الإنباه علی قبائل الرواة
الإنباه علی قبائل الرواة | |
---|---|
پدیدآوران | ابیاری، ابراهیم (محقق) ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله (ساير) |
ناشر | دار الکتاب العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1405ق. = 1985م. |
چاپ | چاپ اول |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2الف8 / 115 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الإنباه علی قبائل الرواة، تألیف ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله اندلسی (متوفی 463ق)، معرفی قبایل عرب و روات و صحابی منتسب به آنهاست. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم ابراهیم ابیاری است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق (در معرفی کتاب و نویسنده)، مقدمه نویسنده و معرفی قبایل بدون رعایت ترتیب الفبایی است.
گزارش محتوا
منابع مختلف از این کتاب با نام «الإنباء عن قبائل الرواة» یاد کردهاند. حاجی خلیفه نیز «الإنباء» با همزه آورده نه با هاء، اما اسمی که اینجا بر کتاب آمده نامی است که بر نسخه خطی دارالکتب المصریه و نسخه خطی کتابخانه احمدیه در حلب ذکر شده است[۱].
نویسنده، کتاب را با استفاده از منابع مختلفی نوشته که در مقدمه از تعدادی از آنها نام میبرد. برخی از این کتب موجود هستند و برخی مفقود شدهاند. محقق اثر در تحقیق این کتاب از منابع موجود مورد استفاده ابن عبدالبر و نیز منابع دیگر مرتبط با موضوع که ابن عبدالبر از آنها نامی نبرده، بهره برده است[۲].
نویسنده هدف از نگارش کتاب را اینگونه توضیح میدهد: «من در این کتاب مهمترین قبایلی را که از رسولالله(ص) روایت کردهاند، بهاختصار معرفی کردهام و آن را راهنمایی برای اصول انساب و مدخلی برای کتابم «الاستيعاب في أسماء الأصحاب» قرار دادهام». سپس روایاتی از رسولالله(ص) و سخنانی از خلفا را در اهمیت علم انساب متذکر میشود[۳].
عدنان اولین قبیله ذکرشده در کتاب است. محمد بن عبده میگوید: علمای انساب اجماع دارند که عدنان از اولاد اسماعیل بن ابراهیم(ع) است. تنها در اینکه عدنان با چند واسطه به ابراهیم میرسد اختلاف است. گروهی هفت واسطه و گروهی دیگر نیز همین عدد را با اختلاف در بعضی اسامی ذکر کردهاند. برخی نیز نه واسطه یا پانزده واسطه بین عدنان و اسماعیل قائل شدهاند[۴].
نویسنده پس از ذکر عبارتهای مختلف به نقل از ابن عباس از رسولالله(ص) نقل کرده که آنگاه که نسب به معد بن عدنان رسید، توقف نمود و فرمود: «كذب النسابون»، خداوند عزوجل میفرماید:وقرونا بين ذلك كثيرا (فرقان: 38) (طوایف دیگر بسیاری بین اینها). همچنین گروهی از سلف مانند: عبدالله بن مسعود، عمرو بن میمون اودی و محمد بن کعب قرظی به هنگام تلاوتوالذين من بعدهم لا يعلمهم إلا الله (ابراهیم: 9)، گفتند: «كذب النسابون».
البته نویسنده استدلال به این آیه را نمیپذیرد و مینویسد: «معنای این آیه نزد ما غیر از چیزی است که آنها گفتهاند؛ معنای آیه – خداوند اعلم است - تکذیب کسی است که ادعا میکند که میتواند بنیآدم را احصا کند؛ چراکه تنها خالق ایشان میتواند آنها را احصا نماید[۵].
«انساب عرب» از دیگر عناوین کتاب است. علما با ذکر ایام و انساب عرب، نام تودهها و مهمترین قبایل عرب را حفظ کردهاند[۶]. از آن جمله نسب عدنان است که ابوالعباس عبدالله بن محمد ناشی در قصیدهای بلند در مدح رسولالله(ص)، نسب آن حضرت را تا آدم ذکر کرده است[۷].
برای معد بن عدنان برخی هشت فرزند ذکر کردهاند، اما اکثر رجالیون فرزندی غیر از نزار را برای او انکار کردهاند و همه اجماع دارند که همه معدیها و عدنانیهای امروز، نزاری هستند. بنابراین معد بن عدنان به اجماع علما روشنترین فرزند معد بن عدنان است و غیر او مورد اختلاف است[۸].
در نسب «قحطان» نیز اختلاف فراوان است. همه نسابهها در نسب قحطان اختلاف دارند. گروهی به ارم، گروهی به عابر و گروهی به اسماعیل بن ابراهیم نسبتش میدهند که هرکدام نیز سه گروه میشوند[۹].
در رابطه با «قضاعه» نیز اختلاف زیاد است و اکثر رجالیون، آن را از نسل معد بن عدنان میدانند[۱۰].
«قریش»، قوم و خویشان رسولالله(ص) هستند که خداوند عزوجل در فضیلت ایشان میفرماید:وإنه لذكر لك ولقومك (زخرف: 44)[۱۱].
ابوعمر میگوید: بنیهاشم در قریش مقدم هستند؛ ایشان فامیل و خانواده نزدیک رسولالله(ص) و آل آن حضرتند که صدقه بر آنها حرام است. علما در معنی کلام رسولالله(ص) که: «لا تحل الصدقة لمحمد ولا لآل محمد»، میگویند: منظور آل عباس، آل ابیطالب، فرزندان ابولهب، فرزندان حارث بن عبدالمطلب، آل علی، آل عقیل، آل جعفر و همه فرزندان عبدالمطلب و سایر بنیهاشمند[۱۲].
«بنیتمیم» از دیگر قبایل عرب است. اسید بن عمرو بن تمیم و حنظلة بن ربیع کاتب اسیدی و همچنین هند و هاله فرزندان ابوهاله تمیمی و خدیجه بنت خویلد همسر نبی مکرم اسلام(ص) از این قبیله بودهاند[۱۳].
نسب قبیله «ثقیف» نیز مورد بحث است. علمای رجال ایشان را از نسل ایاد بن نزار بن معد بن عدنان میدانند. ابن اسحاق ثقیف را همپیمان قیس دانسته است. از علی بن ابیطالب(ع) نقل شده که ثقیف از بقایای قوم ثمود هستند[۱۴].
در روایتی از رسولالله(ص) نیز نقل شده است: همه عرب از نسل اسماعیل هستند، بهجز جرهم که از نسل عاد و ثقیف که از نسل ثمود هستند و قبایلی از حمیر که از نسل تبع میباشند[۱۵]. بزرگترین و جلیلترین صحابی از قوم ثقیف «عروة بن مسعود بن معتب» است که رسولالله(ص) او را نزد ثقیف فرستاد تا ایشان را به اسلام دعوت کند؛ پس او را به شهادت رساندند و رسولالله(ص) در مورد وی فرمود: «هو كصاحب ياسين»[۱۶].
خزاعه یکی از بزرگترین قبایل عرب بشمار میرود؛ بااینحال اختلاف بسیاری درباره نسب و تبار آنان دیده میشود، تا جایی که کثیری آنان را از تبار ازد و قحطان – از فرزندان نوح(ع) - و عدهای دیگر نیای آنان را مضر و عدنان – از فرزندان حضرت ابراهیم(ع) - دانستهاند[۱۷].
آخرین قبیله ذکرشده در کتاب «قضاعه» است که پیش از این نیز از آن یاد شده بود، اما در اینجا بهتفصیل از این قبیله و شاخههای آن سخن رفته است[۱۸].
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب، فهارس اعلام، قبائل، اماکن، اشعار، ایام و مطالب ارائه شده است. در پاورقیهای اندک کتاب، شماره آیات و مستند مطالب و اشعار ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص9
- ↑ ر.ک: همان، ص10-9
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، ص12-11
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص16
- ↑ ر.ک: همان، ص19
- ↑ ر.ک: همان، ص20
- ↑ ر.ک: همان، ص25-20
- ↑ ر.ک: همان، ص25
- ↑ ر.ک: همان، ص28-26
- ↑ ر.ک: همان، ص31
- ↑ ر.ک: همان، ص40
- ↑ ر.ک: همان، ص45
- ↑ ر.ک: همان، ص55
- ↑ ر.ک: همان، ص77-76
- ↑ ر.ک: همان، ص79
- ↑ ر.ک: همان، ص80
- ↑ ر.ک: خانجانی، قاسم، ص97
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص136
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- خانجانی، قاسم، «نقش قبیله خزاعه در سیره نبوی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، آبان و آذر 1381، شماره 61 و 62، ص96 تا 109.