الکهف و الرقيم في شرح بسم الله الرحمن الرحيم (جیلانی)

    از ویکی‌نور
    الکهف و الرقیم فی شرح بسم الله الرحمن الرحیم(جیلانی، عبدالکریم بن ابراهیم)
    الکهف و الرقيم في شرح بسم الله الرحمن الرحيم (جیلانی)
    پدیدآورانجیلانی، عبدالکریم بن ابراهیم (نويسنده) کیالی، عاصم ابراهیم (مصحح)
    عنوان‌های دیگرمراتب الوجود و حقیقه کل موجود ** نسیم السحر
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1426ق
    چاپ2
    شابک-
    موضوعتفاسیر (بسم الله الرحمن الرحیم)
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /‎‏ج‎‏2‎‏ک‎‏9 102 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الکهف و الرقیم فی شرح بسم الله الرحمن الرحیم، از عبدالکریم بن ابراهیم جیلی(767 - 826 یا 832ق) یا جیلانی و کیلانی است که نسب گیلانی دارد. این کتاب با دو اثر دیگر از جیلی «مراتب الوجود و حقیقة کل موجود» و «نسیم السحر» یکجا چاپ شده است و عاصم ابراهیم کیالی حسینی شاذلی زرقاوی(متولد 1954م)، نویسنده، محقق لبنانی و شیخ طریقه شاذلیه درقاویه بر هر سه اثر پاورقی نوشته است.

    الکهف و الرقیم

    الکهف و الرقیم شرحی در معنای عرفانی حروف و واژه‌های «بسم الله الرحمن الرحیم» است. جیلی این رساله را در پاسخ به پرسش دوست عارفش، عمادالدین یحیی بن ابو القاسم تونسی نگاشته است. او از خوانندگان فرهیخته می‌خواهد که در محتوای این اثر بدقت بنگرند و آن را جرح و تعدیل کنند.[۱]

    این اثر فهرست تفصیلی ندارد. مؤلف در فصل‌های زیر عبارت بسم الله الرحمن الرحیم را شرح داده است؛ نقطۀ باء تک است، گفتگوی نقطه با حرف باء، باء حرف ظلمانی است و همان نفس است، حرف الف ألفت‌دهندۀ میان حروف است، حرف الف بخلاف حروف دیگر به چیزی وابسته نیست، الف از عوارضی که به حروف دیگر می‌چسبد مبرا است، عدد الف یکی است، سخنی در معنای دوگانگی باء، کشیدگی حرف باء به نیابت از حذف الف، حرف سین سر خداوند -که همان انسان است- می‌باشد، حرف میم وجود است که حقیقت جامع برای غیب و شهادت می‌باشد، حرف میم روح محمد(ص) است، عدد حرف میم چهل است و عین کمال و اعتدال در هر چیزی است و میقات پروردگار می‌باشد، الله از واژۀ الإله برگرفته شده است، نام جلاله از شش حرف شکل گرفته است، عرش همان عالم کبیر است، رحمان واژۀ عامی برای مهرورزی در دو سرا است و واژه رحیم در سرای عُقبی ظهور بارزتری از رحمان دارد.[۲]

    عاصم کیالی پاورقی‌های اندکی بر این اثر زده است و عبارات مؤلف را در برخی کتاب‌ها به همراه سند روایت‌ها جستجو کرده است.[۳]

    مراتب الوجود و حقیقة کل موجود

    جیلی در این کتاب اصل مراتب وجود را در چهل مرتبت بازخوانی می‌کند. این مراتب از غیب مطلق آغاز شده تا به مرتبه انسان می‌رسد؛ مباحث غیب، وجود مطلق، ظهور صرف و وجود ساری، مرتبه‌های نخستین را شکل بخشیده‌اند تا این‌که، در اسماء و صفت‌های نفسانیه، جلالیه، جمالیه و فعلیه پیگیری می‌شوند؛ عالم امکان، عقل اول، روح اعظم، عرش، کرسی، ارواح فعلیه، طبیعت مجرده، هیولی، هباء، جوهر فرد و مرکبات و اقسامش بخش بعدی عوالم وجود هستند؛ مرتبه‌های بعدی در افلاک نجومی و کوکب‌ها دنبال می‌شوند؛ انواع معدن‌ها، نباتات و حیوانات در مرتبه‌های آخر بحث شده‌اند تا این‌که با موضوع انسان، (بویژه انسان کامل که رسول گرامی اسلام است) مرتبه‌های چهل‌گانه پایان می‌پذیرند.[۴]در این مرتبه پایانی است که عالم هستی کامل شده و حق با ظهور نوع اکملش جلوه می‌کند. در واقع، انسان از یک‌سو، پایین‌ترین رتبه وجودی را دارد و از سوی دیگر، والاترین مرتبه را در کمالات از آن خود کرده است. [۵]

    نسیم السحر

    این کتاب، دوازدهمین جزء از کتاب (الناموس الأعظم و القاموس الأقدم) است که در باب شناخت نبی اکرم(ص) نوشته شده و جیلی مباحثش را در 12 فصل تنظیم کرده است. او می‌گوید که همه این‌ها موعظه‌های منظومی است که گونه‌هایی از حقایق را به همراه اسرار طریقت و معانی و دقایق لفظیشان را در خود گردآورده است و از اوصاف بهترین خلیفه الهی در روی زمین، محمد مصطفی(ص) یاد کرده و بزرگشان داشته است.

    مؤلف هر فصلی از کتاب را به خُلقی از اخلاق شریف پیامبر(ص) ویژه کرده است.[۶]فصل‌ها با ستایش پروردگار آغاز شده و معانی عرفانی‌، متناسب با عنوان هر فصل ذکر گردیده و با اشعاری زینت داده می‌شوند. مصنف هر صفتی از پیامبر(ص) حتی «دوست داشتن زنان» را تفسیر عرفانی می‌کند.[۷]‏او در ضمن توصیف عرفانی صفات، با عبارت «یا هذا» اندرزهایی را متناسب با هر موضوع به خواننده می‌دهد.[۸]

    بحث‌های نسیم السحر را کناره‌جویی پیامبر(ص) از مردم و ریاضت ایشان در غار حرا، چوپانی حضرت، سفر تجاری ایشان به شام و گریز‌زدن مصنف به منازل دهگانۀ آدمی در طریقت، تأویل سخن پیامبر(ص) که روزی‌اش را زیر سایۀ نیزه‌اش می‌داند، دوست‌داشتن زن، عطر و نماز، اشتیاق حضرت به مؤمنانی که پس از او به جهان پا‌می‌گذارند، خلوت ایشان با خداوند، ادای حق ثنای پروردگار و آخرین گفتۀ پیامبر(ص) در این جهان پیش از رفتنش به رفیق اعلی تشکیل می‌دهد.‏[۹]

    فهرست محتوا در پایان کتاب درج شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص12
    2. ر.ک: همان، ص15و16و18و20و22و24و29و33
    3. ر.ک: همان، ص 33
    4. ر.ک: همان، ص61-37
    5. ر.ک: همان، ص62-61
    6. ر.ک: همان، ص 65
    7. ر.ک: همان، ص 89-86
    8. ر.ک: همان، ص 84و86و101
    9. ر.ک: همان، ص 106-67

    منابع مقاله

    1. متن کتاب.

    وابسته‌ها