الأخلاق في حدیث واحد
| الأخلاق في حدیث واحد | |
|---|---|
| پدیدآوران | مظفر، عبد الصاحب (نويسنده) |
| ناشر | مطبعة النعمان |
| مکان نشر | عراق - نجف |
| سال نشر | 1396ق - 1397ق - 1976م - 1977م |
| چاپ | 1 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 2 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الاخلاق فی حدیث واحد، اثر عبدالصاحب مظفر (معاصر) به شرح و تفصیل حدیثی از پیامبر اسلام(ص) میپردازد که اوصاف مؤمن را برمیشمرد. این اثر، یک تحلیل عمیق اخلاقی و روایی بر مبنای این حدیث است.
انگیزه نگارش
نویسنده در مقدمه، هدف از تألیف کتاب را پاسخ به درخواست عدهای از مؤمنین بصره جهت ایراد برخی مباحث آموزشی و ارشادی بیان نموده است[۱].
ساختار
نویسنده ساختار کتاب را بر مبنای نُه صفت ذکر شده در حدیث قرار داده و به نُه باب اصلی در دو جلد، تقسیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به انگیزه نگارش اشاره و سپس حدیث اصلی از پیامبر (ص) نقل میشود که صفات مؤمن را به نُه بخش تقسیم کرده است: علم، حلم، عقل، صبر، رفق، نیکوکاری، نسب، حسب و مروت[۲].
باب اول: علم؛ علم در این حدیث، بهعنوان دوست و مصاحب مؤمن و نوری توصیف شده است که به واسطه آن، سعادت دنیا و آخرت حاصل میگردد و وسیلهای برای رسیدن به رضای الهی است. از دیدگاه نویسنده، واجب است که انسان برتری علم را بشناسد و وظایف خود را نسبت به آن انجام دهد. طلب علم فریضهای بر هر مسلمان است (طلب العلم فريضة على كل مسلم)، و آیات قرآن بهصراحت جایگاه عالمان و متعلمان را نزد خداوند بالا میبرد. در مقایسه با مال، علم برتر است، زیرا علم نگهبان تو است؛ اما تو باید مال را حفظ کنی؛ همچنین علم حاکم است؛ اما مال محکوم. از جمله آداب طلب علم، پرهیز از تکبر و تلاش برای بهکاربستن آن است؛ چرا که علمی که به آن عمل نشود، بیفایده خواهد بود. همچنین بر وظیفه عالم در قبال تعلیم دیگران، و گناه کتمان علم تأکید شده است مگر در مواردی که ترس از ضرر وجود داشته باشد. وی معنای حکمت را مطرح کرده و دیدگاه فلاسفه و حکما مانند افلاطون، ارسطوطالیس، فیثاغورس و سقراط را در آن بیان میکند.[۳]
باب دوم: حلم (بردباری) بردباری به معنای کنترل نفس هنگام هیجان غضب و حفظ آرامش در مواجهه با پیامدهای ناگوار است. حلم از برترین کمالات نفسانی است و بدون آن، علم فایدهای ندارد و دژی از دژهای ایمان محسوب میشود. حلم، خودداری از انتقامگیری باوجود داشتن قدرت و توانایی است. بردباری واقعی در هنگام خشم است، نه در حالت خشنودی. این فضیلت از ویژگیهای پیامبران و اولیای الهی شمرده شده، و در مواردی که فرد از دشمن خود قویتر باشد، عفو و گذشت (اعتذار) از لغزشهای دیگران توصیه میشود[۴].
باب سوم: عقل؛ عقل، دلیل و راهنمای مؤمن است و بهعنوان نور روحانی شناخته میشود که فرد توسط آن، علوم ضروری و نظری را درک میکند و میتواند خیر را از شر و نیک را از زشت تشخیص دهد. عقل به دو قسم غریزی (فطری) که با تولد وجود دارد و مکتسب (اکتسابی) که از طریق تجربه و آموختن حاصل میشود، تقسیم میگردد. عقل، مایه نجات انسان از عذاب الهی در آخرت و بهترین موهبت خداوند به بنده است. در مقابل عقل، جهل قرار دارد که خود به جهل بسیط (ندانستن) و جهل مرکب (ندانستن و گمانبردن به دانستن) تقسیم میشود. نشانههای عاقل در این کتاب، محاسبه نفس، پرداختن به اصلاح عیوب خود، پندگرفتن از دیگران، و مصاحبت با افراد فاضل و دیندار برشمرده شده است[۵].
باب چهارم: صبر؛ صبر، از فضائل عالیه اخلاقی و جواهری است که به مؤمن آرامش و سکینه میبخشد و او را در زمره مقربان قرار میدهد. صبر، سرمایه ایمان (رأس الإيمان) است و فضیلت آن در قرآن و احادیث بسیار ستوده شده. صبر بر سه پایه اصلی استوار است: صبر بر طاعت، صبر در ترک معصیت و صبر در هنگام مصیبت. صبر در مصیبت باید در همان لحظه اول بروز مصیبت باشد. این کتاب، اجر صابرین را بیحساب میداند و صبر در بلا را وسیلهای برای تصفیه دل و تزکیه نفس معرفی نویسنده انواع آزمایشهای مومن را بیان کرده و به احکام گریهکردن و تعزیه اشاره و انواع صبر مذموم (ناپسند) را برمیشمرد[۶].
باب پنجم: رفق (مدارا و ملایمت)؛ رفق، به معنای ملایمت و لین در رفتار و داشتن حسن ارشاد (راهنمایی نیکو) است. این فضیلت در زمره مفاهیم خیر شمرده شده و بهعنوان یک مقصد والای اخلاقی برای مؤمن معرفی گردیده است.
رفق به پدر و مادر، عقوق آنها، رفق با اعضای خانواده، همسایگان، همکیشان، پیران، گناه پیران، خضاب، پیمان برادری بین مومنین و برآوردن حاجت مومن از مطالبی است که نویسنده مطرح میکند. مظفر عجله را در مقابل رفق میداند و اقسام عجله پسندیده و نیز حسرت و پشیمانی را بازگو میکند[۷].
باب ششم: برّ (نیکوکاری)؛ فضیلت «برّ» در این حدیث شریف، بهعنوان برادر مؤمن، تلقی گردیده و برای آن، وجوه مختلفی ذکر شده است، از جمله: محبت بنده به خداوند و پیامبر(ص) و اهلبیت(ع)، اطاعت از خدا و رسول او، جهاد در راه خدا، اصلاح نفس، اصلاح بین مردم، مراعات حقوق، عدل در معاملات، حرمت غش، استحباب تفقه و تجارت، عدم اسراف، بخل، تواضع، لطافت و مهربانی، صدق و راستی و انواع آن، امربهمعروف و نهیازمنکر و شرایط آن، انفاق، امانتداری، خیانت، وفا به عهد، سخاوت و انواع آن و...[۸].
باب هفتم: نسب؛ در این حدیث شریف، نسب آدمی، خاک دانسته شده و به این نکته اشاره شده است که اصل تمامی انسانها یکی بوده و همگی فرزندان آدم(ع) بوده و از خاک آفریده شدهاند. سپس با نقل روایات متعدد به چگونگی خلق آدم و حوا و نسل آنان و اوصیا و پیامبران و خلقت پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) اشاره دارد.[۹]
باب هشتم: حسب؛ در این روایت، تقوا و پرهیزگاری، حسب مؤمن معرفی گردیده و بهعنوان یکی از اصول اساسی ایمان و فضیلتهای اخلاقی مؤمن برشمرده شده است. تقوا که همان خوف از خداوند است، فرد را از گناه دور میسازد و به سعادت دنیا و آخرت میرساند و در کنار وفا و صدق و ادب، ضروری برای مقابله با شیطان است نویسنده با نقل آیات و روایات مرتبط با تقوا، متقین، مقام، نعمتهای مهیا شده بهشتی برای آنها و ثمرات مترتب بر آن، ابعاد مختلف این موضوع را آشکار میکند[۱۰].
باب نهم؛ مروت (جوانمردی)؛ در این روایت، اصلاح مال بهعنوان نشانه مروت مؤمن معرفی شده است. مظفر در تعریف مروت مینویسد: آداب نفسانی است که رعایت آنها انسان را به محاسن اخلاق و عادات وامیدارد. در تعریفی دیگر آن را تنزیه نفس از دنائت و اعمال پستی که شایسته انسان نیست، برشمرده است. وی با نقل احادیث مرتبط با مروت، دیگر معانی و انواع آن را بیان میدارد سپس به بحث مال و اصلاح مال و خصوصیات آن میپردازد[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.