الأعلام الهادية الرفيعة في اعتبار الكتب الأربعة المنيعة

    از ویکی‌نور
    الأعلام الهادیة الرفیعة في إعتبار الکتب الأربعة المنیعة
    الأعلام الهادية الرفيعة في اعتبار الكتب الأربعة المنيعة
    پدیدآوراننمازی شاهرودی، علی (نويسنده)
    ناشرجماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1432ق
    چاپ3
    شابک978-964-470-5627-1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ن8الف6 115 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الأعلام الهادية الرفيعة في اعتبار الكتب الأربعة المنيعة، نوشته اندیشور و محدث معاصر، على نمازى شاهرودى (۱۲۹۴-۱۳۶۴ش)، ارزشمندی و صحت صدور همه روایات «کتب اربعه» را از معصومین(ع) اثبات می‌کند. نویسنده، وثاقت تعداد 69 نفر از نویسندگان «اصول اربعمائه» و زنجیره ارتباطی مشایخ ثلاثه به آنان را نیز به‌عنوان منابع اصلی «کتب اربعه» توضیح داده است. اثر حاضر با کتاب دیگر نویسنده به نام مستدرك سفينة البحار (شامل 10 جلد)، مرتبط و هم‌سو است.

    ساختار و محتوا

    کتاب حاضر از 5 فصل و یک خاتمه به‌ترتیب ذیل تشکیل شده است:

    1. بیان اصول اربعمائه و غیر آن که منابع کتب اربعه و غیر آن است.
    2. اصول اربعمائه، معتبر و منبع علم دانشمندان.
    3. وجوب اعتماد بر اصول اربعمائه.
    4. سخنان مشایخ سه‌گانه در اعتبار کتب اربعه.
    5. سخنان دانشمندان و مجتهدان در اعتبار کتب اربعه و تجلیل از مشایخ سه‌گانه.

    خاتمه: پاسخ به شبهات اشکال‌کنندگان بر کتب اربعه.

    نمونه مطالب

    • على نمازى شاهرودى، بعد از مقدمه‌ای کوتاه، فصل اول را آغاز کرده و وارد بحث از «اصول اربعمائه» به‌عنوان منابع «کتب اربعه» و چگونگی ارتباط روایی مشایخ ثلاثه با نویسندگان این اصول شده و درباره برخی از آنان توضیح داده است[۱]. او نوشته است: بدان که مشایخ ثلاثه در «کتب اربعه»، روایات را از «اصول اربعمائه» و غیر آن گرفته‌اند و این اصول نزد حاملان احادیث اهل‌بیت(ع) معتبر است و تردیدی نیست که نسبت آن اصول به نویسندگانش ثابت است[۲].
    • یکی از اصول معتبر، کتاب ابان بن تغلب - ثقه جلیل از اصحاب امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) - است. زنجیره ارتباط روایی کلینی به او چنین است: علی بن ابراهیم از پدرش، از ابن ابی‌عمیر، از ابان بن تغلب، از زراره؛ همان طور که در کتاب کافی باب صیام آمده است و...[۳].
    • پس کاملاً آشکار شد که کتب اربعه و مانند آن معتبر است و محور مذهب شیعه در همه زمان‌ها و مکان‌ها بر آن قرار دارد. البته اخباری در آن وجود دارد که اصحاب به آنها عمل نکرده‌اند (یا به‌خاطر حمل آنها بر تقیه، یا به جهت احوط نبودن آنها و اعراض مشهور)، ولی هیچ مؤمن باتقوایی نباید قطعی بگوید که این روایات از امام(ع) صادر نشده است. کلام امام کاظم(ع) را فراموش مکن: «درباره آنچه از ما به تو رسیده یا منسوب به ماست، مگو: این باطل است؛ هرچند خلاف آن را می‌دانی؛ زیرا تو نمی‌دانی که ما آن را برای چه مقصودی گفته‌ایم و به چه صورتی وصف کرده‌ایم»[۴].
    • یکی از اشکال‌ها بر صحت همه روایات کتب اربعه این است: همان طور که می‌بینیم روایاتی در این کتاب‌ها از غیر معصوم نقل شده است و این روایات، حجت نیست. پاسخ روشن است:
    1. آنچه از یونس بن عبدالرحمن یا حلبی و مانند آن دو نقل شده، از اصول آن دو است که بر امام معصوم(ع) عرضه کرده‌اند و امام(ع) آن را نیک دانسته و تأیید کرده است.
    2. یا خود راویان بر طبق تصریح امام(ع) مرجع بوده‌اند؛ مانند ابوبصیر، محمد بن مسلم، زکریا بن آدم، عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان.
    3. یا استدلال عقلی از آنان نقل شده است؛ مانند روایت هشام بن حکم که استدلالی بر نفی رؤیت خدای متعال با استفاده از معصومین(ع) آورده است.
    4. یا در نزد راوی همراه با قرائنی بوده که دلالت بر صحتش داشته، ولی بر ما پنهان مانده است؛ مانند آنچه صدوق در «من‌لايحضره‌الفقيه» از رساله پدرش نقل کرده است[۵].

    تاریخ نگارش

    نویسنده، نگارش کتاب حاضر را در رجب سال 1394ق، به پایان رسانده است[۶].

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص11-98
    2. ر.ک: همان، ص11
    3. ر.ک: همان، ص12
    4. ر.ک: همان، ص171
    5. ر.ک: همان، ص163-167
    6. ر.ک: همان، ص180

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها