تحرير المنقول و تهذيب علم الأصول
تحرير المنقول وتهذيب علم الأصول | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | هاشم، عبدالله (محقق)
عربی، هشام (محقق) ابن عقيل، عبدالله بن عبدالعزيز (مقدمهنويس) مرداوی، علی بن سلیمان (نویسنده) |
ناشر | قطر. وزارة الأوقاف والشؤون الإسلامية |
مکان نشر | قطر |
سال نشر | 1434ق. = 2013م. |
چاپ | چاپ اول |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | م4ت3 / 156/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تحرير المنقول و تهذيب علم الأصول، اثر امام علاءالدین ابوالحسن علی بن سلیمان مرداوی (متوفی 885ق)، کتابی است در علم اصول فقه، با توجه به فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت و ترجیح فقه مذهب حنابله، که به تقریظ عبدالله بن عبدالعزیز بن عقیل و تحقیق عبدالله هاشم و هشام عربی، به چاپ رسیده است.
نام کتاب
در ذکر عنوان کتاب، اختلاف وجود دارد؛ بهگونهای که برخی مانند سخاوی در کتاب «الضوء اللامع في أعيان القرن التاسع» آن را «تحرير المنقول في تهذيب - أو تمهيد - علم الأصول» ذکر کرده و برخی نیز از آن با عناوین زیر، یاد کردهاند:
- در معجم الكتب: «تحرير المنقول في تهذيب الأصول»؛
- شرح الكوكب المنير ابن نجار فتوحی: «تحرير المنقول وتهذيب علم الأصول»؛
- در كشف الظنون حاجی خلیفه: «تحرير المنقول وتهذيب الأصول»؛
- در «معجم المؤلفين» عمر رضا کحاله: «تحرير المنقول في تمهيد علم الأصول»؛
- در «تاريخ الأدب العربي» کارل بروکلمان: «تحرير المنقول وتمهيد علم الأصول»؛
- در نسخه خطی در کتابخانه مکه مکرمه: «تحرير المنقول في علم الأصول»؛
- در «الأعلام» زرکلی: «تحرير المنقول»؛
- در «المنهج الأحمد في تراجم أصحاب الإمام أحمد» علیمی: «تحرير في أصول الفقه»؛
- در «الجوهر المنضد» ابن عبدالهادی: «تحرير في الأصول»[۱].
اهمیت کتاب
اثر حاضر، از جمله مهمترین کتبی است که در علم اصول فقه، مخصوصا در فقه مذهب حنبلی، به رشته تحریر درآمده است و دلیل آن، این است که مؤلف آن، از اعلام حنابله و علمای معروف آنهاست که اشراف کاملی بر اصول و فروعات این مذهب داشته و از شیوخ، محققین و منقحین این مذهب، بشمار رفته و آثار وی، جزء مهمترین منابع و مراجع مورد استفاده در این مذهب، میباشد[۲].
انگیزه تألیف
نویسنده در مقدمه، انگیزه خویش از تألیف کتاب را نگارش اثری مختصر در علم اصول فقه که جامع معظم احکام اصول فقه و حاوی قواعد، ضوابط و اقسام آن بوده و مشتمل بر آراء مذاهب ائمه چهارگانه اهل سنت و اتباع آنها، بههمراه تقدیم مذهب امام احمد بن حنبل و اقوال اصحاب وی باشد، عنوان نموده است[۳].
ساختار
کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب، دربردارنده مباحث علم اصول، از مبحث الفاظ تا اجتهاد و تقلید میباشد.
توثیق نسبت کتاب
تمامی مورخین قرن هفتم هجری که به شرح حال مرداوی پرداختهاند، صحت انتساب این کتاب به وی را تأیید کردهاند. همچنین در ابتدای نسخه خطی این کتاب که در کتابخانه مصر نگهداری میشود، چنین نوشته شده: «تحرير المنقول وتهذيب علم الأصول، تأليف شيخنا الإمام العلامة البحر الحبر الفهامة ذيالدين الشامخ والعلم الراسخ علاءالدين أبيالحسن بن سليمان بن أحمد بن محمد المرداوي الحنبلي المقدسي متع الله تعالی المسلمين ببقائه وختم له بخير العزية» که این امر نیز انتساب آن به مرداوی را تأیید میکند[۴].
مصادر کتاب
مرداوی در نگارش کتاب خویش، از غالب آثار نوشتهشده در این فن تا زمان خویش، بهره برده است. بیشترین استفاده او، از کتاب شمسالدین بن مفلح در اصول فقه، معروف به «أصول ابن مفلح» میباشد[۵].
گزارش محتوا
مقدمه محقق، مشتمل بر سه بخش، به شرح ذیل میباشد:
- معرفی کتاب: در این بخش ابتدا به تحقیق در عنوان کتاب و صحت انتساب آن به مرداوی پرداخته شده[۶] و سپس، ضمن اشاره به اهمیت کتاب و اهتمام علما به آن[۷]، به بیان سبب تألیف کتاب[۸]، روش نویسنده در نگارش[۹] و مصادر و منابع آن[۱۰]، پرداخته شده است.
- معرفی نویسنده: در این قسمت، به شرح حال مؤلف پرداخته شده و اطلاعات جامع و مفیدی پیرامون نسبت، کنیه و لقب[۱۱]، ولادت و رشد[۱۲]، تحصیل و سفرهایی که بهمنظور آن انجام شده[۱۳]، شیوخ و شاگردان[۱۴]، تألیفات و آثار[۱۵]، جایگاه علمی و ستایش علما از او[۱۶] و چگونگی وفات و دفن مرداوی[۱۷]، در اختیار خواننده قرار گرفته است.
- اقدامات تحقیقی: در این بخش، ابتدا تصویری از نسخ خطی کتاب ارائه شده[۱۸] و سپس، به روش محقق و اقدامات تحقیقی صورتگرفته بر روی کتاب، اشاره شده است[۱۹].
مرداوی کتاب خود را با مقدمهای آغاز نموده که در آن، از موضوع علم اصول فقه سخن گفته و اصول فقه را به اعتباری، مرکب اضافی و به اعتبار دیگر، اسم علم برای این علم، دانسته و سپس، به ذکر غایت، حکم معرفت آن و علومی که از این دانش بهره میبرند، پرداخته[۲۰] و سپس، فصلی در بیان معنای دلیل آورده و از علم و تعریف آن، عقل و تعریف آن و حد و معنای آن، سخن گفته و سپس، به سایر مباحث، پرداخته است[۲۱]. بقیه مباحث کتاب نیز همان مباحث معروف و مرسومی است که در کتب اصولی مطرح میشود.
ویژگیها
برخی از مهمترین ویژگیهای کتاب را میتوان در امور زیر، خلاصه نمود:
- اختصار، جامعیت، التزام به ذکر مذاهب چهارگانه اهل سنت، تقدیم مذهب حنابله و تجرد از ذکر دلیل و تعلیل؛
- تعریف برخی از اصطلاحات مانند «القاضي» و «الفخر»[۲۲]؛
- با مطالعه کتاب، به خوبی میتوان دریافت که مؤلف آن، از ذکاوت، وسعت اطلاعات و قدرت بر تحریر و تدقیق برخوردار میباشد؛
- در کتاب، اقوال ائمه چهارگانه اهل سنت و اتباع و پیروان آنان، جمعآوری گردیده و در این میان، عنایت خاصی به ابراز آراء و اقوال امام احمد بن حنبل و اصحاب وی شده است؛
- علیرغم اختصار مطالب، کتاب دربردارنده آراء و نظریات علمای مذاهب مختلف است[۲۳].
وضعیت کتاب
به دلیل ارزش و اهمیت کتاب، علما اهتمام ویژهای برای آن قائل بوده، ولذا بسیاری به شرح و تلخیص آن پرداختهاند که از جمله آنها، عبارتند از:
- خود مؤلف آن را در دو جلد، تحت عنوان «التحبير في شرح التحرير»؛
- شیخ ابوالفضل احمد بن علی بن زهره حنبلی، از علمای قرن نهم هجری که تحت عنوان «شرح التحرير ملخص كتاب التحبير»، بهصورت خلاصه، به شرح شرح مؤلف پرداخته است؛
- محمد بن احمد بن عبدالعزیز بن علی فتوحی، معروف به ابن نجار، صاحب «منتهی الإرادات»، آن را تحت عنوان «مختصر التحرير» و نیز «الكوكب المنير باختصار التحرير» خلاصه نموده و سپس، خلاصه خود را در کتاب «شرح الكوكب المنير» شرح کرده و آن را «المختبر المبتكر شرح المختصر» نامیده است. این تلخیص، توسط شیخ شهابالدین احمد بن عبدالله بعلی حلبی (متوفی 1189ق) نیز، با عنوان «الذخر الحرير في شرح مختصر التحرير» شرح شده است. دکتر بکر ابوزید معتقد است شرح دیگری نیز با همین نام (یعنی «الذخر الحرير في شرح مختصر التحرير») متعلق به محمد بن عبدالرحمان بن عفالق احسایی (متوفی 1163ق)، پیش از شرح شهابالدین بعلی، موجود بوده است[۲۴].
فهرست آیات، احادیث و آثار، اعلام و موضوعات، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۲۵]، شرح حال اعلام مذکور در متن[۲۶] و اشاره به اختلاف نسخ[۲۷]، به توضیح و تشریح معنای برخی از واژگان و عبارات متن، پرداخته شده است[۲۸].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص10-12
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص22
- ↑ ر.ک: همان، ص10
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص10
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص20
- ↑ ر.ک: همان، ص21
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص27
- ↑ ر.ک: همان، ص30
- ↑ ر.ک: همان، ص33
- ↑ ر.ک: همان، ص36
- ↑ ر.ک: همان، ص39
- ↑ ر.ک: همان، ص40
- ↑ ر.ک: همان، ص43
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص14-16
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص130
- ↑ ر.ک: همان، ص133
- ↑ ر.ک: همان، ص134
- ↑ ر.ک: همان، ص140
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.