توجية المتعلم إلى منهاج التعلم في ضوء التفكير التربوي و الإسلامي
توجية المتعلم إلى منهاج التعلم في ضوء التفكير التربوي و الإسلامي | |
---|---|
پدیدآوران | یالجن، مقداد (نویسنده) |
ناشر | دار عالم الکتب |
مکان نشر | عربستان - ریاض |
سال نشر | 1419ق. = 1998م. |
چاپ | سوم |
شابک | 9960-775-24-0 |
موضوع | اسلام و آموزش و پرورش,مطالعه و فراگیری,مطالعه و فراگیری-- جنبه های مذهبی-- اسلام |
کد کنگره | BP۲۳۰/۱۸/ی۲ت۹ |
توجیة المتعلم إلى منهاج التعلم فی ضوء التفکیر التربوی و الإسلامی تألیف مقداد یالجن؛ کتاب حاضر، هفتمین اثر از مجموعهاى است با فروست: سلسله کتاب تربیتنا که دستکم هجده عنوان آن تاکنون منتشر گشته است. نگارنده مطالبش را در قالب مقدمه، دو بخش چندفصلى و خاتمه سروسامان داده است. وى بر این باور است که پیشرفت تحصیلى و موفقیت در بهرهورى از دانش در زندگى بیش و پیش از آنکه در گرو تفاوتهاى فردى و میزان تلاش افراد باشد، بازبسته به راهنمایى متعلمان فراسوى بهترین روشهاى دانشاندوزى است و از اینرو دیده مىشود که گاه هوشمندان در امورى که کسانى با هوش کمتر در آنها موفق شدهاند، شکست خوردهاند. تجربههاى شخصى مؤلف نیز دقیقاً لزوم راهنمایى تحصیلى شاگردان را به اثبات رسانده است، و چون چنین است دست به کار تألیف این اثر شده است (ص 15-16).
در بخش نخست این اثر که چهار فصل دارد و کمابیش دوسوم حجم کتاب را گرفته است از راهنمایى شاگردان به برترین روشهاى تحصیل در اندیشههاى تربیتى روز پرداخته شده است. در فصل آغازین این بخش که دربارۀ عوامل مؤثر در خوب یاد گرفتن است، یادآورى شده است که باید این عوامل، پیش از آغاز تحصیل، پس از پرداختن به دانشآموزى و نیز در همه زندگى علمى شناخته و رعایت شوند. عوامل یادشده عبارتاند از: سلامت کامل که در گرو سلامت جسم و عقل و روح است؛ پایدارى در راه راست؛ فراهم کردن محیط اجتماعى سازوار با تحصیل علم؛ تنظیم وقت و عمل بر اساس برنامهریزى؛ گزینش دانش و رشته تحصیلى سازوار با ذوق و استعداد؛ داشتن عزم و اراده استوار؛ بهکارگیرى انگیزهها و قواى نهفته درونى.
در فصل دوم این بخش به برترین روشهاى تحصیل دانش پرداخته شده و در آن پیشنهاد شده است به موارد ذیل عنایت شود: آموزش باید به روش درست آغاز شود؛ در گزینش روش آموزش از کل به جزء یا از جزء به کل باید دقت شود؛ به قوانین یادگیرى باید توجه شود؛ باید از روش مناسب براى مقاومت در برابر فراموشى آموختهها پیروى شود؛ بهرهگیرى از روشهاى پایدار کردن آموختهها؛ ایستادگى در برابر عوامل شکست.
نگارنده در فصل سوم بخش اول، کوشیده است روشهاى به دست آوردن برترى علمى و نیز روشهاى رسیدن به برترى در امتحان را پیشرو نهد و شاگردان را به جمع این دو مزیت رهنمود دهد.
فصل فرجامین بخش اول دربارۀ موضع شایسته فراگیرنده نسبت به علوم و شامل این نکات است: امورى که پیش از فراگیرى هر دانشى باید مورد توجه قرار گیرد؛ دانشهایى که هیچ متعلمى از آنها بىنیاز نیست (بهداشت، معارف اسلامى، اخلاق، تعلیم و تربیت، روانشناسى اجتماعى).
فصل پنجم تا دهم در بخش دوم و با عنوان راهنمایى فراگیرنده در تربیت اسلامى گنجانده شده است. نگارنده در فصل پنجم از هدف و غایت فراگیرنده و بایستگىهاى آن گفته است؛ سپس به فصل ششم رسیده و از لزوم تشویق به علم و تعلیم و تعلم و پایبندى به علم یاد کرده است. فصل هفتم دربارۀ روشهاى کسب معرفت به حقایق پرداخته شده است و در فصل هشتم سخن بر سر روشهاى بررسى حقایق است. در فصل نهم از روشهاى بیان و عرضه حقایق سخن رفته است و در فصل فرجامین از علوم و معارفى که فراگیرنده به فراگیرى آنها فراخوانده مىشود و نیز علومى که درخور یادگیرى نیستند یاد شده است.[۱]
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص217-218
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.