المحنة: بحث في جدلية الديني والسياسي في الإسلام

    از ویکی‌نور
    المحنة
    المحنة: بحث في جدلية الديني والسياسي في الإسلام
    پدیدآورانجدعان، فهمی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگربحث فی جدلیة الدیني و السیاسي في الإسلام
    ناشرالشبکة العربية للأبحاث و النشر
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر2014م
    چاپ3
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP ۲۳۱/ج۴م۳
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المحنة: بحث في جدلية الديني والسياسي في الإسلام، اثر فهمي جدعان (معاصر)، تحقیقی است درباره جدال مستمر بین امر دینی و امر سیاسی در اسلام که بر مبنای مطالعه و تحلیل رویداد تاریخی «محنه خلق قرآن» به‌مثابه یک نمونه کلیدی از این جدلیه، نگاشته شده است.

    عنوان کتاب را می‌توان این‌گونه ترجمه کرد: «مِحنه: بررسیِ رابطه‌ی دیالکتیکی میان امر دینی و امر سیاسی در اسلام»

    ساختار

    کتاب شامل مقدمه‌هایی برای چاپ‌های اول، دوم و سوم، یک مدخل، پنج فصل اصلی با عناوین المعتزلة والخلافة، المحنة، الدوامي والرجال، تسويات لحساب التاريخ، و جدلية الديني والسياسي، و همچنین بخش‌های پایانی شامل مراجع و فهارس اعلام و فرق و مذاهب است.

    سبک نگارش

    نویسنده در این اثر از یک روش تحقیقی منظم و عینی استفاده می‌کند و هدف اصلی آن فراتر رفتن از مجادله‌های صرفاً کلامی به سمت تحلیل ساختارهای فکری و تاریخی در بستر سیاسی است[۱].

    سبک نگارش بر تبیین و استخراج دلالت‌های عمیق عقیدتی و سیاسی از رویدادهای تاریخی متمرکز است و تلاش می‌کند تا به درک رابطه میان قدرت (خلافت) و تفکر (اعتزال) بپردازد[۲].

    گزارش محتوا

    مدخل با تأکید بر اهمیت مسئله محنه آغاز می‌شود. این مسئله که مربوط به کلام (خلق قرآن) است، در واقع حاوی دلالت‌های عمیق و پرمخاطره‌ای بوده و جایگاه مهمی در حیات فرهنگی و فکری اسلامی اشغال کرده است. نویسنده تصریح می‌کند که قصد دارد به محنه نه به‌عنوان یک قضیه صرفاً کلامی یا اعتقادی، بلکه به‌عنوان «حالتی از درهم‌تنیدگی» میان قدرت و اطاعت و جدلیه دین و دولت نگاه کند[۳].

    فصل اول: المعتزلة والخلافة، این فصل به رابطه جریان معتزله با دولت عباسی، به‌ویژه در دوران خلفایی چون مأمون، معتصم، واثق و متوکل، می‌پردازد. معتزله کسانی بودند که از ارزش‌های آزادی و روشنفکری در تاریخ عربی و اسلامی دفاع می‌کردند و با رسمیت یافتن عقیده «خلق قرآن» توسط مأمون، دولت عباسی رسماً سیاست دینی خود را با مبانی اعتزالی پیوند داد. این مداخله دینی-سیاسی، به‌منظور استفاده از اعتقادات معتزله برای تثبیت قدرت و تضعیف موقعیت اهل حدیث و سنت انجام شد؛ بنابراین، بحث بر سر خلق قرآن تنها یک جدال عقیدتی نبوده، بلکه نزاعی بر سر جایگاه دین و سیاست در ساختار دولت اسلامی و مبارزه باقدرت موازی حکومت بود که معتزله در این قضیه نقش مفتش را بازی کردند و نویسنده شواهد تاریخی فراوانی از نقش علمای معتزلی را بیان می‌کند[۴].

    فصل دوم: المحنة، این فصل به تشریح جزئیات تاریخی محنه می‌پردازد که از زمانی که مأمون به بغداد آمد، آغاز شد. مأمون دستور داد تا قضات و فقها در خصوص اعتقاد به خلق قرآن مورد امتحان قرار گیرند. این امتحان بیانگر استفاده خلیفه از قدرت دینی برای تحمیل اراده سیاسی خود بود. این محنه در زمان خلفای بعدی، یعنی معتصم و واثق نیز ادامه یافت. شخصیت‌هایی مانند احمد بن حنبل که در برابر این عقیده مقاومت کردند، مورد شکنجه قرار گرفتند. احمد بن ابی داود، قاضی القضات، نقش مرکزی در اجرای این آزمون اعتقادی داشت و به حمایت از سیاست خلیفه در این دوره پرداخت[۵].

    فصل سوم: الدواعي والرجال، این بخش به انگیزه‌های مامون از طرح مساله «خلق قرآن» و امتحان افراد (حتی غیر اهل حدیث از مخالفان سیاسی) با این سوال و عکس‌العمل قاضیان و علمای موافق و مخالف (از موافقان مانند: محمد بن سعد واقدی، ابو مسلم مستملی یزید بن هارون، یحیی بن معین، زهیر بن حرب ابو خیثمه، اسماعیل بن داود، اسماعیل بن ابی مسعود و احمد دورقی) در برابر این پرسش و تهمت‌هایی که متوجه منکران این موضوع شد و پایان دوره محنه را در زمان خلافت متوکل بررسی می‌کند. با تغییر سیاست‌های خلفا و روی کار آمدن متوکل که با اهل‌سنت و حدیث همراه بود، محنه رسماً برداشته شد و این موضوع، دگرگونی کامل در وضعیت دینی-سیاسی ایجاد کرد. متوکل که به اهل‌سنت تمایل داشت، به احمد بن حنبل احترام گذاشت و این تغییر موضع، پایان رسمی اجرای اجباری عقیده خلق قرآن توسط دولت بود[۶].

    فصل چهارم: تسويات لحساب التاريخ، اگرچه جزئیات محتوای این فصل به طور مستقیم در منابع ارائه نشده است، اما این بخش به تحلیل نتایج و پیامدهای تاریخی و فکری برآمده از محنه و نزاع کلامی بین معتزله و اهل‌سنت می‌پردازد.

    این نزاع سبب انشقاق سیاسی معتزله به دودسته شد عده‌ای امامت و نصب امام را بر امت واجب دانستند و عده‌ای دیگر (که به صوفیه معتزله لقب گرفتند) به حکومت و تدبیر آن به دیده‌ی قبول و رضا ننگریستند و وجوب امامت را انکار کردند. در ادامه نویسنده افراد هر کدام از این دودسته را تحلیل و بررسی می‌کند[۷].

    فصل پنجم: جدلية الديني والسياسي، این فصل به تحلیل نهایی جوهره جدلیه بین دین و سیاست در اسلام می‌پردازد. نویسنده تأکید می‌کند که این جدلیه یک پدیده ذاتی و ساختاری است که از ساختار فکری اسلام اولیه ریشه گرفته و در طول تاریخ ادامه یافته است.

    محنه «خلق قرآن» نمونه‌ای از نزاع‌های فراوانی است که در واقع تلاش برای کشف ماهیت خاص رابطه دینی و سیاسی در اسلام بودند، هرچند که طرفین درگیر (مانند معتزله و اهل‌سنت) اغلب در مورد وحدت دولت و لزوم اطاعت از خلیفه توافق داشتند، اما در مورد چگونگی تحقق اهداف سیاسی-دینی اختلاف‌نظر داشتند. تحلیل این جدلیه مستلزم بررسی عمیق ساختارهای فکری و تاریخی است تا از سطح نزاع‌های سیاسی فراتر رویم. این نزاع مربوط به زمان خاص یا دولت خاصی نبوده و نیست و همیشه در هر حرکت اجتماعی که دارای بعد دینی و سیاسی است استمرار خواهد داشت[۸].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص8- 9
    2. مدخل، ص17- 19
    3. همان، ص17- 53
    4. متن کتاب، ص55- 124
    5. همان، ص125- 210
    6. همان، ص211- 294
    7. همان، ص295- 321
    8. همان، ص323- 397

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها