اسطوره، شاهنامه، تعزیه: وامگیریهای تعزیه از بنمایههای اساطیری و شاهنامه
اسطوره، شاهنامه، تعزیه | |
---|---|
پدیدآوران | خداداد نوشآبادی، محمد (نویسنده) |
ناشر | آرون |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 9ـ961ـ231ـ964ـ978 |
موضوع | فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ ق. شاهنامه -- اساطیر,فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق. شاهنامه -- نقد و تفسیر,تعزیه -- ایران -- تاریخ و نقد ,اساطیر در ادبیات |
کد کنگره | PIR ۴۴۹۶/خ۴الف۵ |
اسطوره، شاهنامه، تعزیه: وامگیریهای تعزیه از بنمایههای اساطیری و شاهنامه تألیف محمد خداداد نوشآبادی، این کتاب در صدد پاسخ به این سؤال است که باورها و داستانهای اساطیری چه نقش، جایگاه و تأثیری در روایتهای تاریخی تعزیه داشتهاند؟ و به طور کلی عواملی که باعت شدهاند نسخهنویس تعزیه برای تقریب ذهنیت مخاطب به داستانی تاریخی، از نمادها، قصهها و اشارات تاریخی سود ببرد، شرح میدهد.
ساختار
کتاب در شش فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
تعزیه نمایشی آیینی است که بر اساس کهنالگوهای اساطیری و آموزههای دینی و اخلاقی هویت یافته است و رویدادهای تاریخی، اساطیری، عرفانی و سرگذشت پیشوایان دینی را با روایتهایی برآمده از باورهای عامیانه با محوریت واقعۀ تاریخی عاشورا بیان میکند. همین درک و دریافت، از سویی کارکردها و پندارهای اساطیری را از پس ذهن تاریخی تودهها، دوبارهسازی کرده و از سوی دیگر، ارزشها و رهیافتهای اخلاقی و عرفانی را جلوهگر کرده است. این کتاب در صدد پاسخ به این سؤال است که باورها و داستانهای اساطیری چه نقش، جایگاه و تأثیری در روایتهای تاریخی تعزیه داشتهاند؟ و به طور کلی عواملی که باعت شدهاند نسخهنویس تعزیه برای تقریب ذهنیت مخاطب به داستانی تاریخی، از نمادها، قصهها و اشارات تاریخی سود ببرد، شرح میدهد تا به این نتیجه برسد که اساساً روایتهای مورخان مذهبی و نسخهپردازان تعزیه در توضیح و تشریح زندگانی بزرگان دینی و پیشوایان مذهبی، زندگی واقعی ایشان را با بزرگنمایی و قصهسرایی پیوند دادهاند؛ البته این بزرگنمایی از سویی و نیز آمیختگی اسطوره و تاریخ از سوی دیگر به باورپذیری و تأثیرگیری مخاطبان تعزیه از الگوهای مذهبی کمک کرده است و کنش و واکنشهای تماشاگران تعزیه به این نوع روایتها، از سر استقبال و باورمندی بوده است.
در این کتاب و در فصل اول، بنمایههای اساطیری، تعزیهنامهها و نقش و جایگاه اسطوره در تعزیه بررسی شده است.
در فصل دوم، کهنالگوها و باورهای اساطیری در ساختار تعزیهنامهها، واکاوی شده است. این نمادها شامل عناصر اربعه، جن، دیو، حیوانات اساطیری، فرّ، عدد سه و.... هستند که از فرط فراوانی، روایتهای تاریخی را به حاشیه بردهاند و تاریخ و اسطوره را به هم پیوستهاند و البته همزمان در باورپذیرشدن اصل قصه نیز نقش آفرینی کردهاند.
در فصل سوم به خویشکاری (= کارکرد مقدس) و همآوایی (= همسانی) اسطوره و عرفان در تعزیهنامهها پرداخته شده است؛ زیرا همسانی و همکارکردی ریشهداری بین رمز و رازهای اساطیری و عرفانی وجود دارد و این آمیختگی در بستر آیینی تعزیه، در موضوعاتی مانند تعزیههایی با مضامین مشترک اساطیری و عرفانی، جاودانگی پس از مرگ، مؤلفههای عاشقانه، اهمیت انسان کامل و رابطۀ مراد و مریدی، خلوتهای عارفانه، جهانشمولی افکار و اشخاص، همیشه جوان بودن قهرمان، کوشش به اندازۀ وسع، ضرورت پاکیزگی و طهارت روح و جسم و.... مورد بحث قرار گرفته است.
در فصل چهارم کوشیده شده بین داستان سیاوش، داستان داستانها و سمبل پاکی و پاکباختگی اسطورههای ایرانی، در شاهنامه با مجلس تعزیۀ امام حسین(ع) به عنوان مادر تعزیهها مقایسه شود. بر اساس این بررسی، سوگمایشهای سیاوش، ارجداشت پاکنهادی و خونخواهی مظلوم است و شهادت امام حسین(ع) در تعزیه، مرکز ثقل همۀ وقایع عالم است. در این فصل ضمن روایت خلاصۀ دو داستان و ویژگیهایشان، همانندیها و پیوندهای آنها در زمینۀ تولد رازآلود از مادری آسمانی، جنبۀ ازلی بودن، کنشها و واکنشهای طبیعت در برابر این قهرمانان، حضور فرازمینیها، تکرارشوندگی، نمادها و اشارات مشترک و... مورد پژوهش قرار گرفته است.
در فصل پنجم، شباهتها و وامگیریهای معنوی و لفظی در ده مجلس تعزیه از شاهنامۀ فردوسی مورد بررسی قرار گرفته است. نسخهنویسان تعزیه که مؤانست زیادی با شاهنامه داشتهاند، در بهکارگیری اصطلاحات، اسامی و تعبیرات اساطیری، داستانسازیها، نوع گفتارها، شخصیتپردازیها، اشارات، رمزنگاریها، سمبلها و... بسیار وامگیرنده از این منبع کهن و روایات و باورهای کهن ایرانی بودهاند.
در فصل ششم نیز به چند باور اساطیری در چند تعزیهنامه و نیز برخی تعزیههای عرفانی اساطیری اشاراتی شده است و در پایان از شهیرترین نسخهنویس ادوار تعزیه یعنی میرعزای کاشانی نیز ذکری به میان آمده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات