ابن عربی: تحلیلهای عقلی در فصوص الحکم
تحلیلهای عقلی در فصوص الحکم | |
---|---|
پدیدآوران | موسویزاده، سیده مریم (نویسنده) سیدفاطمی، سیده زهرا (نویسنده) |
ناشر | خانه اندیشه زحل |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1403 |
شابک | 5ـ29ـ5223ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ابن عربی: تحلیلهای عقلی در فصوص الحکم تألیف سیده مریم موسویزاده، سیده زهرا سیدفاطمی؛ این کتاب درصدد شناسایی تحلیلهای عقلی ـ فلسفی با پشتوانۀ اصطلاحهای فلسفی بهکاررفته در «فصوص الحکم» است.
ساختار
کتاب در سه فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
«فصوص الحکم» نخستین کتاب مدون در عرفان نظری است؛ قید «نظر» که مستلزم نوعی تحلیل عقلی است، مرز مشترک میان این کتاب با فلسفه است. از سوی دیگر ابنعربی در گزارش از شهود و مکاشفات خود به دنبال اثبات محتوای عرفانی شهود خویش است و برای اثبات گزارههای عرفانی خود از انواع روشها حتی عقلی و فلسفی استفاده میکند. همچنین وجود حجم فراوانی از اصطلاحات فلسفی موجود در این کتاب، صبغۀ فلسفی آن را بیش از پیش آشکار میکند.
تحلیلهای عقلی ابنعربی در «فصوص الحکم» برای تجزیه و تحلیل مفاهیم عرفانی مانند وجود، عدم، جوهر، عرض و ... به کار رفته است و به درک عمیقتر و دقیقتر «فصوص الحکم» کمک میکند؛ همچنین فلسفیبودن کتاب را تأیید میکند.
«فصوص الحکم» شامل یک خطبه و بیستوهفت فصل است که هر فص به یک نبی در ارتباط با آن حکمت اختصاص دارد. ابنعربی با بهرهگیری از آیات قرآن و تفسیر یا تأویل آیات، درصدد بیان سرّ اختصاص هر نبی به همان فص است. این روند از مباحث مبهم در «فصوص الحکم» است. شارحانی همچون قیصری در آغاز شرح هر فص، در ابتدا به سرّ اختصاص هر حکمت به یک نبی میپردازند تا به نوعی ابهامزدایی کنند و سپس مطالب فص را شرح میدهند.
این کتاب درصدد شناسایی تحلیلهای عقلی ـ فلسفی با پشتوانۀ اصطلاحهای فلسفی بهکاررفته در «فصوص الحکم» است. از جمله اصطلاحهای فلسفی که نویسندگان را بر آن داشت تا تحلیلهای فلسفی را از این کتاب به دست آورند، حرکت، حدوث و قدم، وجود و عدم، ادراک و ... است؛ برای مثال ابنعربی در حرکت، حیات را مستلزم حرکت از سنخ وجود و تحقق آن را عینی یا ذهنی تصور میکند. از سوی دیگر قائل به حرکت مجازی و حقیقی است؛ زیرا در سراسر هستی، عالم، »جاز و نمود حقیقتی در صقع ربوبی است که در ساحتهای مختلف تا اعیان ثابته امتدداد دارد.
یافتههای این پژوهش مبتنی بر پاسخ به سه پرسش است: آیا «فصوص الحکم» کتابی عرفانی است؟ آیا بین فلسفه و فلسفی یا تلقی فلسفی تمایزی وجود دارد؟ آیا تحلیلهای فلسفی نه به معنای فلسفۀ متداول در این کتاب وجود دارد؟
بر این اساس کتاب در سه فصل تنظیم شده است. فصل اول اختصاص به زندگینامه و آرای متناقض دربارۀ ابنعربی و «فصوص الحکم» اختصاص دارد و بر فلسفیبودن یا خوانش فلسفی از «فصوص الحکم» متمرکز است. همچنین کتابشناسی «فصوص الحکم» و روش ابنعربی در تحریر و تألیف آن نیز مورد بررسی قرار میگیرد و بهاجمال نسبت عرفان و فلسفه بررسی شده است.
در آثار ابنعربی بهویژه «فصوص الحکم»، افزون بر اصطلاحهای عرفانی، اصطلاحهای فلسفی هم وجود دارد؛ اصطلاحهایی مانند وجود، موجود، عدم، قدیم، حادث، جوهر، عرض، حرکت و ... . در فصل دوم اصطلاحات فلسفی موجود در «فصوص الحکم» بهاجمال بررسی شدهاند.
بررسیها نشان میدهد ابنعربی مطابق با منطق خود تحلیلهای عقلی، استدلال تمثیلی، نقلی و عرفانی دارد؛ در بیشتر موارد روش او عقلی است که در فلسفه به کار برده میشود. در فصل سوم متناسب با عنوان کتاب، تحلیلهای عقلی جستجو شده است؛ اگرچه این تحلیل منظم و پیدرپی نیستند، اما متناسب با ایدۀ پژوهش چینش شده است. مقصود از تحلیلهای فلسفی در این فصل از نوع تحلیلهای فلسفی است که ابنعربی با استفاده از آن ادعاهای خود را اثبات کرده است. محتوای این فصل دربرگیرندۀ شش گفتار ناظر به عناوین فصل دوم است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات