اهل حق کردستان: متون اهل حق

    از ویکی‌نور
    اهل حق کردستان: متون اهل حق
    اهل حق کردستان: متون اهل حق
    پدیدآورانایوانوف، ولادیمیر آلکسی یویچ (نویسنده) حیدری، س.کسری (مترجم)
    ناشرحکمت کلمه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    چاپاول
    شابک8ـ8ـ98247ـ622ـ978
    موضوعاهل‌ حق‌ -- عقا‌ید,اهل‌ حق‌ -- ایران‌ -- کردستا‌ن‌,اهل‌ حق‌ -- متون‌ قدیمی‌ تا‌ قرن‌ ۱۴
    کد کنگره
    ‏BP ۲۴۱/۴/الف۹الف۹ ۱۴۰۰

    اهل حق کردستان: متون اهل حق به تصحیح و تحلیل و.ایوانف، برگردان فارسی س.کسری حیدری؛ آثار ویرایش‌شده در این کتاب شامل مطالب مجموعۀ اهل حق و گزیده‌هایی از چند رسالۀ دراویش است. دست‌نوشتۀ اصلی اهل حق کتابی 228 صفحه‌ای در کاغذ دست‌ساختۀ ایرانی است.

    ساختار

    کتاب در 5 فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    ولادیمیر الکسویچ ایوانف (1886 ـ 1970 م) شرق‌شناس و یکی از برجسته‌ترین استادان در زمینۀ پژوهش‌های مربوط به فرقۀ اسماعیلیه بود. او در کنار مطالعات اسماعیلیه به مقولۀ «اهل حق» نیز علاقه نشان می‌داد و پژوهش‌هایی در این زمینه انجام داد. اثر مهم او یعنی کتاب «اهل حق کردستان» در سال 1950 میلادی در انتشارات بریل شهر لیدن هلند منتشر شده است. این اثر اصلی و نتیجۀ دانسته‌های او در زمینۀ اهل حق است. او با تکیه بر بخش فارسی مجموعۀ متون و نسخه‌های خطی‌ای که دربارۀ اهل حق در دست داشت، دست به نگارش این کتاب زد و در فصل‌ها و بخش‌های گوناگون آن به شکلی حرفه‌ای و روشمند مباحث حوزۀ اهل حق را از نقطه‌نظر دانسته‌های خود بررسی کرد.

    آثار ویرایش‌شده در این کتاب شامل مطالب مجموعۀ اهل حق و گزیده‌هایی از چند رسالۀ دراویش است. دست‌نوشتۀ اصلی اهل حق کتابی 228 صفحه‌ای در کاغذ دست‌ساختۀ ایرانی است. این کتاب شامل این عناوین است:

    تذکرۀ اعلی، صفحات 1 ـ 180 دست‌نوشته، یا صفحات 1 ـ 138 ویرایش؛ قرار حقیقت در جامۀ سلطان صحاک، آن‌گونه که در سطرهای اولیۀ این ویرایش به این عنوان خوانده شده است؛ شعر شاعر درویش شیدا؛ اثبات چهل تن نور؛ اثبات چهل تن خاکی، منتخباتی از رسالۀ گلشیر سبزواری؛ منتخباتی از رسالۀ نورعلی نیشابوری. ویژگی‌های کلی این متون املای بسیار بد آنهاست.

    نکتۀ مهم دربارۀ پیوست این کتاب یعنی «تذکرۀ اعلی» آن است که در مکانی دور از مراکز یاری یافته شده و گونه‌ای تفسیر از «کلام یاری» است. در آن «کلام» به صورت تزئینی به کار رفته و با توجه به غلط‌های نوشتاری و تفاسیر از کلام‌ها، مشخص است که خود نویسنده نیز قادر به خواندن تمام و کمال متون کلام نبوده و گویی که فلسفۀ نگارش این تفاسیر نیز ترس از همین ناآگاهی‌ها و ناتوانی در میان آن جماعات در خوانش کلام گورانی و همچنین بین فراموشی و لال‌شدن آن کلام‌ها بوده است. از این‌رو دو ریداد ممکن است رخ داده باشد؛ نخست کوشیده‌اند آنان را به بهترین نحو که نزدیک به معنا و محتوا باشد به فارسی بنگارند و معانی‌اش را روشن سازند. قراردادن متون کلام در میان آن نیز شاید دلیلی بر همین امر باشد. دوم اینکه از مراکز یاری این کلام‌ها برای ایشان بدین ترتیب نگاشته شده و تفسیر ذیل آنها آمده است و در نسخه‌برداری‌های بعدی که خود نسخه‌برداران جز فارسی نمی‌دانسته‌اند، این کلام‌ها مغلوط شده‌اند و اصلاح کلام‌ها در این نسخه‌ها مغلوط نسخه‌برداری شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها