الوافية في حكم صلاة الخوف في الإسلام

    از ویکی‌نور
    ‏ الوافية في حكم صلاة الخوف في الإسلام
    الوافية في حكم صلاة الخوف في الإسلام
    پدیدآورانصدر، محمد (نويسنده) مؤسسة المنتظر لإحياء تراث آل الصدر (محقق)
    ناشرمحبین
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر2012م/1433ق
    موضوعنماز خوف
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ ‏‎‏BP‎‏ ‎‏187‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏و‎‏2*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الوافية في حكم صلاة الخوف في الإسلام، اثر آیت‌الله سید محمد صدر (متوفی 1419ق)، مروری است فقهی درباره احکام نماز خوف و شرایط اقامه چنین نمازی در فقه امامیه که با تحقیق مؤسسه المنتظر لإحیاء تراث آل‌الصدر به چاپ رسیده است. نماز خوف، نماز انسان در حال ترس از دشمن، دزد، درنده و مانند اين‌هاست که همانند نماز مسافر، شكسته است به‌شرط آنكه شكسته خواندن نماز در دفاع و يا ايمنی از دشمن مؤثر باشد.

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از مقتدی صدر و مؤسسه المنتظر آغاز شده و مطالب، در سه مقام و یک خاتمه، تنظیم شده است.

    در این اثر به تبیین آرای فقهی سید محمد صدر در زمینه مواضعی که باید نماز را قصر نمود و یا نماز خوف به‌جا آورد پرداخته شده و سبب ایجاد خوف برای خواندن چنین نمازی با استناد به ادله روایی و قواعد فقهی بیان گردیده است. نگارنده با توجه به وقوع برخی از مصادیق اقامه نماز خوف در جنگ‌های صدر اسلام و همچنین واقعه عاشورا، به کیفیت خواندن این نماز و شروط وجوب آن اشاره کرده و وظایف امام و مأمومین در این زمینه را نیز بیان نموده است. بررسی معیار خوف در اقامه نماز خوف و حکمت قصر این نماز با استناد به روایات و ادله فقهی از دیگر مندرجات این نوشتار است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه اول که در 26 جمادی‌الآخر 1433ق نوشته شده، به موضوع کتاب اشاره گردیده[۱] و در مقدمه دوم، که در 25 جمادی‌الآخر 1433ق نوشته شده، ابتدا به شرح زندگانی نویسنده پرداخته شده[۲] و سپس، به اقدامات تحقیقی صورت گرفته در کتاب، اشاره گردیده است[۳].

    در مقام نخست، به بررسی سببیت خوف در قصر نماز پرداخته شده است. در این زمینه، چهار قول مطرح شده است:

    1. سید مرتضی، شیخ طوسی در «الخلاف»، ابن جنید، ابن ابی‌عقیل، ابن براج: نماز خوف چه به‌صورت جماعت و چه به‌صورت فرادا، مانند نماز مسافر شکسته است؛ این قول به اکثر علما، بلکه به مشهور نیز نسبت داده شده است[۴].
    2. شیخ طوسی در «المبسوط»، ابن ادریس در «السرائر»، شهید اول در «ذکری الشيعة»: نماز خوف در صورت اقامه به جماعت، شکسته است نه فرادا[۵].
    3. قول شاذی که علامه حلی، شهید اول و صاحب ریاض آن را حکایت نموده‌اند: نماز خوف فقط در سفر شکسته می‌شود[۶].
    4. ابن جنید اسکافی که معتقد به شکسته شدن نماز می‌باشند؛ این قول، قسیم اقوال سابق نیست اما از جهت دیگر، مورد بررسی قرار گرفته است[۷].

    نویسنده پیرامون سببیت خوف برای شکسته شدن نماز، سه وجه را مطرح نموده است:

    1. سببیت عنوان خوف برای قصر نماز، با تمسک به آیه شریفه 101 سوره نساء: «وَ إِذٰا ضَرَبْتُمْ فِي اَلْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنٰاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ اَلصَّلاٰةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ اَلَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ اَلْكٰافِرِينَ كٰانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِيناً» (و هنگامی‌که در روی زمین سفر می‌کنید، اگر بترسید که کافران به شما آسیب و آزار رسانند، بر شما گناهی نیست که از نمازها [یِ چهار رکعتی خود، دو رکعت] بکاهید؛ زیرا کافران همواره برای شما دشمنی آشکارند)[۸].
    2. تمسک به دلیلیت آیه برای سببیت خوف، با تمسک به آیه شریفه 102 سوره نساء: «وَ إِذٰا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ اَلصَّلاٰةَ فَلْتَقُمْ طٰائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذٰا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرٰائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طٰائِفَةٌ أُخْرىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وٰاحِدَةً وَ لاٰ جُنٰاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كٰانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضىٰ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اَللّٰهَ أَعَدَّ لِلْكٰافِرِينَ عَذٰاباً مُهِيناً» (و هنگامی‌که در [عرصه نبرد و خطر] میان آنان باشی و برای آنان [به جماعت] اقامه نماز کنی، پس باید گروهی از رزمندگان درحالی‌که لازم است سلاحشان را برگیرند، همراهت به نماز ایستند و چون سجده کردند [و رکعت دوم را بدون اتصال به جماعت به پایان بردند] باید [برای حفاظت از شما] پشت سرتان قرار گیرند و آن گروه دیگر که [به خاطر مشغول بودن به حفاظت] نماز نخوانده‌اند بیایند و با تو نماز گزارند و آنان باید [در حال نماز] از هوشیاری و احتیاط [نسبت به دشمن] غافل نباشند و سلاحشان را با خود برگیرند؛ چون کافران دوست دارند شما از سلاح‌ها و ساز و برگ جنگی خود غفلت ورزید، تا یک‌باره به شما هجوم کنند و اگر از باران در زحمت و مشقت هستید، یا بیمارید بر شما گناهی نیست که سلاحتان بر زمین گذارید، ولی باید هوشیاری و احتیاط خود را حفظ کنید؛ یقیناً خدا برای کافران عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده است)[۹].
    3. تمسک به صحیحه زراره برای سببیت خوف: وَ رَوَى زُرَارَةُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ صَلاَةُ اَلْخَوْفِ وَ صَلاَةُ اَلسَّفَرِ تُقْصَرَانِ جَمِيعاً قَالَ «نَعَمْ وَ صَلاَةُ اَلْخَوْفِ أَحَقُّ أَنْ تُقْصَرَ مِنْ صَلاَةِ اَلسَّفَرِ الذی لاخوف فیه» (و زراره از امام محمد باقر(ع) روايت كرده که می‌گويد: به آن حضرت عرض كردم: آيا نماز خوف و نماز سفر يا مسافر هر دو شكسته مى‌شود؟ (يعنى همان‌گونه كه سفر سبب قصر در نماز مى‌شود خوف نيز سبب قصر مي‌گردد يا خير) حضرت فرمود: آرى و نماز خوف سزاوارتر است كه در آن قصر شود از نماز سفری که عادتاً در آن خوف نیست)[۱۰].

    در مقام دوم، به بحث پیرامون این موضوع پرداخته شده است که نماز خوف در جایی که فی‌الجمله، امن بوده و خطری تهدید نمی‌کند، چگونه است. این مطلب در سه ناحیه زیر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است:

    ناحیه اول، «صلاة ذات‌الرقاع»: «ذات‌الرقاع» نام غزوه‌ای است که به اعتقاد برخی، نماز خوف در آن تشریع گردید. در این بخش نویسنده ابتدا به ذکر وجه‌تسمیه این غزوه پرداخته[۱۱] و سپس، دلیل بر مشروعیت نماز ذات‌الرقاع را در دو امر اصلی زیر، پی گرفته است:

    1. دلیل قرآنی: آیه شریفه 102 سوره نساء (قبلاً ذکر گردیده)؛ در این زمینه، به سیزده ظهور، در دلالت آیه بر مراد نویسنده، اشاره شده است[۱۲].
    2. دلیل روایی: روایتی از امام صادق(ع) که در آن، از نماز خوف سؤال پرسیده شده و ایشان فرموده‌اند: «يَقُومُ اَلْإِمَامُ وَ تَجِيءُ طَائِفَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُومُونَ خَلْفَهُ وَ طَائِفَةٌ بِإِزَاءِ اَلْعَدُوِّ فَيُصَلِّي بِهِمُ اَلْإِمَامُ رَكْعَةً ثُمَّ يَقُومُ وَ يَقُومُونَ مَعَهُ فَيَمْثُلُ قَائِماً وَ يُصَلُّونَ هُمُ اَلرَّكْعَةَ اَلثَّانِيَةَ ثُمَّ يُسَلِّمُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ فَيَقُومُونَ فِي مَقَامِ أَصْحَابِهِمْ وَ يَجِيءُ اَلْآخَرُونَ فَيَقُومُونَ خَلْفَ اَلْإِمَامِ فَيُصَلِّي بِهِمُ اَلرَّكْعَةَ اَلثَّانِيَةَ ثُمَّ يَجْلِسُ اَلْإِمَامُ فَيَقُومُونَ هُمْ فَيُصَلُّونَ رَكْعَةً أُخْرَى ثُمَّ يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ فَيَنْصَرِفُونَ بِتَسْلِيمِهِ...» (امام جماعت مى‌ايستد و دسته‌اى از لشكر پشت سر او مى‌ايستند و دسته‌اى ديگر در برابر دشمن مى‌ايستند. امام، با ايشان یک‌رکعت مى‌خواند، سپس برمى‌خيزد و آن‌ها نيز با او برمى‌خيزند و امام، همچنان مى‌ايستد و آن‌ها ركعت دوم خود را مى‌خوانند و آنگاه عده‌اى از ايشان بر جمعى ديگر سلام مى‌دهند و بعد از نماز، براى جايگزينى به‌سوی ياران خود مى‌روند و به‌جاى آنان، در مقابل دشمن قرار مى‌گيرند و دسته ديگر مى‌آيند و پشت سر امام جماعت مى‌ايستند و ركعت دوم را با ايشان به‌جا مى‌آورد، سپس امام مى‌نشيند و آن‌ها برمى‌خيزند و يک ركعت ديگر مى‌خوانند، سپس امام جماعت سلام مى‌دهد و با سلام دادن او آن‌ها به‌جاى خود بازمى‌گردند)[۱۳].

    در ادامه، در هفت فصل، به موضوعاتی همچون شرایط نماز ذات‌الرقاع[۱۴]، اتصاف آن به نماز جماعت و فرادا[۱۵] و وجوب فی‌الجمله حمل سلاح در آن[۱۶] پرداخته شده است.

    در ناحیه دوم و سوم، به ترتیب به طریقه خواندن «صلاة عسفان»[۱۷] و «صلاة بطن‌النخل» و مستندات آن، پرداخته شده است[۱۸].

    مقام سوم، به «صلاة شدة‌الخوف» و کمیت[۱۹]، کیفیت[۲۰] و مباحث و احکام مربوط به آن، اختصاص یافته است[۲۱].

    در خاتمه، از دو جهت کمیت و کیفیت، به بحث پیرامون نماز غریق و شخصی که در گل‌ولای گیر افتاده باشد، پرداخته شده است[۲۲].

    وضعیت کتاب

    اقدامات تحقیقی صورت گرفته در کتاب عبارتند از:

    1. مقابله کتاب با نسخه خطی نوشته شده توسط مؤلف؛
    2. تحقیق و تصحیح نص؛
    3. تقطیع متن و تنظیم فقرات آن؛
    4. تخریج آیات و احادیث از مجموعه‌های روایی معتبر و ضبط و تمیز آنها؛
    5. ارجاع آراء و نظریات مذکور در کتاب به صاحبان و مصادر اصلی آن[۲۳].

    فهرست مطالب به همراه فهرست منابع مورداستفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۲۴]، به توضیح برخی از مطالب متن و بررسی روایات پرداخته شده است[۲۵].

    پانویس

    1. مقدمه اول، ص5- 6
    2. مقدمه دوم، ص7- 30
    3. همان، ص31
    4. متن کتاب، ص47
    5. همان، ص48
    6. همان
    7. همان، ص49
    8. همان
    9. همان، ص69
    10. همان، ص79
    11. همان، ص93-94
    12. همان، ص95- 139
    13. همان، ص144
    14. همان، ص199
    15. همان، ص242
    16. همان، ص251
    17. همان، ص269
    18. همان، ص287
    19. همان، ص315
    20. همان، ص318
    21. همان، ص447
    22. همان، ص515- 519
    23. مقدمه، ص31
    24. ر.ک: پاورقی، ص111
    25. ر.ک: همان، ص167

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها