تجديد حيات هنر و تمدن در ايران باستان
| تجديد حيات هنر و تمدن در ايران باستان | |
|---|---|
| پدیدآوران | هرمان، جورجینا (نويسنده) وحدتی دانشمند، مهرداد (مترجم) |
| ناشر | مرکز نشر دانشگاهی |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1373ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 964-01-0729-8 |
| موضوع | ایران - آثار تاریخی - ایران - تاریخ - اشکانیان، 249ق.م. - 226م. - ایران - تاریخ - پیش از اسلام - ایران - تاریخ - ساسانیان، 226 - 651م. - ایران - تمدن - پیش از اسلام |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /ﻫ4ت3 142 DSR |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان، ترجمهای به زبان فارسی به قلم مترجم معاصر ایرانی، مهرداد وحدتی (متولد 1324ش)، از کتابی به زبان انگلیسی با عنوان «The Iranian Revival» تألیف باستانشناس و پژوهشگر دانشگاهی انگلیسی، خانم جورجینا هِرمان (متولد 1937م) است. نویسنده با ارائه اطلاعات تاریخی و مجموعهای از تصاویر مجسمهها، سکهها و دیگر آثار باستانی، سرگذشت هنر و معماری ایران، وقایع تاریخی، روابط بینالمللی و جنبههای فرهنگی و هنری در دوره اشکانیان و ساسانیان را گزارش و تحلیل میکند.
هدف و روش
- هدف محوری نویسنده از تألیف این کتاب، مقابله با غفلت تاریخی از دورههای مهمی چون اشکانیان و ساسانیان و برجستهسازی نقش ایران بهعنوان چهارراه مهم فرهنگی در جهان باستان است. نگارنده میکوشد تا تجدید حیات هنر و تمدن ایرانی را نشان دهد که باوجود تأثیرپذیری از عناصر یونانی، هویت مستقل و بومی خود را حفظ کرده و توسعه داده است[۱].
ساختار و محتوا
- این کتاب، شامل یک پیشگفتار و 6 بخش اصلی بهترتیب ذیل است:
- آشنایی اروپاییان با مشرقزمین (بررسی چگونگی کشف و فهم اروپاییان از تمدنهای شرقی).
- میراث هلنی و پیدایش پارتیان (شکلگیری حکومت اشکانی و تأثیرات تمدن هلنی (یونانی) بر آن).
- درگیری در غرب (تقابلات و روابط امپراتوری اشکانی با قدرتهای غربی، بهویژه روم).
- طغیان اردشیر (ظهور سلسله ساسانی و پایان دوره اشکانی).
- نوزایی ایران (جنبههای مختلف هنر و تمدن ساسانی پس از دوره اشکانی).
- خسرو انوشیروان (دوران طلایی ساسانی و دستاوردهای هنری و سیاسی آن در زمان خسرو انوشیروان و سایر شاهان ساسانی).
نمونه مباحث
- تمامرخنمایی در هنر پارتی (اشکانی): نگاهی کوتاه به مجسمههای باستانی مشرق، نشان میدهد سر آنها معمولا بهصورت نیمرخ نمایش داده میشد. این امر باعث شده بود برخی مجسمههای هخامنشی وضعیت ناهنجاری پیدا کنند؛ مثلا بدن از روبهرو، پاها در یک جهت و سر در جهت دیگر نمایش داده شده بود. درهرحال در سالهای آغاز قرن اول میلادی این شیوه بهکلی متروک شد و تمامرخنمایی بهعنوان شیوه متداول جایگزین آن گردید. این شیوه بهسرعت در همه جا پراکنده شد و ظرف چند دهه بهصورت استاندارد درآمد. هرچند استفاده از این شیوه در بینالنهرین و ایران تنها تا برافتادن پارتیان ادامه یافت، ولی هنر مسیحیان اولیه در غرب آن را اقتباس و تا اوایل رنسانس مورد استفاده قرار داد[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.