جامعه‌شناسی ادبیات

    از ویکی‌نور
    جامعه‌شناسی ادبیات
    جامعه‌شناسی ادبیات
    پدیدآورانلورنسون، دیانا تی. (نویسنده)

    سوئینگ‌وود، آلن (نویسنده)

    بهیان، شاپور (مترجم)
    ناشرسمت
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک8ـ2163ـ02ـ600ـ978
    کد کنگره
    ‏PN ۵۱/الف5ج2

    جامعه‌شناسی ادبیات تألیف دیانا تی. لارنسون، آلن سوئینگ‌وود، ترجمه دکتر شاپور بهیان؛ این کتاب تصویری از جامعه‌شناسی ادبیات ارائه می دهد که دقیقاً بر خلاف تصویر مرسوم از آن در دانشگاه‌های ایران است؛ یعنی مغایر اجتماعیات در ادبیات است. از این گذشته، مخاطبان این کتاب از یک طرف کسانی‌اند که فکر می‌کنند علوم اجتماعی صرفاً بررسی واقعیت‌های عینی و پوزیتیو است و از طرف دیگر آنهایی‌اند که فکر می‌کنند ادبیات تجربۀ ذهنی منحصربه‌فردی است که تاب تحلیل علمی را ندارد.

    ساختار

    کتاب در سه بخش تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    جامعه‌شناسی ادبیات یکی از شاخه‌های علم جامعه‌شناسی است و مثل سایر شاخه‌های این علم، به روشی نظام‌مند، بی‌غرض، سرد و جدا با موضوع خود مواجه می‌شود. در جامعه‌شناسی ادبیات هیچ موضوع ادبی‌ای، مقدس، مبتنی بر امر استعلایی و تافتۀ جدابافته تلقی نمی‌شود و اثر ادبی در وهلۀ نخست به منزلۀ یک موضوع، امری درخور موشکافی، تبیین و تحلیل و حتی «تقلیل» در نظر گرفته می‌شود و اینها همه بر خلاف آن چیزی است که در معمولاً در ساحت ادبیات و نقد ادبی مرسوم می‌گذرد.

    این کتاب تصویری از جامعه‌شناسی ادبیات ارائه می دهد که دقیقاً بر خلاف تصویر مرسوم از آن در دانشگاه‌های ایران است؛ یعنی مغایر اجتماعیات در ادبیات است. از این گذشته، مخاطبان این کتاب از یک طرف کسانی‌اند که فکر می‌کنند علوم اجتماعی صرفاً بررسی واقعیت‌های عینی و پوزیتیو است و از طرف دیگر آنهایی‌اند که فکر می‌کنند ادبیات تجربۀ ذهنی منحصربه‌فردی است که تاب تحلیل علمی را ندارد. بنابراین شیوۀ کتاب استدلالی است و کوشش نویسندگان آن، برقراری پلی بین این دو قلمرو است؛ یعنی قلمرو واقعیت‌های عینی و قلمرو تجربه‌های ذهنی.

    نویسنده هدف از خود نگارش این کتاب را معرفی ایدۀ جامعه‌شناسی ادبیات می‌داند؛ هم به کسانی که معتقدند علم اجتماعی صرفاً بررسی واقعیت‌هاست و هم به کسانی که ادبیات برای آنها تجربۀ ذهنی یگانه‌ای است که با تحلیل علمی ناسازگار است. در زبان انگلیسی هیچ متن راهنمای بسنده‌ای برای تحلیل اجتماعی ادبیات در گذشته یا حال وجود ندارد و هیچ اثر منتشرنشده‌ای وجود ندارد که رابطه‌ای بین نظریه و پژوهش ایجاد کرده باشد. نویسنده در این کتاب کوشیده تا این خلأ را پر کرده و در حمایت از گسترش نوعی جامعه‌شناسی ادبی، استدلال‌های محکمی بیان کند.

    کتاب از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول به بررسی رابطۀ جامعه‌شناسی و ادبیات می‌پردازد؛ نظریه‌های جامعه‌شناسی ادبیات را مطرح می‌کند و به مسائل روش در بررسی‌های جامعه‌شناسی ادبیات می‌پردازد.

    بخش دوم به حرفه‌ای‌شدن نویسنده و رابطۀ او با حامیان و بازار و مخاطبان به طور کلی نظر می‌کند. در این بخش نویسندگان به شرح نظری و تجربی انواع روابط موجود میان تولید ادبیات و بستر اجتماعی آن پرداخته‌اند. آنها در این مباحث با رد هرگونه پیوند مکانیکی میان زمینۀ اجتماعی و ادبیات و نیز با رد این ادعا که ادبیات صرفاً انعکاس ساده یا پیچیدۀ ساختار اجتماعی است، مدعی‌اند که خود متن ادبی را نمی‌توان در محیط اجتماعی‌اش منحل کرد.

    بخش سوم کتاب شامل کاربرد نظریه در تحلیل رمان است؛ اما در عمل جدل یا گفتگویی است با لوکاچ و گلدمن از بابت میزان انطباق نظریه‌هایشان با رمان، به‌ویژه رمان قرن بیستم. ضمناً این فصل را نویسندگان از این لحاظ نوشته‌اند تا نشان دهند که هیچ دانشجوی جامعه‌شناسی نمی‌تواند از «شواهد ادبی» و از «آگاهی ادبی» بی‌نیاز باشد.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها