المعلمون و المعلمات صناع الحياة: نحو اداء تربوي و تعليمي افضل
المعلمون و المعلمات صناع الحياة: نحو اداء تربوي و تعليمي افضل | |
---|---|
پدیدآوران | حموده، اسامه (نویسنده) |
مکان نشر | منصوره، دارالوفاء للطباعة و النشر و التوزیع |
سال نشر | 2005م |
چاپ | اول |
موضوع | معلمان - اخلاق حرفهای,معلمان - روابط با شاگردان,کلاسداری,تدریس,اسلام و آموزش و پرورش |
کد کنگره | LB۱۷۷۹/ح۸م۷ |
المعلمون و المعلمات صناع الحياة: نحو اداء تربوي و تعليمي افضل تألیف اسامه حموده، نگارنده بر این باور است که از زمان محمد على [پاشا] و پس از او دانلوپ که نظام آموزشى غربى را در مصر طراحى و پیاده نمود، تا امروز پیوسته نیروهاى شیطانى در سطح جهانى مىکوشند ایمان [مسلمانان] عقیم و تعلیم و تربیت آنان خراب باشد. در این میان معلمان مىتوانند [و باید] در برابر این شیطانها قد علم کنند و نیرنگ آنان را آشکار سازند. تنها سیاست تربیتىاى که معلمان - که سازندگان زندگىاند - پیشه مىکنند مىتواند بیدارى عقلها و شادابى دلها را به امت بازگرداند (ص 11، 131-132).
بر پایه این بینش و نیز براى روشنتر شدن نقش معلمان در ساختن فرهنگ و تمدن از راه تعلیم و تربیت بهتر و برتر فرزندان امت است که نویسنده دستبهکار تحریر این اثر شده و آن را در مقدمه، پنج فصل و خاتمه به پایان برده است.
در فصل نخست که عنوان آن ساختن تمدن از مدرسه آغاز مىشود، است، تلاش شده است به نقش تعلیم و تربیت و معلمان پرداخته شود. نگارنده در شرح این موضوع از جمله آورده است که گفتهاند: فرعون اگر زیرک بود به جاى کشتن فرزندان بنىاسرائیل، مدرسه برپا مىداشت و آنان را چنان که خود مىخواست بار مىآورد (ص 13). تربیت و رسالت معلم، معلم نمونه و مطلوب در میراث اسلامى از دیگر بحثهاى این فصل است.
فصل دوم دربارۀ ارکان مدیریت موفق است و در بازشکافت آن ابتدا از مدیریت و طبیعت آن سخن رفته است؛ سپس به انواع مدیریت و اداره مراکز آموزشى اشاره شده است و پس از بیان ویژگىهاى شخصى مدیر در هریک از انواع یادشده، به ویژگىهاى مدیریت فعال پرداخته شده است.
نگارنده در فصل سوم به روابط معلم و شاگرد نظر کرده است. وى معتقد است که رابطهمیان معلم و شاگردانش باید مثبت و متقابل و بر اطمینان استوار باشد. این رابطه گونهاىعقد دوجانبه است که مناسب است آن را پیمان یارى و مساعدت بخوانیم (ص 47). نگارنده در ادامه، پذیرش شاگرد، فهم نیازها و افکار شاگرد، درک احساسات شاگرد را ازمحورهاى پىنهادى موفقیت هر عمل اجتماعى و سهولت فعالیت تربیتى دانسته است و سپس به تربیت فکرى درست، فلسفه اندیشه اسلامى، هدفهاى فعالیت تربیتى از منظر اسلام اشاره کرده است.
موضوع فصل چهارم، تربیت شغلى - حرفهاى در جهان متغیر است و در آن به این مطالب اشاره شده است: نقش مدرسه در تربیت افرادى سازگار با اقتضاى جامعه، مؤلفههاى فرهنگى مدرسه، وظایف مدرسه، روابط انسانى در جامعه و محیط آموزشى، فناورى اطلاعات، گونهاى تازه از معلمان.
در فصل فرجامین این کتاب، برخى از مشکلات تربیتى و آموزشى مطرح و یادآورى شده است که آبشخور همه این مشکلات، بحران ارزشها است (ص 87). مؤلف پس از این اشارهها، به هدفهاى اخلاقى در اسلام و اینکه اخلاق ملاک رشد و انحطاط انسان است پرداخته و در شرح راهکار برونرفت از بحران ارزشها، از سه مؤلفه خشونت در محیط آموزشى، نوجوانى و یادگیرى یاد کرده است.[۱]
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص307-308
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.