الرفع و التكميل في جرح و التعديل
الرفع و التكميل في جرح و التعديل | |
---|---|
پدیدآوران | لکنوي، محمد عبدالحي (نويسنده) ابوغده، عبدالفتاح (محقق) |
ناشر | دار السلام |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | مجلد1: 2009م, |
شابک | 977-342-003-5 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الرفع و التكميل في جرح و التعديل، تألیف محمد عبدالحی لکنوی هندی (متوفی 1304ق) از جمله منابعی است که اصطلاح حدیثی جرح و تعدیل از دیدگاه اهل سنت مورد بررسی قرار گرفته است. کتاب با تحقیق و تعلیق عبدالفتاح ابوغُدّه (متوفی 1417ق) منتشر شده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمههای محقق و مؤلف، چهار مرصد و 25 ایقاظ است.
نویسنده در هر موضوع پس از طرح بحث و شقوق آن با استناد به منابع به دیدگاه علمای مذهب خود اشاره کرده و موضوع را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده است.
گزارش محتوا
محقق اثر در مقدمه بر چاپ ششم کتاب، این اثر را در موضوع خود اولین دانسته است. همچنین این اثر بر تحریر و تفحص و دقت نویسنده دلالت دارد. ایشان میگوید: پدرش بر این کتاب مطالب و پاورقیهای نوشته که امکان انتشار بهصورت کتاب مستقلی داشته و نویسنده بر آن مطالبی را افزوده است[۱].
ابوغُدّه در مقدمه چاپ سوم کتاب میگوید افزون بر 150 صفحه -یعنی بیش از نصف کتاب- تعلیقه بر کتاب افزوده است. برخی از این پاورقیها به لحاظ اندازه و بحث و کامل بودن مانند مقاله کوچک مستقلی است[۲].
وی معتقد است که این کتاب با مباحث و قواعدی که نویسنده گردآورده و با تعلیقات قدیم و جدیدش منبع کاملی درباره مباحث علم جرح و تعدیل و قواعد آن است. تا جاییکه برخی از دوستان دانشمندش پیشنهاد دادهاند که تعلیقات کتاب -که به لحاظ حجم بسیار بیشتر از اصل کتاب است- را مستقلاً چاپ کند؛ بهگونهای که اصل کتاب در ضمن آن بیاید. او البته این پیشنهاد را بهحق میداند. چراکه بسیاری اوقات تحقیق نصوص از تألیف جدید دشوارتر است؛ همانگونه که جاحظ (متوفی 255ق) در کتاب الحیوان بر این مطلب تصریح کرده است[۳].
او بر چاپ دوم کتاب، یکی از مقالات تاجالدین سبکی با عنوان «قاعدة في الجرح و التعديل و قاعدة في المورخين» را افزوده که تتمهای بر برخی مباحث کتاب بوده است. این رساله در ابتدا با مختصر تعلیقهای، در حدود 40 صفحه بوده که در آخر کتاب آمده بود. سپس تعلیقه مفصلی بر آن نوشته و تحقیقات کاملی بر آن انجام میدهد که با فهارس به حدود یکصد صفحه میرسد و لذا در سال 1398ق آن را مستقلاً به چاپ میرساند. بر چاپ سوم کتاب نیز مقاله جدیدی با عنوان «المتكلمون في الرجال» نوشته حافظ سخاوی و رساله دیگری را با عنوان «ذکر من يعتمد قوله في الجرح و التعدیل»، نوشته ذهبی با تعلیقات مختصری افزوده است[۴].
محقق همچنین بهتر دانسته که برخی اضافات و استداراکات که امکان ذکر آن در برخی از صفحات کتاب بوده را با عنوان «استدراک» در آخر کتاب بیاورد. او کلمه یا جملهای که قصد توضیح یا تکمیل آن را داشته را با علامت * مشخص نموده است. در استدراک آخر کتاب نیز در کنار استدراک، عدد صفحه و سطر مرتبط با آن را ذکر کرده است[۵].
وی علاوه بر شمارذاری ایقاظات کتاب، برای آنکه خواننده با ذهنیت آمادهتری به موضوع ورود کند، با عبارتی مضمون و محتوای هر ایقاظ را ذکر کرده است[۶].
بسیاری از تعلیقات چاپ دوم، از کتاب «آنها السكن الی من يطالع أعلاء السنن»، نوشته شیخ ظفر احمد عثمانی تهانوی نقل شده است. این کتاب مقدمهای بر کتاب «أعلاء السنن» است که تهانوی آن را در بیست جزء به زبان عربی تألیف کرده است. او در کتاب «أنهاء السكن» مطالب زیادی را از «الرفع و التكميل» استفاده کرده و با افزودن مطالبی از علم حدیث سبب تقویت آن مطالب شده است؛ لذا در کتابش بخش مهمی از مباحث جرح و تعدیل را که در کتب اصطلاحات و رجال ذکر شده را به مباحث ارزشمند علم حدیث افزوده است. ابوغده نام «أنهاء السكن» را با اجازه صاحبش به «قواعد في علوم الحديث» تغییر داده و وعده انتشار آن را در آینده داده است[۷].
نویسنده همانند بسیاری از آثارش در پاورقیهای کتاب شرححال بسیاری از علمایی که در کتاب نامشان را برده با ذکر «منه» آورده است. ناشر نیز در خاتمه هر تعلیقه نویسنده برای آنکه مشخص شود از قلم اوست «منه» را باقی گذاشته است[۸].
محقق اثر منابع نصوصی را که لکنوی گردآوری کرده را به مصادرش –اگر مطبوع باشد- ارجاع داده است. وی نصوص را با مصادر مقابله کرده تا در صورت تحریف یا مغایرت مهم به آن تذکر دهد. در بسیاری از مواضع کتاب نیز تعلیقههایی برای تکمیل منظور نویسنده نوشته است[۹].
وی در بخش دیگری از مقدمات کتاب، شرححال نویسنده و اشتیاقش به علم و تحصیل را از آثارش گردآورده و نیز برخی از آثارش را به تفکیک علوم نام برده است[۱۰]. پسازآن شرححال دیگری را نیز در صفحه 34 ارائه کرده است.
نویسنده در اولین مرصد کتاب در رابطه با موضوع جرح و تعدیل سه ایقاظ را مطرح کرده است؛ مثلاً در اولین ایقاظ کتاب غیبتهای مجاز شش مورد دانسته شده است؛ از جمله این موارد استثنا تظلم بردن مظلوم نزد سلطان و قاضی و مانند آن است از دست کسی که ولایت یا قدرتی بر او دارد[۱۱]. دیگر از موارد جواز، غیبت از مجاهر به فسق یا بدعت در خصوص مورد تجاهر است نه دیگر عیوب او[۱۲].
در مرصد دوم و سوم، مقدم داشتن جرح یا تعدیل و تعارض این دو، الفاظ جرح و تعدیل و مراتب و درجات الفاظ آنها مطرح شده است. در مرصد چهارم نیز فواید پراکندهای از کتب اصطلاحات و رجال گردآوری شده است. در این مرصد ادامه ایقاظات کتاب از ایقاظ چهارم تا آخر ادامه یافته است.
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب، فهارس آیات، احادیث، کتب و نویسندگانشان، اعلام، مصادر، مطالب و استدراکات ذکر شده است.
صفحات کتاب به دو بخش صدر و ذیل تقسیم شده که در صدر مباحث نویسنده و در ذیل تعلیقات محقق اثر ارائه شده است؛ اگرچه متن با قلم درشتتر چاپ شده اما تعلیقات محقق مفصلتر از متن بوده و بر آن سیطره دارد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمات و متن کتاب.