ابوطالب مکی، محمد بن علی
نام | ابوطالب مکی، محمد بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | مکی، ابوطالب
حارثی، محمد بن بن عطیة ابیطالب مکی ابوطالب المکی، محمد بن علی |
نام پدر | علی |
متولد | سده چهارم |
محل تولد | |
رحلت | 386 ق یا 996 م- بغداد |
اساتید | ابوزيد
عبدالله بن جعفر بن فارس |
برخی آثار | علم القلوب
قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید إلی مقام التوحید |
کد مؤلف | AUTHORCODE06605AUTHORCODE |
ابوطالب محمد بن على بن عطيه مكى، زاهد و عارف سده چهارم است كه در اصل از مردم جبل ایران بود و چون در مكه پرورش يافت، به مكى معروف شد.
با آنكه ابوطالب از مؤلفان مشهور صوفيه بوده است و در دورههاى بعد همواره به اقوال و روايات او استناد مىكردهاند، آگاهى درباره زندگانى و احوال شخصى او بسيار اندك است.
تحصیلات
از گستردگى و تنوع مطالب و موضوعاتى كه در کتاب «قوت القلوب» او ديده مىشود، چنين بر مىآيد كه وى در اوايل عمر در علوم مرسوم زمان خود به تحصيل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حديث و روايت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وى صحيح بخارى را نزد ابوزيد استماع كرده و از عبدالله بن جعفر بن فارس اجازه روايت گرفته بود و از كسانى چون ابوبكر آجرى، على بن احمد مصيصى، محمد بن عبدالحمید صنعانى و احمد ضحاك روايت مىكرد و كسانى چون عبدالعزيز ازجى و محمد بن مظفر خياط از او روايت كردهاند.
ابوطالب روزگارى به رياضتهاى سخت عمر مىگذرانده و گفتهاند كه سالها خوراكش برگ و ريشه گیاهان صحرا بوده است، تا جايى كه رنگ چهرهاش دگرگون شده بود. نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طريق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تسترى مىرسيد. وى با ابن جلاء نيز مصاحبت داشت و از او با عنوان شيخنا ابوبكر بن جلاء ياد مىكرد.
بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سالهاى 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالمیه را برعهده گرفت. وى نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبليغ مشغول شد و مردم بسيار در مجالس او گردمىآمدند، اما گاه در سخنان او نكات و تعبيراتى شنيده مىشد كه با عقايد رايج مردم سازگار نبود و مورد انكار و انتقاد متشرعان قرار مىگرفت، چنانكه از او نقل كردهاند كه مىگفت: «ليس على المخلوقين اضر من الخالق» از این رو به سخنان ناروا و بدعتآمیز متهم شد و مردم از او روىگردان شدند و ناگزير تا پایان عمر ديگر مجلس نگفت.
روش ابوطالب در تصوف
روش ابوطالب مکی در تصوف، چنانکه اشاره شد، بر مجاهدت و ریاضت نفس و بر زهد و ترک و تجرد مبتنی بوده است. وی جوع و سهر و صمت و خلوت را اساس سلوک میدانسته و ظاهرا در مواردی در این روش از حد اعتدال بیرون میرفته است. اما از سوی دیگر در برخی موارد وسعت نظر و سماحت و اعتدال از خود نشان داده است، چنانکه بر خلاف استاد خود ابن سالم -که بایزید بسطامی را به سبب شطح معروف او تکفیر کرده بود، بایزید را از موحدان میداند و نام او را در کنار نام عارفان بزرگی چون ابراهیم ادهم، شقیق بلخی و سهل تستری میآورد و بر خلاف بسیاری از زهاد زمان خود سماع را، اگر از روی لهو و برای لذت نفسانی نباشد، حلال میداند و میگوید: «هر که سماع را منکر آید، هفتاد صدیق را منکر شده باشد».
ابوطالب از نمایندگان برجسته مکتب سالمیه به شمار میرود و بسیاری از آراء این مکتب از طریق او به صوفیه دورههای بعد و کسانی چون محمد غزالی، ابن برجان، ابوالحسن شاذلی و ابن عربی انتقال یافته است.
احتمال معتزلی بودن ابوطالب
ابن حجر عسقلانی گوید که ابن ندیم، ابوطالب مکی را در شمار مصنفان معتزله آورده است و در بعضی از نسخههای کتاب الفهرست نیز از شخصی به نام محمد بن علی مکی از مصنفان معتزله یاد شده است.
ولی این شخص ابوطالب مکی نیست، زیرا اولا این قول از ابوالقاسم بلخی نقل شده است که در ۳۰۹ ق درگذشته و در این زمان ابو طالب مکی یا به دنیا نیامده بوده، یا بسیار کم سال بوده است؛ ثانیا گرچه ابوطالب مکی در برخی از مسائل کلامی، چون موضوع ذات و صفات و یگانه بودن آن دو، نظری نزدیک یا مشابه آراء معتزله دارد، اما در بیشتر موارد با آنان مخالف است. وی در مسائل علمی و کلامی خود را پیرو حسن بصری دانسته، درباره او گوید: «و هو امامنا فی هذا العلم»
وفات
وى در زمان خلیفه عباسی قادر بالله در سال 386ق در بغداد درگذشت و در جانب شرقى مقبره مالكيه به خاک سپرده شد.
آثار
- قوت القلوب في معاملة المحبوب مهمترين اثرى است كه از وى بر جاى مانده و از آغاز همواره از شهرت و اعتبارى خاص برخوردار بوده است.
- علم القلوب (با توجه به مطالب كه این کتاب با کتاب قوت القلوب اختلاف شديد دارد، به نظر مىرسد كه این کتاب اثر ابوطالب مكى نباشد ولى منسوب به او شده است.)
- المجمل المختصر كه امروزه اثرى از آن موجود نيست
- اربعين كه متضمن چهل حديث بوده است.
منابع مقاله
ر.ک.دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج5 ص630، مجتبایی، فتحالله.