المذکر و المؤنث (الفرّاء)
المذکر و المؤنث | |
---|---|
پدیدآوران | فراء، یحیی بن زیاد (نويسنده) عبدالتواب، رمضان (محقق) |
ناشر | مکتبة دار التراث |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المذكر و المؤنث، تألیف واژهشناس، نحوی و قرآنپژوه قرن دوم هجری قمری، ابوزکریا یحیى بن زیاد بن عبدالله بن منظور کوفی بغدادی دیلمی، معروف به فرّاء (144-207ق)، قدیمیترین کتابی است که مسئله ادبی تذکیر و تأنیث را در زبان عربی مورد پژوهش قرار داده است. پژوهشگر معاصر مصری و استاد دانشگاه عین شمس (قاهره)، رمضان عبدالتواب (1348- 1422ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقیهایی بر آن افزوده و منابع مباحث مطرحشده و اسامی شاعران شواهد شعری را تعیین کرده است.
هدف و روش
- فرّاء کتاب حاضر را در سال 204ق، بر شاگردانش املا کرده است[۱].
- رمضان عبدالتواب، با اشاره به قدمت این کتاب، افزوده است: فرّاء مطالب این اثر را 3 سال قبل از رحلتش به شاگردانش آموخته و شاگردش، ابوعبدالله محمد بن جهم آن را روایت کرده و از او به ابوبکر بن مجاهد و بعد به ابوسعید سیرافی رسیده و با این روایت در دسترس ما قرار گرفته است و ابن جهم و ابن مجاهد، تعلیقات بسیاری بر آن دارند[۲].
ساختار و محتوا
این اثر، نظم و ساماندهی دقیق و کاملی ندارد و مطالب آن، فقط در چند مورد با تعبیر «نوع آخر» از هم تفکیک شده است[۳]. برخی از موضوعات مورد بحث عبارت است از: نشانههای مؤنّث، واژگانی که بر صفات مؤنث دلالت دارد، ولیهای تأنیث ندارد؛ زیرا از ویژگیهای اختصاصی آنان است، اسامی انگشتان همه مؤنّث است مگر ابهام، ماهها همه مذکر است جز جمادی اولی و جمادی ثانیه، حروف الفباء همه مذکر است، صفاتی که عرب برای مذکر و مؤنث، یکسان استفاده کرده است و توجیه سخن عرب: «ثلاثة أقاويل» و «ثلاث أقاويل».
نمونه مباحث
- فرّاء گفته است: مؤنّث 3 نشانه دارد: یکی «هاء» است که بین مؤنّث و مذکر جدایی میاندازد، مانند «فلان» و «فلانة» و «قائم» و «قائمة»، دیگری مدّ اضافهای است که در «ضرّاء»، «حمراء» و «صفراء» و مانند آن میبینی و سومی «یاء» است که در «حُبلی»، «سَکری» و «صُغری» و امثالش مشاهده میشود. پس «مدّ و یاء» هرگز برای مذکری در هیچ حالی استفاده نشود، ولی «هاء» چند نوع است: گاهی فقط برای تأنیث است و برای مذکر نمیآید؛ مثلاً: «أنتَ جالسٌ» و «أنتِ جالسةٌ» و به همین ترتیب در فعل هم، مؤنّث از مذکر جدا میشود (قال علي، قالت فاطمة)، ولی عرب میگوید: امرأةٌ حائضٌ و طاهرٌ و طامثٌ و طالق و...[۴]؛ توضیح: «هاء» در اسم مانند کاتبة، همانند «تاء» در فعل مثل صدقت، بر تأنیث دلالت دارد.
- گاهی عرب، صفات زن و مرد را با واژگانی یکسان بیان میکند؛ مانند («رجل رَبعة» و «امرأة رَبعة») و («رجل مَلّة» و «امرأة مَلّة») و («رجل مَلولة» و «امرأة مَلولة»)[۵]؛ یعنی: (مرد میانهبالا (قامت متوسط) - زن میانهبالا) و (مرد بیقرار - زن بیقرار) و (مرد زودرنج - زن زودرنج).
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.