اسلام رو در روی انحطاط معاصر

    از ویکی‌نور
    اسلام رو در روی انحطاط معاصر
    اسلام رو در روی انحطاط معاصر
    پدیدآورانشفیق، منیر (مؤلف)، موسوی، غلامحسین (مترجم)
    ناشرمؤسسه تحقیقاتی - انتشاراتی نهضت جهانی اسلام
    مکان نشربی‌جا
    سال نشر1363
    چاپاول
    موضوعاسلام‌ -- تاريخ‌ غرب‌زدگي‌ کشورهاي‌ اسلامي‌ -- اوضاع‌ اجتماعي‌
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP۲۲۹/ش‌۷ف‌لا۵

    اسلام رو در روی انحطاط معاصر، تألیف منیر شفق و ترجمه غلامحسین موسوی، با هدف ژرف‌نگری تحلیلی در شکست اعراب از اسرائیل و بررسی علل و عوامل آن به رشته تحریر درآمده است.

    این کتاب علاوه بر مقدمه مترجم، دارای مقدمه‌ای نسبتاً مفصل از سید مهدی هاشمی است که در آن ضمن معرفی کتاب و نویسنده آن، بحثی درباره بحران فکری سیاسی و اخلاقی عارض بر انقلابیون طرح کرده و بینش و تفکر معادلاتی و خودمحوری را مشکل انقلابیون مطرح کرده است. وی انواع خودمحوری را خودی‌گرایی در مقابل جمع، خودمحوری در برابر ناسیونالیزم، خودمحوری در برابر جنبش‌ها و نهضت‌ها و خودمحوری در مقابل کشور برشمرده است.

    نویسنده درصدد اثبات این مطلب است که هرگونه راه حل نشأت گرفته از تمدن و فرهنگ غرب، قادر به رها ساختن امت اسلام نیست و تنها راه حل، گزینش یک راه قاطع اسلامی است که صحت آن راه و اصالتش مورد تأیید است. این نظر مهمی است که نویسنده ابراز نموده است، زیرا او تئوری‌ها و مکتب‌های متفاوت را آزمایش کرده و براساس تجربه خویش به این ارزیابی رسیده است. ضمناً وی در مقدمه خویش، سیاست سرکوبگری اسرائیل و سکوت کشورهای عربی را نقد و بررسی کرده است.

    نویسنده در بخش اول، با بحثی در باب چگونگی تأمین یک ملت با طرح اظهار نظر در زمینه تأثیر اوضاع اقتصادی و روابط تولیدی، و اصولاً نظام طبقاتی حاکم بر شکل‌گیری هویت یک ملت معین، به عوامل دیگری نظیر افکار و اندیشه‌ها و عادات و رسوم و تاریخ در ساخت یک ملت توجه نموده است. او چگونگی سلطه استعمار را بر جوامع اسلامی بررسی کرده و خصوصیات تاریخی ویژه، افکار و اندیشه‌ها و تمدن و فرهنگ، اقتصاد و سیاست و جامعه و قوانین را، نکات متمایزکننده منطقه خاورمیانه از نقاط دیگر می‌داند. و نقش اسلام در آن منطقه را ایجاد هویت واحد معرفی کرده است، که این تأثیر تاریخ اسلامی، کاملاً مشهود است و راه حفظ تمدن اسلامی در این منطقه، تقویت معنویت پویای اسلام در دلهای مسلمین است.

    نویسنده در بخش دوم کتاب، رهاوردهای استعمار در کشورهای اسلامی را بررسی کرده و سلطه‌گری از راه خشونت، و تداوم آن را از سوی امپریالیزم و صهیونیزم بین‌المللی به عنوان عاملی مهم و دارای اولویت خاص برای استعمارگران دانسته است. غارتگری آنان، از طریق خشونت و افزایش سلطه است که یکی از ریشه‌های بدبختی و ناتوانی جهان اسلام است.

    تجزیه جهان اسلام به دولت‌های کوچک، از دیگر بحران‌ها و مشکلاتی است که در این بخش، نویسنده آن را تحلیل نموده و حاصل آن، از بین رفتن یکپارچگی و هماهنگی و اتحاد اسلامی است. به نظر او، انهدام مبانی اقتصاد سنتی و پی‌ریزی سیستم اقتصادی وابسته از سوی استعمارگران، دیگر مشکل جهان اسلام است که اعتماد به نفس، خودکفایی، تعاون و همکاری اجتماعی را از بین برده و وابستگی اقتصادی را باعث شده و بر عجز و ناتوانی مسلمین افزوده است.

    حضور فرهنگ غربی و غربزدگی مسلمین و دامن زدن به اندیشه‌ها و افکار تمدن غربی، از دیگر مشکلاتی است که نویسنده آن را تجزیه و تحلیل نموده است. در کنار این مجموعه عوامل، تأسیس دولت اسرائیل مشکل حادی دانسته شده است که استعمار آن را تحلیل کرده و به عنوان عامل تفرقه از آن سود می‌برد. مؤلف در آخر راه برخورد با این مشکلات را، تنها گام نهادن در راه اسلام و ایدئولوژی و آیین این دین الهی بیان کرده است.[۱]

    پانویس

    1. حقیقت، سید صادق، ص52-53

    منابع مقاله

    حقیقت، سید صادق، اندیشه سیاسی در اسلام: کتاب‌شناسی توصیفی، تهران، انتشارات بین‌المللی الهدی، 1377ش.

    وابسته‌ها