المسائل المنثورة

المسائل المنثورة، از آثار نحوی و لغوی ایرانی، ابوعلی حسن ‌بن احمد بن عبدالغفار فارسی مشهور به ابوعلی فارسی (۲۸۸-۳۷۷ق)، در توضیح برخی از مباحث مرتبط با دانش صرف و نحو و خوانش و نگارش واژگان عربی؛ پژوهشگر معاصر، شریف عبدالکریم نجار این کتاب را با دقت تصحیح و تحقیق کرده و تعلیقاتی ارزشمند بر آن افزوده و حتی فهارس فنی مفیدی برای آن فراهم ساخته ولیکن متأسفانه به معرفی شخصیت و آثار ابوعلی فارسی و نیز ویژگی‌ها و روش اثر حاضر نپرداخته و بلکه از نگارش مقدمه نیزدریغ ورزیده است.

المسائل المنثورة
المسائل المنثورة
پدیدآورانفارسی، حسن بن احمد (نويسنده) نجار، شریف عبدالکریم (محقق)
ناشردار عمار
مکان نشراردن - عمان
سال نشر1424ق - 2004م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
/ف2م5 6151 PJ
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف و روش

  • ابوعلی فارسی بدون مقدمه‌ وارد بحث اصلی شده و در نتیجه انگیزه‌ها، اهداف و چگونگی‌های نگارش و گزینش اثر حاضر پنهان مانده است. در واقع شخصی به نام «احمد بن تمیم بن هشام بن احمد لبلی» این مطالب را از سخنان ابوعلی فارسی در باب مسائل نحوی برای خودش یادداشت کرده است. [۱]

ساختار و محتوا

  • ابوعلی فارسی در این اثر تعداد 411 مسأله را در باب رسم‌الخط و تجزیه و ترکیب واژگان زبان عربی بیان کرده است. [۲]


نمونه مباحث

  • ابوعلی فارسی گفت: مصدر برای مبالغه می‌آید پس وقتی گویی: «ضربتُ ضرباً.» (زدم زدنی.) مانند آن است که اراده بیان مبالغه کرده‌ای و به همین جهت، مصدر را نیز آورده‌ای. [۳] یعنی این نوع بیان و آوردن مصدر و مفعول مطلق تأکیدی، بر کثرت یا شدت انجام فعل، دلالت می‌‌کند.
  • در جمله «کتبتُ الیه ان لایقول ذلک.»، اعراب فعل بعد از «أن» را می‌توان سه گونه گفت:
  1. مرفوع زیرا «أن» مخففه است و ثقیله نیست. («به او نوشتم که این مطلب را نمی‌گویی.»)
  2. منصوب چون «أن» ناصبه است. («به او نوشتم اینکه این مطلب را نگوید.»)
  3. مجزوم (لایقل) برای اینکه اراده نهی کرده‌ای. («به او نوشتم که این مطلب را نباید بگوید.») [۴]
  • وقتی که می‌خواهی اسم سه‌حرفی را تصغیر کنی، آن را بر وزن «فُعَیل» می‌گویی مانند «کَعب» و «کُعیب» و «فِلس» و «فُلَیس». و اگر عین‌الفعل آن کلمه سه‌حرفی، واو ساکن باشد مانند «جَوز»، واو باقی می‌ماند و می‌گویی: «جُوَیز».... [۵]

پانویس

  1. ر.ک: قبل از آغاز کتاب، ص4. و نیز ر.ک: متن کتاب، ص309.
  2. ر.ک:همان، ص309.
  3. همان، ص5.
  4. همان، ص150.
  5. همان، ص294.

منابع مقاله

  • متن کتاب.

وابسته‌ها