تاريخ الشيعة في لبنان
تاریخ الشیعه فی لبنان | |
---|---|
پدیدآوران | حماده، سعدون (نویسنده) |
ناشر | دار الخيال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2008 م |
چاپ | 1 |
موضوع | شیعه - لبنان - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 239 /ح8ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ الشيعة في لبنان، از آثار سعدون حماده، در دو جلد است كه در آن، مباحث تاريخ شیعیان لبنان را بهصورت مستند و علمى - تحليلى بررسى كرده است. بىترديد مطالعه اين اثر مىتواند پژوهشگران را در شناخت و تحليل بهتر اوضاع فرهنگى، اجتماعى و سياسى و... شيعه در لبنان از قرنها قبل تاكنون، يارى رساند.
ساختار
كتاب حاضر از دو جلد به ترتيب ذيل تشكيل شده است:
جلد اول، شامل مقدمه و پنج باب: 1. شيعه در دولت عثمانى؛ 2. لبنان شيعى در قرن شانزدهم؛ 3. حكومت شيعى در لبنان؛ 4. حكومت شيعى در بقاع؛ 5. حكومت شيعى در جبل عامل.
جلد دوم، شامل مقدمه و دو باب: 1. حكومت شيعى در جبل لبنان؛ 2. كوچاندن شيعه از جبل لبنان.
زبان و ادبيات اين اثر، زبان عربى جديد و رسا و شيواست، ولى البته براى كسانى كه عادت به عربى قديمى و سنتى دارند، مشكل است و چندان گويا نيست. نویسنده از كتابهاى مهم و متعدد تاريخى، رجالى، تراجم و... از آثار علمى انديشمندان قديم و جديد به زبان عربى و همچنين زبان انگليسى و فرانسه و... و چند نسخه خطى، براى توليد اثر حاضر بهره برده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- نویسنده در مقدمهاش - كه مكان و تاريخ و مشخصات نگارش آن را روشن نكرده - تأكيد كرده است كه تاريخ را نمىتوان مسدود و يا اصلاح كرد و يا براى هميشه تغيير داد. پس بايد نور حقيقت روزى بدرخشد و باطل را از بين ببرد و آن را از خواب هرچند طولانىاش بيدار سازد. گاه صداى حقى در طول قارهها و ملتها و تمدنها به گوش مىرسد كه مىگويد ابهام صورت و تصور تاريخى در لبنان، به اين مطلب بازمىگردد كه «مورخان محلى، حقايقى از تاريخ را طلبيدهاند كه گواهى دهد كه هويت اين مناطق، به دروزى و مارونى بازمىگردد نه به مهاجران».[۱]
- نویسنده تأكيد كرده است كه: جبل عامل، تنها استانى در لبنان بود كه تمام ساكنانش، حاكمان و مردمانش همگى وابسته به يك طائفه بودند كه در كنارش در طول تاريخ، عوارض و مشكلاتى داشتند كه رنگ و بوى مذهبى يا قومى داشت و ساير مناطق لبنان آن را مىشناختند. بيشتر ساكنان جبل عامل دروزى بودند.[۲]
- نویسنده همچنين يادآور شده است: تأسيس دولت يا امارتى كاتوليكى در مشرقزمين، خواب پرچمداران بسيارى از رجال دين و سياست است كه از زمان شكست حملههاى صليبى اخير، تلاش در تحقق آن كردهاند و از هيچ انديشه و كوشش و همكارى براى ايجاد پايگاه نفوذ غرب در اراضى مقدسيا، در همسايگى آن، در هيچ زمانى خوددارى نورزيدهاند. از جمله اين تلاشها، عبارت است از آنچه پاپ فرانسيسكو سوريانو، رئيس دير فرنسيسكان در بيروت و مشاور پاپ در نزد مارونىها در نصف دوم قرن پانزدهم ذكر كرده است كه حاكمان شهر بندقيه ونيز (شهرى در ايتاليا) كوشيدند شهر صور را از سلطان مملوكى بخرند، ولى موفق نشدند.[۳]
- نویسنده يادآور شده است كه: روزگار سختى و مصيبت بر شیعیان در نصف دوم قرن هجدهم ميلادى استمرار يافت و تنها عوامل اقتدار و استقلالشان مورد تعرض قرار نگرفت، بلكه شدت بلا از اين هم گذشت و به اصل وجود و هويتشان رسيد؛ پس از جهتهاى مختلف و از سوى نيروهاى ائتلافى كه بهطور فعال مورد پشتيبانى سياسى، نظامى، مالى، محلى و دولتى غير محدود قرار مىگرفتند، به آنان حمله شد. جنگهایى كمرشكن بر ضد آنان در سايه قوانين قدرتهاى نابرابر آغاز شد براى اين هدف كه حضور و وجود آنان در مناطقى معين و محدود تحت تسلط قرار گيرد و با راندنشان به دامنهها و دشتها كه در آن زمان خارج از لبنان شمرده مىشد، خانه و كاشانهشان هم تصرف شود و ضربهاى به آنان وارد كند كه نشاط و اراده ايستادگى و مقاومت را در نزد ايشان از بين ببرد تا جلوى هر راهى را كه احتمال دارد آنها را از اين وضعيت تنگ و ظلمانى خارج كند و در جانشان آرزوى نجات و بازگشت را زنده كند، ببندد.[۴]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست مطالب.[۵]و فهرست منابع.[۶]، فهرستهاى فنى ديگر (اماكن، اسامى، اسناد، نقشهها و تصاوير و نمودارها و جداول) نيز تنظيم شده است.[۷]
يكى از ابتكارات نویسنده اين است كه مجموعهاى متناسب از نقشههاى جغرافيايى، جداول، تصاوير اشخاص و امكنه و اسناد خطى و دستنوشتهها و... را در مباحث گوناگون كتاب، بهمناسبت آورده است.[۸]
متأسفانه نویسنده، تاريخ آغاز و انجام نگارش كتاب حاضر و ساير مشخصات آن و نيز انگيزه و اهداف خودش را مشخص نكرده است و نيز در فهرست منابع، در بسيارى از موارد به ذكر نام كتاب و مؤلف و ناشر اكتفا كرده و ساير مشخصات كتابشناختى (مانند سال انتشار، نوبت چاپ، مكان نشر و...) را بيان نكرده است.[۹]
كتاب حاضر مستند است و نویسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. در اين پاورقىها بهصورت عموم، منابع بحث با ذكر نام نویسنده و كتاب (يا نام كتاب و نویسنده) و شماره جلد و صفحه مورد نظر آمده است.[۱۰]و گاه توضيحاتى تاريخى و... مطرح كرده است.[۱۱]
پانويس
- ↑ ر. ك.: مقدمه كتاب، ج 1، ص13
- ↑ ر. ك.: متن كتاب، ج 1، ص389
- ↑ ر. ك.: همان، ج 2، ص208
- ↑ ر. ك.: همان، ج 2، ص385
- ↑ همان، ج 2، ص461 - 463
- ↑ همان، ج 2، ص425 - 432
- ↑ همان، ج 2، ص434 - 460
- ↑ بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ج 1، ص25، 30، 42، 50، 76، 80، 104، 107، 111، 124 و... و ج 2، ص16، 19، 22، 30، 37، 38، 43، 50 و...
- ↑ بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ج 2، ص425، 426، 427 و...
- ↑ بهطور مثال ر. ك.: همان، ج 1، ص7، پاورقى 2 و ص156، پاورقى 2 و ج 2، ص32، پاورقى 2 و ص136، پاورقى 2 و...
- ↑ مثلاً ر. ك.: همان، ج 1، ص54، پاورقى 1 - 2 و ج 2، ص99، پاورقى 1 و 3 و...
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.