، نام ايشان در اين كتاب آمده و نویسنده مقدارى از كرامات الهى، القاب، نحوه عبادت، شجاعت، فصاحت و بلاغت، ويژگىهاى اخلاقى و كمالات انسانى فراوان ايشان را ذكر نموده است. نویسنده در مورد زهد آن حضرت، به اين نكته اشاره مىكند كه غذاى غالب ايشان نان جو بوده است و هنگامى كه خشك مىگرديد، آن را در ظرفى قرار داده و آب بر روى آن مىريخت تا نرم شود. در يكى از روزها و هنگامى كه موجودى بيت المال را بين مردم تقسيم نمود، فرمود: اى دينارهاى زرد و اى درهمهاى سفيد، كس ديگرى را فريب دهيد چرا كه شما باعث نمىشويد كه من از جاده حق منحرف شوم وسپس دستور داد تا بيت المال را آب بپاشند و در آن محل دو ركعت نماز گذارد تا اينكه اين محل- در روز قيامت به بندگى ايشان در نزد خداوند متعال شهادت دهد.
نویسنده در قسمتى از كتاب، مقدارى از زندگىنامه سيدالشهدا(ع) و خصوصا واقعه جانكاه كربلا و اسباب و علل آن را بازگو نموده و بر عاملين اين جنايت بزرگ، لعنت فرستاده و به اين نكته اشاره مىكند كه: بعد از شهادت ايشان، باران خون از آسمان باريدن گرفت و ظرف و ظروف مردم از خون لبريز گرديد و هيچ سنگى از جايش حركت داده نشد، مگر اينكه در زير او خونى غليظ مشاهده شد. در اين روز گياه (وِرس) به خاکستر تبديل شد و رنگ آسمان تيره گشت، به گونهاى كه ستارهها نيز رؤيت شدند....
سلمان فارسى، شخصيت ديگرى است كه نویسنده به نحوه اسلام آوردن و رنج و محنتهاى فراوانى كه ايشان براى ديدن پيامبر(ص) و ايمان آوردن به ايشان متحمل شده، اشاره كرده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب و منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است. در پاورقىها، توضيحاتى پيرامون اعلام مذكور در متن، داده شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.