أسرار الشهود في معرفة الحق المعبود
اسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود | |
---|---|
پدیدآوران | لاهیجی، محمد بن یحیی (نویسنده) آل داود، سید علی (تصحيح و تنظيم) |
ناشر | وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی (پژوهشگاه) |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1368 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 9ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR 5817 /الف5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اسرار الشهود كه نام كامل آن، «اسرار الشهود في معرفة الحق المعبود» است، یکى از آثار منظوم شمسالدين محمد اسيرى لاهيجى، به زبان فارسی است كه به مثنوى اسيرى نيز مشهور مىباشد.
ساختار
اين مثنوى، همانند مثنوى مولوى، در بحر رمل سروده شده است. در این کتاب، مطالب اخلاقى و عرفانى در ضمن حكايات و داستانهاى شيرين و تمثيلات دلپذير آمده است. اسيرى، با استفاده از آيات قرآنى و احاديث نبوى و كلمات مشايخ صوفيه از قبيل معروف كرخى و سرى و جنيد بغدادى، دقايق و ظرايف عرفانى را به بهترين وجه بيان نموده است. تعداد ابيات این مثنوى، بيش از سه هزار بيت بوده و نسخه تصحيح شده توسط سيد على آل داوود با توجه به مقايسه جمیع نسخ خطى موجود، حاوى 3160 بيت مىباشد.
گزارش محتوا
پارهاى از مطالب مطرح شده در این کتاب، به این شرح است:
- از آنجا كه خداوند متعال امر فرموده كه:«ادعونى استجب لكم»، لذا اسيرى ابتدا به دعا و مناجات مىپردازد، سپس به بعضى از احوال و اطوار صورى و معنوى سالكان راه طريقت اشاره مىكند[۱].
- چون اسيرى حداقل شانزده سال از محضر سيد محمد نوربخش استفاده نموده و از وى تأثير معنوى پذيرفته است، لذا به منقبت وى پرداخته و او را امام كامل مكمّل معرّفى مىكند[۲].
- وى در مقام نصيحت مىگوید كه انسان بايد از نخوت، تكبّر و خودپرستى به دور باشد تا بندهى پاک خدا به حساب آيد[۳].
- یکى از آداب بسيار مهم مريد نسبت به پير كامل، تسليم محض است و حكايت مريد شيخ سليمان در شدت ارادت و تسليم وى آموزنده است[۴].
- اسيرى، به وجود راهزنانى اشاره مىكند كه خود را مرشد و راهبر معرفى مىكنند؛ در حالى كه اينها ضالّ و مضلند.[۵]
- زاد و توشه سير و سلوك، فغان و زارى است كه به وجود آورنده درد و طلب است[۶].
- حق تعالى به دل بايزيد بسطامى القاء نمود كه خزائن غيب من از هر چيزى پر است، لذا از تو فقط مسكنت و تذلّل و نياز مىخواهم[۷].
- سالك بايد آتش طلب را در دل روشن كند تا در اثر مجاهدات نفسانى به وصل حضرت حقّ موفق شود و حكايت سرى در این باره قابل توجّه است[۸].
- صحبت اهل دل، انسان را بهطور كلّى عوض مىكند.
- انسان اگر در طريقت، شيخ و راهنمايى نداشته باشد به جايى نمىرسد. سالكان راه دين چهار قسمند و در این میان، مجذوب مطلق، از همه بهتر است و صلاحيّت رهبرى طريقت را دارد و حكايت زاهدى كه در زمان بايزيد در تقوا يگانه بود، درخور اهمیت است[۹].
- بايزيد، یک شب در خواب حضرت حق را مشاهده كرده و راه وصال وى را طلب مىكند و حق تعالى، در جواب مىفرمايد: اگر هستى خود را ترك كنى، مرا خواهى يافت و حجاب راه تو، هستى تو است[۱۰].
- به حكم «موتوا قبل ان تموتوا»، انسان تا از هستى خود نگذرد، هيچوقت به مقام وصل حضرت حقّ نائل نمىشود[۱۱].
- انسان داراى قيامت انفسى صغرى، وسطى، كبرى و عظمى مىباشد و در قيامت عظمى، هستى انسان در تجليات جمال حق محو شده و بالاخره وصال صورت مىگیرد[۱۲].
- در بهشت و دوزخ، نتايج اعمال و اخلاق هر انسانى تجسم پيدا مىكند[۱۳].
- ترقى انسان در طور مراتب نفس به طريق تنزل است[۱۴].
- میان آفاق و انفس مطابقت وجود دارد و انسان، در سايهى معرفت نفس مىتواند به مراتب سهگانه وجودى خود نائل گردد[۱۵].
- مخالفت نفس، بهترين طاعت به شمار مىرود؛ ازاينروست كه جهاد با نفس جهاد اكبر نامیده شده است[۱۶].
- دل و حقيقت انسان، مظهر علم الهى و به مثابهى لوح محفوظ است[۱۷].
- انسانيت انسان و كمال او، به دل است و نظرگاه حق غير دل نيست[۱۸].
- كسى كه معلم او حق تعالى باشد، از علم علماء و تعاليم آنها مستغنى است.
- بر اساس حديث قدسى، هر كس ذرّهاى از محبّت دنيا در دلش باشد، حلاوت مناجات از او گرفته مىشود و به غفلت و خدافراموشى مبتلا مىشود[۱۹].
- همهى افعال به تقدير الهى است و صوفيان همواره اسرار الهى را مكتوم مىداشتند[۲۰].
- زاد و توشه رهروان الهى، صدق و اخلاص است[۲۱].
- معصيتى كه انسان را به عذر درآورد، بهتر از طاعتى است كه او را به عجب درآورد[۲۲].
- عشق، از هستى خود وارستن و به مقام سرمدى پيوستن است و در این میان گفتوگوى عشق و عقل جالب توجّه است[۲۳].
- خداوند متعال غير از شرك، همهى گناهان را مىبخشد[۲۴].
- اهل عرفان داراى مراتب محو، صحو، فرق، جمع و جمع الجمع مىباشند و در این میان، مقام جمع الجمع از بقيّه مراتب بالاتر است و مرتبهاى فوق آن متصور نيست[۲۵].
- شخصى از پير بسطام سؤال مىكند كه راه بهسوى حضرت ذو الجلال چيست؟ بايزيد در جواب مىگوید: وقتى تو از میان برخیزى و هستى خود را نيست كنى، آن وقت حقّ آشكار مىگردد.
- اسيرى، شرح مسافرت خود را از لاهيجان و انگیزهى آن و سپس توقف در رى و رسيدن به خدمت سيد محمد نوربخش را در خلال مثنوى با بيانى مؤثّر و شيوا مىآورد.[۲۶]
- ممات سالکان چهار نوع است: ابيض، اسود، اخضر و احمر[۲۷].
- اعمالى كه بدون اخلاص انجام مىگیرد، شرك است و موجب قرب انسان به حق تعالى نمىگردد[۲۸].
- هر عملى كه انسان در نشئه شهادت انجام مىدهد، در نشئه آخرت به خود وى برمىگردد و نیکى بر خلايق موجب رضاى خالق است[۲۹].
- اسيرى، در خاتمهى مثنوى، به مسئله وحدت وجود اشاره مىكند[۳۰].
وضعيت کتاب
کتاب، توسط سيد على آل داوود تصحيح و مقدمهنگارى شده است. وى، در مقدمه، از نویسنده کتاب، مقامات عرفانى او، تأليفات وى، نسخههاى خطى کتاب، نسخههاى مورد استفاده و شيوه تصحيح سخن گفته است و در پایان کتاب، زير عنوان «تعليقات»، از اختلاف نسخهها و اختلاف نسخه کتابخانه ملك با متن سخن به میان آورده و در زير عنوان «توضيحات»، به توضيح پيرامون برخى از اعلام کتاب، فرهنگ لغات و اصطلاحات و مآخذ توضيحات پرداخته است.
فهرست محتویات کتاب، در آغاز آن ذكر شده است.
پانويس
- ↑ ر.ک: ج1، ص4
- ↑ ر.ک: همان، ص7
- ↑ ر.ک: همان، ص9
- ↑ ر.ک: همان، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: همان، صص15-16
- ↑ ر.ک: همان، ص16
- ↑ ر.ک: همان، ص30
- ↑ ر.ک: همان، ص34
- ↑ ر.ک: همان، ص36
- ↑ ر.ک: همان، ص37
- ↑ ر.ک: همان، ص37
- ↑ ر.ک: همان، ص39
- ↑ ر.ک: همان، ص43
- ↑ ر.ک: همان، ص48
- ↑ ر.ک: همان، ص43
- ↑ ر.ک: همان، ص52
- ↑ ر.ک: همان، ص55
- ↑ ر.ک: همان، ص57
- ↑ ر.ک: همان، ص58
- ↑ ر.ک: همان، ص67
- ↑ ر.ک: همان، ص68
- ↑ ر.ک: همان، ص76
- ↑ ر.ک: همان، ص80
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص 4
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص115
- ↑ ر.ک: همان، ص119
- ↑ ر.ک: همان، ص211
- ↑ ر.ک: همان، ص223
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب