اسلام در انقلاب: جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب
اسلام در انقلاب: جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب | |
---|---|
پدیدآوران | دکمجیان، هرایر (مؤلف)، احمدی، حمید (مترجم) |
ناشر | کیهان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1366 |
چاپ | اول |
موضوع | اسلام - کشورهای عربی - قرن ۲۰,اسلام - قرن ۲۰ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP۱۵/د۸ج۹ |
اسلام در انقلاب: جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، تألیف هرایر دکمجیان با ترجمه حمید احمدی، به بررسی جنبشهای اسلامی و پدیده بنیادگرایی در ممالک اسلامی پرداخته است. موضوع اصلی کتاب، بررسی ریشههای تاریخی و الگوهای تجدید حیاتطلبی اسلام و بیان مظاهر آن در محیط بحرانی جامعه اسلامی کنونی است.
کتاب از مقدمه و سه بخش تشکیل شده است. بخش اول، «بنیادگرایی اسلامی، عوامل ظهور، خصوصیات و نمودها» نام دارد. در این بخش، پنج بحث مطرح میگردند. بحث اول، درباره تجدید حیات و رستاخیز اسلام در جامعه مدرن است. نویسنده میگوید که بنیادگرایی اسلامی در پاسخ به بحرانهای سه قرن اخیر بهصور مختلفی از جمله انقلاب اسلامی در ایران، قیام علیه رژیم بعثی در سوریه، مخالفت مسلحانه با رژیم بعثی عراق، ترور انور سادات و شورش در الجزایز نموده پیدا کرده است. به اعتقاد او، جنبش بنیادگرایی اسلام معاصر سه ویژگی فراگیر بودن، چند مرکزی و مداومت را داراست.
در بررسی تاریخ جنبشهای اسلامگرا، نویسنده به الگوی دوری معتقد است؛ بدینمعنا که مرحله فعلی رستاخیز اسلامی را میتوان با الگوی دوری که به دوران پیامبر اسلام(ص) باز میگردد، سازگار دانست. نویسنده به دورههای سقوط بنیامیه، انحطاط عباسیان، سقوط بنیامیه در اسپانیا، سقوط فاطمیان و شکست جنگهای صلیبی، نابودی عباسیان، فتوحات ترکان و مغولها، تهاجمات و هرج و مرج مغولی - ترکی، سقوط امپراتوری عثمانی، محیط بحرانی اسلام معاصر، انقلاب اسلامی ایران و رستاخیز شیعه و سنی اشاره میکند. وی در هر یک از این دورها، بزرگان و اندیشمندان آنها را نام میبرد.
نویسنده کتاب، اولین بحران تاریخ اسلام را بحران جانشینی پیامبر(ص) میداند و از خاندان بنیامیه به عنوان حکومت دودمانی نام میبرد. وی از امپراتوری عباسیان، به عنوان «جهانگرای سنی» نام میبرد که حقوق شیعیان را نادیده میگرفت، و از دولت صفویه به عنوان حکومت بنیادگرای شیعه یاد میکند. به گفته او، سه جنبش تجدید حیاتطلبانه به نامهای وهابیان، سنوسیها و مهدیون در اواخر دوره عثمانی ظهور کردند. نویسنده همچنین جنبش اخوانالمسلمین را بارزترین پاسخ بنیادگرایانه به وضع بحرانی جهان عرب در دوران معاصر میداند.
وی در بحث از دیدگاه دیالکتیکی در جامعه اسلامی معاصر به عناوینی از جمله علمانیت در برابر حکومت الهی، نوگرایی اسلامی در برابر محافظهکاری اسلامی، اسلام نهادی در برابر اسلام بنیادگرا، نخبگان حاکم در برابر رادیکالهای اسلامی، نخبگان اقتصادی در برابر سوسیالیستهای اسلامی، ناسیونالیسم قومی در برابر وحدت اسلامی، اسلام صوفیانه در برابر پیکارجویی بنیادگرایانه، اسلام سنتی در برابر اسلام بنیادگرا و دارالاسلام در برابر دارالحرب اشاره میکند.
در بحث سوم، پایگاههای اجتماعی - روانی تجدید حیاتطلبی اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. سپس به ریشههای روانی - معنوی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی که بسترگاه عقاید و اعمال بنیادگرایانه است پرداخته میشود.
دکمیجان در بحث از ایدئولوژی و عمل اسلامگرایانه مینویسد که ایدئولوژی بنیادگرایی اسلامی -در تجلی معاصرش- ارائهدهنده سنت و رویهای است که به پیامبر اسلام(ص) باز میگردد. بدینترتیب، محتوای ایدئولوژی بنیادگرایانه مدرن و مشروعیت آن، آگاهانه براساس تعبیر گزینشی دورههای تاریخی اسلامی استوار است. ارکان تفکر بنیادگرایی (قرآن و تفاسیر و مجموعههای احادیث)، نمایی از پیامآوران پیکارجویی اسلامی (احمد بن حنبل، ابن سلامه، ابن حزم، قاضی موسی عیاض و...)، ایدئولوژی بنیادگرایانه (جهتگیری ایدئولوژیک جنبشهای اسلامگرای معاصر تحت تأثیر ایدئولوژیهای نوین، چون سوسیالیسم و کاپیتالیسم قرار گرفته است)، دین و دولت، قرآن و سنت، صراط مستقیم، امت جهانی، عدالت اجتماعی و فرمانروایان مشروع از جمله موضوعاتی است که نویسنده بدانها اشاره کرده است.
در ادامه، نویسنده به طبقهبندی جوامع اسلامگرا و عکسالعملهای حکومت میپردازد. وی دراینباره به نود و یک جامعه اسلامگرا به عنوان جنبشهای بنیادگرایانه جهان عرب اشاره میکند.
وی سپس در ادامه به عنوان انواع رژیمها و عکسالعملهای آنان به بنیادگرایی اشاره میکند. وی در این زمینه، رژیمها را به رادیکالیسم اسلامی (لیبی)، محافظهکار (عربستان مراکش، اردن، سودان و کشورهای خلیج فارس)، سازگار غیرمذهبی (سوریه، عراق، مصر، الجزایز، تونس و یمن) و محافظهکار غیرمذهبی (لبنان) تقسیم میکند.
«رستاخیز اسلامی در جهان عرب»، عنوان بخش دوم کتاب است. نویسنده در این بخش به بررسیهای موردی در باب کشورهای مختلف اسلامی میپردازد، که در زیر نگاهی گذرا بدان خواهیم داشت:
- مصر: که به عنوان مهد بنیادگرایی اسلامی که از سوی مؤلف معرفی میشود. ازاینرو مؤلف جنبش اخوانالمسلمین را مورد بررسی قرار میدهد. او در ادامه تحت عنوان «مصر دوران سادات»، اوج گرفتن بنیادگرایی را مطرح میکند. به گفته او، با مرگ ناصر و روی کار آمدن انور سادات، به اخوانالمسلمین فرصت بینظیری داده شد تا حضور خود را در مصر به اثبات برساند. او سپس به مبارزات سازمانهای آزادیبخش مصر اشاره میکند و نقش سید قطب را به عنوان حلقه ارتباطی مورد تأکید قرار میدهد. بنیادگرایی اسلامی و عکسالعمل حکومت نسبت به آن، موضوع مورد بحث دیگر مؤلف است.
- سوریه: که نویسنده از آن به بنیادگرایی سنی علیه حکومت بعث تعبیر میکند. در این قسمت، روند سیاسی سوریه، بینادگرایی سنی به عنوان یک جنبش فرقهای در این کشور، اخوانالمسلمین سوریه، توسل به جهاد، جنبش اسلامگرایان و رهبری جنبش اسلامی و سیاستهای حکومت اشاره میکند.
- عراق: که بینادگرایی شیعه علیه حکومت بعث در آنجا مورد بررسی قرار میگیرد. نویسنده سپس به سابقه تاریخی و محیط پرکشمکش عراق اشاره میکند، به کالبدشکافی بنیادگرایی شیعه در آنجا و سیاستهای رژیم عراق و آینده شیعه پرداخته است.
- عربستان سعودی: در این قسمت، نویسنده با نظری به گذشته این کشور، تاریخ وهابیت را مورد بررسی قرار داده، به ارزیابی حکومت سعودی و سیاستهای آنها در برابر گروههای مخالف پرداخته است.
- بنیادگرایی اسلامی در خلیج فارس، که ویژگیهای زیر را دارد:
- حکومت دودمانی خانوادههای سنی (بهجز عمان)؛
- سلطه سیاسی و اقتصادی اعراب بومی بر جمعیتهای غیربومی؛
- نفوذ اقتصادی و فرهنگی غرب در منطقه، در قالب نوسازی سریع؛
- رفاه آشکار، در عین شکاف طبقاتی؛
- رقابت قدرتهای بزرگ و فشار همسایگان پرقدرت.
«بنیادگرایی اسلامی، نتایج و چشماندازها»، عنوان بخش سوم کتاب است. نویسنده به منظور پیشبینی و تشخیص مشکلات در محیط عربی، به بحران اجتماعی عمیق و فراگیر، یعنی بحران هویت، مشروعیت، حکومت، فرهنگ، پیشرفت اقتصادی و اعتبار نظامی اشاره میکند. وی همچنین به کشمکشهای غرب، اسرائیل و شوروی از خارج و عوامل داخلی ناشی از بیعدالتی، سوء توزیع و سوء فرمانروایی در این زمینه اشاره میکند. وی به بررسی نقش بالقوه اسلام سیاسی و گروههای اسلامگرا در این محیط بحراین میپردازد.
مؤلف در رویارویی میان پیکارجویی اسلامی و اقتدار رسمی موجود به سه مطلب اشاره دارد: رفتار نخبگان، تحریکات خارجی و ابتکارات اسلامگرایانه.
نویسنده، جنگ ایران و عراق، شکست اعراب از اسرائیل، ابتکارات نظام و سیاسی آمریکا و بیثباتی در مصر را به عنوان سناریوهای کشمکش مورد مطالعه قرار میدهد. مؤلف بر آن است که شش متغیر را در مصر باید در نظر داشت: گستردگی و عظمت بحران اجتماعی - اقتصادی، تواناییهای نخبگان، مخالفین: اسلامگرایان و ناصریستها، سودمندی وسایل و روشهای قهرآمیز و سازگارانه، مکانیسم عامل آشوببرانگیز و خلقوخوی عمومی.
در انتهای کتاب دو ضمیمه آورده شده است. در ضمیمه اول، جوامع اسلامگرا در جهان عرب در یک جدول، و در ضمیمه دوم، تحلیل آماری و خلاصه گروههای اسلامگرا ذکر شده است.[۱]
پانویس
- ↑ حقیقت، سید صادق، ص163-167
منابع مقاله
حقیقت، سید صادق، اندیشه سیاسی در اسلام: کتابشناسی توصیفی، تهران، انتشارات بینالمللی الهدی، 1377ش.