ارسطو

    از ویکی‌نور
    (تغییرمسیر از ارسطاطالیس)
    ارسطو
    NUR00708.jpg
    نام کاملارسطو طالیس
    نام‌های دیگر
    • آریستوتلس
    • ارسطا طالیس
    • ارسطو طالیس
    نام پدرنیکو ماخوس
    ولادت۳۸۴ ق.م
    محل تولداستاگیرا، یونان
    رحلت۳۲۲ ق.م
    اطلاعات علمی
    اساتیدافلاطون
    برخی آثار

    ارسطو، در سال 384 پيش از میلاد در شهر استاگیرا، واقع در مقدونيه كه در 300 كيلومترى شمال آتن قرار دارد، به دنيا آمد. پدر او نیکو ماخوس دوست و پزشك پادشاه مقدونيه، جد اسكندر مقدونى بود.

    تحصیلات

    ارسطو در جوانى برای تحصيل در آكادمى افلاطون، راهى آتن شد و توسط او، عقل مجسم آكادمى نام گرفت. وى پس از مرگ افلاطون، آكادمى را ترك نموده، به آسياى صغير رفت و در آنجا با دختر یک خانواده ثروتمند و پرنفوذ ازدواج كرد. بعد از مدت نه چندان طولانى، فيليپ پادشاه مقدونيه، ارسطو را برای آموزش فرزندش اسكندر به دربار خود دعوت نمود. زمانى كه اسكندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربيت وى كرد و حدود 12 سال به این كار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوكيون» بنا نهاد. این آكادمى مجهز به کتابخانه بود و دروس در آن به‌طور منظم تدريس مى‌شد و متفكران و محققان در آن به مطالعات خود مى‌پرداختند و چون ارسطو به هنگام تدريس و بحث و گفت‌وگو با شاگردان خود در آن باغ راه مى‌رفت، فلسفه او به فلسفه مشاء مشهور شد.

    اين آكادمى برخلاف آكادمى افلاطون كه در آن بيشترين تأكيد بر رياضيات، سياست و فلسفه نظرى بود، در لوكيون به پژوهش‌هایى در مورد زيست‌شناسى، روان‌شناسى، اخلاق، هنر و شعر نيز پرداخته مى‌شد. شواهد نشان مى‌دهد كه در این مقطع زمانى، ارسطو از حمايت‌هاى همه‌جانبه و فراوان اسكندر برخوردار بوده است؛ به‌طورى‌كه با كمك‌هاى او موفق به تأسيس اولین باغ‌وحش تاريخ شد.

    وفات

    با مرگ اسكندر در سال 323 پيش از میلاد، آتنى‌ها، عليه حكومت مقدونى شورش كردند. ارسطو نيز از اثرات این شورش در امان نماند. در این زمان، یکى از روحانیون آتن، عليه ارسطو شكايت كرد كه او منكر تأثير صدقه و قربانى است. بدين ترتيب، رياست مدرسه را به دوستش تئوفراستوس واگذاشت و خود به «خالكيس»، زادگاه مادرى‌اش رفت و یک سال بعد از این واقعه، در سن 63 سالگى درگذشت.

    آثار

    بيشتر آثار به‌جامانده از ارسطو، كتب مدون گردآورى شده توسط خود او نيست، بلكه جزوات درسى است كه شاگردانش تهيه كرده‌اند. سبک نوشتن او برخلاف افلاطون، فاقد آراستگى‌هاى ادبى است. آثار ارسطو، تمام علوم يونان باستان به غير از رياضيات را شامل مى‌شود. وى برخى از شاخه‌هاى علوم را، تقريباً برای اولین بار در تاريخ بشر، به شكلى جدى و مدون مورد توجه و بررسى قرار داده است.

    با دقت در تمام فعالیت‌های ارسطو، اشتياق عجيب وى به مشاهده دنيا و تفسير آن مشاهدات آشكار مى‌گردد. ارسطو برخلاف استادش، تلاشى در به پرواز درآوردن پرنده ذهن نمى‌كرد و ترجيح مى‌داد با نوعى واقع‌گرايى، خوب ببيند و سپس مشاهداتش را با وضع قوانين دقيقى مورد بررسى قرار دهد. او با جرئت تمام، این گونه مشاهدات و تفسير آن بر اساس قوانين مشخص را به تمام شاخه‌هاى علم تعمیم مى‌داد؛ ازاين‌رو، هنگام مطالعه ارسطو با نجوم ارسطو، زيست‌شناسى ارسطو، روان‌شناسى ارسطو، سياست ارسطو و... مواجه مى‌شویم. اگرچه تا به امروز، اكثر نظريات ارسطو در علوم طبيعى، از جمله مركزيت كره زمین، تفاوت‌هاى فيزيولوژیک زن و مرد يا رد نظريه اتمى دموكريتوس و سقوط اجسام به زمین با سرعت‌هاى متفاوت بر اساس وزن و برخى نظريات ديگر رد شده، اما تقسيم‌بندى علوم ارسطو و حتى بعضى از نوشته‌هاى او در زمینه علوم طبيعى تا هزاران سال در تاريخ بشرى تأثير به‌جا گذاشته است. همین موضوع، باعث شده تا این ادعا مطرح شود كه نظريات ارسطو، پيشرفت علوم را هزار سالى به عقب انداخته است.

    مهم‌ترين مبحثى كه هنگام مطالعه ارسطو با آن مواجه مى‌شویم، نه فقط مشاهدات او، بلكه شيوه تفسير و استنتاجى است كه او برای این مشاهدات و در مجموع، برای تفكر، وضع كرده است. در واقع، در میان مطالب مطروحه از سوى ارسطو، مطلبى كه كمتر از همه مورد دستبرد زمان واقع شده، همان منطق ارسطو است. مهم‌ترين اثر ارسطو در منطق، ارغنون است كه شامل مقولات، تعبيرات و تحليل مى‌باشد.

    ارسطو تمام علوم را در دايره فلسفه مى‌داند. او دانش بشرى را به سه بخش عمده فلسفه نظرى، فلسفه عملى و فلسفه ادبى تقسيم مى‌كند. فلسفه ادبى، شامل مواردى همچون شعر، ادبيات، سخنرانى و چيزهایى نظير این است. فلسفه عملى هم دربرگیرنده مواردى نظير اخلاق، سياست و اقتصاد مى‌باشد. او فلسفه نظرى را نيز به سه بخش عمده تقسيم مى‌كند:

    1. علوم طبيعى، نظير فيزیک و زيست‌شناسى؛
    2. رياضيات؛
    3. فلسفه، متافيزیک و خداشناسى.

    آثار مهم

    ارسطو زبان فلسفه را پى نهاد. هر فيلسوفى پس از او، چه ارسطویى باشد چه ضد ارسطویى، يا در محدوده مقولات او مانده يا از محدوده مقولات او آغاز كرده است.

    آثار ارسطو، از حيث وسعت موضوع و جامعيت اطراف، طورى است كه با چند استثنا، یک دايرةالمعارف تقريباً واقعى و بالنسبه كامل عصر او را ارائه مى‌كند. در اينجا فهرست آثار (تعليمى) ارسطو بر اساس مجموعه معيار بكر(Bekker) ذكر مى‌شود:

    الف) آثار منطقى: مجموعه‌اى كه احتمالاً از سده چهارم میلادى (دوره بيزانسى) با عنوان «ارغنون» شناخته شده‌اند كه در زبان يونانى به معناى «آلت و ابزار» است. این مجموعه، شامل شش رساله است:

    1. مقولات (قاطيغورياس): درباره مقولات عشر؛
    2. عبارت (بِرى هِرمنياس): درباره قضايا؛
    3. تحليلات (آنالوطيقاى) اول: درباره قياس؛
    4. تحليلات (آنالوطيقاى) دوم: درباره برهان؛
    5. جدل (طوبيقا): درباره جدل؛
    6. مغالطات (سوفسطيقا): درباره مغالطه و سفسطه.

    ب) آثار فلسفه طبيعى (طبيعيات)، شامل:

    1. فيزیک (سماع طبيعى)؛
    2. درباره آسمان؛
    3. درباره كون و فساد؛
    4. كائنات جو (هواشناسى).

    ج) آثار روان‌شناختى، شامل:

    1. درباره نفس؛
    2. خرده‌طبيعيات (طبيعيات كوچك): مجموعه چند رساله كوتاه با عناوین «درباره حواس»، «درباره حافظه و يادآورى»، «درباره خواب و بيدارى، درباره رؤيا»، «درباره پيشگویى از طريق رؤيا»، «درباره درازى و كوتاهى عمر»، «درباره جوانى و پيرى» و «درباره تنفس».

    د) آثار زيست‌شناختى (تاريخ طبيعى)، شامل:

    1. درباره تاريخ جانوران؛
    2. درباره اعضاى جانوران؛
    3. درباره پيدايش يا تكون جانوران؛
    4. درباره راه رفتن جانوران؛
    5. درباره جنبش يا حركت جانوران.

    ه‍) آثار اخلاقى:

    1. اخلاق اودموسى؛
    2. اخلاق نیکوماخوسى؛
    3. اخلاق كبير: این رساله كه از نظر ناقدان مشکوک است، برخلاف عنوان آن، حجم بسيار اندكى دارد.

    و) آثار سياسى:شامل رساله «سياست».

    ز) آثار فلسفى:

    1. فن خطابه (ريطوريقا): این رساله همانند «فن شعر»، برخلاف نام خود، بيشتر محتواى فلسفى دارد؛
    2. فن شعر (بوطيقا): ناتمام است؛
    3. درباره فضايل و رذايل: مشکوک است؛
    4. متافيزیک (مابعدالطبيعه): شامل 13 کتاب اصلى است كه با الفباى يونانى مرتب شده‌اند. یک کتاب فرعى نيز با نام «آلفاى كوچك»، پس از کتاب اول قرار گرفته است كه بيشتر ناقدان، آن را تأليف ارسطو نمى‌دانند؛ اگرچه، محتواى آن ارسطویى است.

    وابسته‌ها