باستان‌شناسی شاهنامه و دو گفتار دیگر پیرامون فردوسی و شاهنامه

باستان‌شناسی شاهنامه و دو گفتار دیگر پیرامون فردوسی و شاهنامه تألیف رضا مرادی غیاث‌آبادی، در این کتاب ابتدا به بررسی مختصر چگونگی زندگی انسان در داستان‌های آغازین شاهنامه و مقایسۀ آنها با دستاوردها و دوره‌های باستان‌شناختی پرداخته شده است. در ادامه در دو گفتار ابتدا دربارۀ زادروز فردوسی و سپس دربارۀ خالکوبی‌های توران در مقایسۀ با بیت‌هایی از شاهنامۀ فردوسی بررسی‌هایی انجام شده است.

باستان‌شناسی شاهنامه
باستان‌شناسی شاهنامه و دو گفتار دیگر پیرامون فردوسی و شاهنامه
پدیدآورانمرادی غیاث‌آبادی، رضا (نویسنده)
ناشرچم
مکان نشرتهران
سال نشر1398
شابک1ـ2ـ97052ـ600ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب در هفت بخش تدوین شده است.

گزارش کتاب

ساکنان ایران از مردمانی بوده‌اند که به تاریخ و سرگذشت پیشینیان دلبستگی داشته و آن را حفظ کرده‌اند. هرچند که تاریخ در نگاه عمومی ایرانیان همواره شکل و پوسته‌ای داستانی به خود می‌گرفته و گاه مغز فدای پوست می‌شده است؛ اما با این حال شواهد موجود نشان‌دهندۀ علاقه و توجه این مردم به گذشته‌های دور و نیاکانی است و کوشیده‌اند تا این گذشته‌ها را هر چند به شکل داستانی به خاطر بسپارند و پاس دارند.

نگارندۀ این کتاب بر این گمان است که بخش‌های آغازین شاهنامۀ فردوسی از دیباچه و داستان کیومرث تا داستان فریدون، یک دورۀ روایی از داستان آفرینش و سیر تغییر و تطور و شکل‌گیری تمدن بشری است. این بخشی است که در تداول شاهنامه‌پژوهان با عنوان «بخش اساطیری شاهنامه» از آن یاد می‌شود. نگاه واقع‌گرایانۀ فردوسی در سرایش این بخش‌ها اگر بیشتر از دیگر بخش‌ها و از جمله بخش‌های تاریخی نباشد، کمتر از آنها نیست.

در داستان آفرینش و سیر تمدن شاهنامۀ فردوسی، جنگ و ستیزی میان خدایان و نیروهای آسمانی و زیرزمینی درنمی‌گیرد. شخصیت‌های اسطوره‌ای با توانایی‌های خارق‌العاده و فرازمینی در آن جایی ندارند. هر چه هست، سرگذشتی از رشد فرهنگی و تمدنی و دستاوردهای زندگی انسان در گذر زمان است. سرگذشتی که در لفاف و پوسته‌ای داستانی پیچیده شده است.

داستان آفرینش یا سرگذشت تمدن بشری در شاهنامۀ فردوسی از دیباچۀ آن آغاز می‌شود و داستان‌های کیومرث، هوشنگ، طهمورث، جمشید، ضحاک و فریدون را دربر می‌گیرد. در عمدۀ این بخش‌ها (به‌جز اواخر آن) نام ایران به کار نمی‌رود و آشکارا دانسته می‌آید که فردوسی نه‌تنها سرگذشت انسان در ایران که سرگذشت انسان به طور کلی را در نظر دارد و سپس به ایران می‌رسد. چنان‌که از شخصیت‌های آن داستان‌ها با عنوان «شاه جهان» یاد می‌کند.

فردوسی در دیباچۀ شاهنامه و پیش از پرداختن به داستان تکامل انسان و سیر تمدن بشری، به ستایش خرد و آفرینش جهان پیش از انسان می‌پردازد. او از آفریدن: توانایی، آتش و آب و خاک، گنبد آسمان و برج‌های دوازده‌گانه و سیارات هفت‌گانه، زمین و دریا و دشت و کوه و راغ، ابر و آب، خورشید و ماه، گیاهان و جانوران، و سرانجام از آفریدن مردم / انسان یاد می‌کند. مشخص نیست که فردوسی در بیان داستان آفرینش تا چه اندازه متکی به منابع کهن است و تا چه حد با خرد و توانایی‌های سخنوری او آرایش یافته است؛ اما از آنجا که باورداشت‌های زروانی در شاهنامۀ فردوسی بنیانی محکم دارند، به نظر می‌رسد که داستان آفرینش در شاهنامه بر اساس باورداشت‌های کهن زروانی باشد.

در این کتاب ابتدا به بررسی مختصر چگونگی زندگی انسان در داستان‌های آغازین شاهنامه و مقایسۀ آنها با دستاوردها و دوره‌های باستان‌شناختی پرداخته شده است. در ادامه در دو گفتار ابتدا دربارۀ زادروز فردوسی و سپس دربارۀ خالکوبی‌های توران در مقایسۀ با بیت‌هایی از شاهنامۀ فردوسی بررسی‌هایی انجام شده است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها