تربیت کودک

    از ویکی‌نور
    تربیت کودک
    تربیت کودک
    پدیدآورانصفایی حائری، علی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرنقش معلم، روش تربیت کودک، عوامل تربیت کودک
    ناشرليلة القدر
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1386ش
    چاپ1
    شابک964-7803-37-0
    موضوعآموزش و پرورش کودکان - تربیت خانوادگی (اسلام) - والدین و کودک - کودکان - سرپرستی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /‎‏ص‎‏7‎‏ت‎‏4 769 ‏HQ‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تربیت کودک اثر حجت‌الاسلام علی صفایی حائری (عین- صاد)، کتابی است که نویسنده در آن تلاش کرده است تا به نقش معلم، روش تربیت کودک و عوامل تربیتی کودک چون تقلید، رقابت، ترس و مجازات اشاره کند.

    این اثر ازنظر نثر نوشتاری روان بوده و موضوعات جالبی را در مورد تربیت فرزند موردبحث قرار داده است. نویسنده توضیح می‌دهد که مربی باید در کودک، سه خصوصیت «شخصیت و استقلال»، «حریت و آزادمنشی» و «تفکر و تحلیل» را بارور کند و این‌گونه او را واکسینه نماید. وی معتقد است هنگامی‌که کودک شخصیت داشته باشد، تقلید نمی‌کند و تحت تأثیر هر حرفی و هر مکتبی و هر عقیده‌ای قرار نمی‌گیرد و هر راهی او را به خود نمی‌کشد و هر سنتی او را در خود هضم نمی‌کند. او در برابر هر مسئله، چرایی دارد و در برابر هر عقیده، سنگری. او بر دریچه قلبش نشسته و نمی‌گذارد چیزی آن را اشغال کند و چیزی آن را پر کند و چیزی او را از خودش بگیرد[۱].

    وی بر این باور است که حریت و آزادمنشی، کودک را می‌سازد تا اگر روزی به اشتباهی پی برد، پیگیری نکند و لجاجت نورزد و عقیده‌ای را بر عقیده‌ای ترجیح ندهد، مگر هنگامی‌که از رجحان و امتیازی برخوردار باشد. درنتیجه عقیده‌هایی که احیاناً داخل مغز او شده‌اند و سنگرش را اشغال کرده‌اند، این‌گونه دستگیر می‌شوند و کار آن‌ها خنثی می‌شود[۲].

    صفایی بر این باور است که تفکر و تحلیل آن‌هم درزمینهٔ حریت و آزادی و با خصوصیت شخصیت و استقلال، به نتیجه‌های بزرگی خواهد رسید. وی معتقد است که تفکر، رکوردها را می‌شکند و هرگونه عقیده سنتی مهاجم را مهار می‌زند و تحلیل می‌برد و هضم می‌نماید و در این حد، کودک به رشد کافی و بلوغ رسیده و می‌تواند از روشی تربیتی اسلام که وی در کتاب «مسئولیت و سازندگی» خود بدان اشاره‌کرده، استفاده کرده و پیش بیاید. وی معتقد است که تفکر، به‌وسیله رهبری، به شناخت، عقیده، عشق، جهاد و عمل منتهی می‌گردد و در سایه رهبری، ذهن به معده‌ای می‌ماند که غذاها و مواد خام را گرفته و پس از هضم و مکیدن شیره آن، به انرژی و عمل تبدیل می‌کند[۳].

    پانویس

    1. متن کتاب، ص46
    2. همان
    3. ر.ک: همان، ص46- 48

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها