اندیشه و سیاست در ایران قاجار
اندیشه و سیاست در ایران قاجار | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | زرگری نژاد، غلامحسین (نویسنده) |
ناشر | نگارستان اندیشه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1398 |
شابک | 8ـ99ـ8273ـ600ـ978 |
موضوع | ایران -- تاریخ -- قاجاریان، ۱۱۹۳ - ۱۳۴۴ق. -- سیاست و حکومت,ranB -- History -- 5291 - 9771 ,Qajars -- government and Politics,ایران -- سیاست و حکومت -- ۱۱۹۳ - ۱۳۴۴ق.,ranB -- government and Politics -- 9771 - 5291 |
کد کنگره | DSR ۱۳۱۱/ز۴الف۸ |
اندیشه و سیاست در ایران قاجار تألیف غلامحسین زرگری نژاد، این کتاب در دو جلد مروری است بر افکار و آثار عمدهترین جریانهای اندیشۀ سیاسی در تاریخ قاجاریه. کوشش عمده در این نوشتار بر آن بوده است تا در پرتو مراجعه به دستاولترین مدارک و آثار خطی و چاپ سنگی، بخشی از تاریخ اندیشۀ سیاسی عصر قاجار و تحولات آن معرفی شود.
ساختار
کتاب در دو جلد به چاپ رسیده و چهار بخش دارد.
گزارش کتاب
با قتل نادر در خبوشان، نه تنها بلایای سالهای آخر حکومت وی از میان نرفت، بلکه این بار نادرهای دیگری از اقصی نقاط کشور پدید آمدند. احمدخان درانی که در نادرآباد قندهار قدرت یافته بود، بارها شهرهای خراسان را هدف تاراج خویش ساخت، محمدحسنخان قاجار، استراباد و مازندران را عرصۀ کامجوییهایی قوای خود کرد. آزادخان افغان و علیمرادخان زند، برای مدتی در آذربایجان و بختیاری و خوزستان یکهتازی کردند و سرانجام کریمخان زند نیز فارس و اصفهان را در سهم خود قرار دارد. این در حالی بود که شهرها و بنادر جنوبی ایران، گاه توسط قواسم و گاه از جانب شیوخ عمان غارت میشدند. در سال 1193 با درگذشت کریمخان زند، دورهای دیگر از ناامنی داخلی تجدید شد و خوانین زندیه، قاجاریه، افشار، جوانشیر، شقاقی، دنبلی و غیره، اساس تلاش خویش برای صعود بر قدرت را تحمیل باج و خراج بر مردم، خاصه شهرنشینان قرار دادند. این رقابتها تا ذیحجه 1211 و قتل آقامحمدخان قاجار استمرار یافت. با فرار رسیدن عصر سلطنت فتحعلی شاه، گرچه اندک آرامشی در قسمتهایی از کشور پدید آمد، اما هجوم روسها به ایران، هجومی که نوبت نخست آن، ده سال به درازا کشید، بار دیگر بلایی شد بر تن و جان مردم ایران و عاملی برای تداوم ناامنی و استمرار بحران در دورن مناسبات اجتماعی و سیاسی. این ناامنیها همچنان بستر اجتماعی ایران را از یافتن فرصتی برای مرهم گذاشتن بر آلام دیرینه و لایههای چندگانه حاصل از حاکمیت بداوت ناتوان میساخت و سدی سدید پدید میآورد برای رشد و اعتلای مدنیت، جامعۀ مدنی و خلق اندیشههای نوین، رکود فرهنگی و تمدنی، تداوم سنت اندرزنامهنویسی در تاریخ ایران، توسعه نیافتگی فلسفلۀ اجتماعی و سیاسی و سرانجام مبانی انفعال اجتنابناپذیر در مقابل ترقیخواهی و اصلاحطلبی مغربی در آغاز قرن سیزدهم را باید در همین جهت تفسیر و تحلیل کرد.
به این ترتیب در تاریخ اندیشۀ سیاسی معاصر ایران، جریان ترقیخواه و اصلاحطلب دیوانسالار و حکومتگر تولد یافت و با فراز و نشیبهایی حیات خویش را تا پایان قرن سیزدهم ادامه دارد. جریان ترقیخواه حکومتی طبعاً یگانه جریانی بود که در دورۀ قاجار پدید آمد و در قیاس با تمامی آنان قدیمیتر و باسابقهتر. در تاریخ اندیشۀ سیاسی عصر معاصر، در کنار جریان اصلاحطلب حکومتی، شاهد حیات و تلاش جریانی دیگر به نام اندرزنامهنویسان سیاسی نیز بودهایم. این جریان که در گسترۀ تاریخ ایران بسیار ریشهدار است و سابقۀ تاریخی آن با اندک تسامحی دربارۀ ریشههای باستانی آن، به دورۀ سلاطین ساسانی میرسد، همواره خاستگاه و پایگاهی محافظهکارانه داشت؛ اما به همان میزان محافظهکاری، از جهتگیری واقعگرایانهای برخوردار بود.
اگرچه روند تاریخ و حیات اندرزنامهنویسی نشان داد که بخش اعظم تلاش آنان راه به جایی نبرد، اما ناکامی آنان در راه و روش خویش، سخن حقی است که با آن سخن حق دیگر در پاکی نیات آنان در تضاد و تعارض نیست. در تاریخ قاجاریه، در کنار دو جریان اصلاحطلب حکومتگر و اندرزنامهنویسان، جریان سومی به نام علماء و مجتهدین نیز ملاحظه میشود. تمام این دسته از بزرگان عصر قاجار، گرچه به دلیل باور عمومی به فراهم نبودن شرایط برای تأسیس حکومت در عصر غیبت، از بحثهای مستقل در فقه سیاسی بازماندند، اما غالب آنان هم در عرصۀ جهتگیریهای سلبی و هم در چارچوب فقه عمومی خویش، به طرح اندیشههایی خاص پرداختند. اگرچه پیوند مبانی نظری مباحث آنان با علمای اعصار پیشین طبعاً باعث میشد تا عمدۀ آراء ایرانیان در عصر قاجار نیز بر محور اجتهادات متقدمان استوار شود، اما با مرور ایام و با افزایش پیوند میان آنان با عامۀ مردم و افزایش تظلمات عمومی در نزد آنان، رویکردهای این دسته از علمای شیعی به مباحث فقه سیاسی نیز گسترش یافته و دامنۀ فزونتری یافت.
آخرین و متأخرترین جریان در اندیشۀ سیاسی عصر قاجار، منورالفکران این دوران بودند. تولد غالب اینان عمدتاً همزمان بود با عصر رویکرد ناصرالدین شاه به نوسازی کشور، با الهام از افکار صدراعظم مقتول خویش میرزا تقیخان امیرکبیر و به دنبال خاتمۀ دورۀ صدارت میرزا آقاخان نوری. همانند اندرزنامهنویسان، منورالفکران عصر قاجار نیز نه خاستگاه و پایگاهی واحد داشتند و نه رویکردی همگون به نوسازی و ترقیخواهی.
این کتاب در دو جلد مروری است بر افکار و آثار عمدهترین جریانهای اندیشۀ سیاسی در تاریخ قاجاریه. کوشش عمده در این نوشتار بر آن بوده است تا در پرتو مراجعه به دستاولترین مدارک و آثار خطی و چاپ سنگی، بخشی از تاریخ اندیشۀ سیاسی عصر قاجار و تحولات آن معرفی شود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات