ابن صقر، احمد بن عبدالرحمان بن محمد

ابن صَقْر، ابوالعباس‌ احمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ صقر انصاری‌ خزرجى‌، فقیه‌، محدث‌، ادیب‌ و قاضى‌ مالکى‌ مذهب‌ اندلسى‌ سده 5 -6ق‌/11-12م‌.

ابن صقر، ابوالعباس‌ احمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ صقر انصاری‌ خزرجی
NUR00000.jpg
نام کاملابن صقر، ابوالعباس‌ احمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ صقر انصاری‌ خزرجی
نام‌های دیگرابوالعباس‌ احمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ صقر انصاری‌ خزرجی
تخلصابن صقر؛
نسبانصاری‌ خزرجی؛
نام پدرعبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ صقر انصاری‌ خزرجی؛
ولادت492ق‌ یا 502ق‌
محل تولدالمریه؛، اندلس؛
محل زندگیاندلس، مراکش؛
رحلت559ق یا 569ق
مدفنمراکش؛
طول عمر77
فرزندانابوعبدالله‌ بن‌ احمد بن‌ صقر
دیناسلام
مذهبمالکی
پیشهفقیه‌، محدث‌، ادیب‌، قاضى،‌ کاتب، شاعر، متکلم، خوش‌ نویس؛
منصبقضاوت
اطلاعات علمی
درجه علمیفقیه‌، محدث‌، ادیب‌، قاضى،‌ شاعر، متکلم؛
اساتیدابوالحسن‌ تُطَیلى،‌ ابوالعباس‌ ابن‌ فیره بن‌ مفضل‌، ابوالحسن‌ بن‌ باذش‌، ابوالقاسم‌ بن‌ ابرش؛‌
مشایخابواسحاق‌ بن‌ صواب، ابوبحر سفیان‌ بن‌ عاصى‌، غالب‌ بن‌ عطیه، ابن‌ وضاح‌، ابوالفضل‌ عیاض،‌ خلف‌ بن‌ بشکوال‌، ابن‌ عطیه؛‌
معاصرینابوعبدالله‌ بن‌ حسّون‌، امیران‌ موحدی‌(ابو یعقوب‌ یوسف‌ موحدی و...)؛
شاگردانابوعبدالله‌ بن‌ احمد بن‌ صقر، ابوخالد یزید بن‌ رفاعه، ابومحمد بن‌ محمد قضاعى؛‌
برخی آثار1- شرح‌ شهاب‌ الاخبار قضاعى 2- انوار الافکار فیمن‌ دخل‌ جزیره الاندلس‌ من‌ الزهاد الابرار؛

خاندان

نیای‌ وی‌ اصلاً در سرقسطه‌، شهری‌ که‌ «انصار» مهاجر در آنجا وطن‌ گزیده‌ بودند، مى‌زیست‌ و به‌ سبب‌ بروز نابسامانی‌های‌ سیاسى‌ به‌ بلنسیه‌ نقل‌ مکان‌ کرد.

عبدالرحمان‌ پدر ابن‌ صقر در 454ق‌/1062م‌ در این‌ شهر زاده‌ شد. ازاو به‌ عنوان‌ راوی‌ و مورخى‌ یاد کرده‌اند که‌ در طلب‌ علم‌ به‌ شهرهای‌ بسیار در مغرب‌ و اندلس‌ چون‌ فاس‌، غرناطه‌، قرطبه، مالقه، و المریه‌ سفر کرد.

وی‌ آثار بسیاری‌ به‌ صورت‌ گزیده‌هایى‌ از کتب‌ تاریخ‌ و سیر و مغازی‌ به‌ جای‌ گذارد و سرانجام‌ در 523ق‌/1129م‌ و به‌ روایتى‌ 511ق‌/1117م‌ در مراکش‌ که‌ چند سال‌ آخر عمر را در آنجا مى‌گذرانید، درگذشت‌.

ولادت و تحصیلات

ابن‌ صقر در المریه‌ که‌ پدرش‌ مدتى‌ در آنجا اقامت‌ داشت‌، زاده‌ شد. در تاریخ‌ تولد او اختلاف‌ هست‌: در حالى‌ که‌ بیشتر نویسندگان‌، او را متولد ربیع‌ الاول‌ 492 دانسته‌اند، تنها ابن‌ خطیب‌ که‌ مبسوط ترین‌ شرح‌ حال‌ او را نوشته‌، سال‌ 502ق‌ را به‌ عنوان‌ تاریخ‌ تولد وی‌ ذکر کرده‌ است‌.

ابن‌ صقر از کودکى‌ زیر نظر مستقیم‌ پدر تربیت‌ شد و با او به‌ مجالس‌ استماع‌ حدیث‌ مى‌رفت‌ و هم‌ از این‌ روست‌ که‌ پدر و پسر در برخى‌ از مشایخ‌ روایى‌ خود مشترکند.

به‌ هر حال‌ ابن‌ صقر قرآن‌ و قرائات‌ مختلف‌ آن‌ را از پدر خود و ابوالحسن‌ تُطَیلى‌ و ابوالعباس‌ ابن‌ فیره بن‌ مفضل‌ فراگرفت‌، و در ادبیات‌ نزد کسانى‌ چون‌ ابوالحسن‌ بن‌ باذش‌ و ابوالقاسم‌ بن‌ ابرش‌ به‌ شاگردی‌ پرداخت‌، و از کسانى‌ نظیر ابواسحاق‌ بن‌ صواب‌ و ابوبحر سفیان‌ بن‌ عاصى‌ و غالب‌ بن‌ عطیه‌ و ابن‌ وضاح‌ و ابوالفضل‌ عیاض‌ و خلف‌ بن‌ بشکوال‌ و ابن‌ عطیه‌ روایت‌ کرد.

مناصب

به‌ نظر مى‌رسد که‌ ابن‌ صقر نیز مانند پدر در شهرهای‌ مغرب‌ و اندلس‌ سفرها کرد. چه‌ در سال‌های‌ پیش‌ از 536ق‌ از حضور او در غرناطه‌ و وادی‌ آش‌ سخن‌ رفته‌ است‌؛ اما در واپسین‌ سال‌های‌ فرمانروایى‌ مرابطون‌، به‌ مراکش‌ بازگشت‌ و روایت‌ ابن‌ قاضى‌ مکناسى‌ مبنى‌ بر آنکه‌ ابن‌ صقر در فاس‌، به‌ دکانى‌ در غرب‌ مسجد جامع‌ آنجا به‌ استنساخ‌ و صحافى‌ کتاب‌ مى‌پرداخت‌ و هم‌ در آن‌ شهر موعظه‌ مى‌کرد، باید مربوط به‌ همین‌ سال‌ها باشد؛

نیز در همین‌ سال‌ها بود که‌ ابوعبدالله‌ بن‌ حسّون‌ قاضى‌ مراکش‌، ابن‌ صقر را به‌ عنوان‌ کاتب‌ برگزید. پس‌ از عزل‌ ابن‌ حسّون‌، وی‌ منصوب‌ قضا یافت‌ و سپس‌ امام‌ جماعت‌ شد.

ابن‌ صقر ظاهراً در همین‌ مقام‌ بود که‌ موحدون‌ در شوال‌ 541 مراکش‌ را تصرف‌ کردند و به‌ دنبال‌ آن‌ کتابخانه بزرگى‌ که‌ وی‌ فراهم‌ کرده‌ و بسیاری‌ از کتاب‌های‌ آن‌ را به‌ خط خود نوشته‌ بود، در این‌ واقعه‌ از میان‌ رفت‌.

عبدالمؤمن‌ موحدی‌ پس‌ از تصرف‌ آن‌ دیار، ابن‌ صقر را نخست‌ به‌ قضای‌ مراکش‌ و سپس‌ به‌ قضای‌ غرناطه‌ و آنگاه‌ به‌ قضای‌ اشبیلیه‌ برگزید.

از مشاغل‌ قضایى‌ او به‌ روزگار فرمانروایى‌ ابو یعقوب‌ یوسف‌ موحدی‌ یاد نشده‌، تنها گفته‌اند که‌ این‌ امیر، ابن‌ صقر را به‌ خدمت‌ کتابخانه‌ برگزید که‌ به‌ گفته ابن‌ خطیب‌ به‌ دیده موحدون‌ از مناصب‌ مهمى‌ به‌ شمار مى‌رفت‌ که‌ جز دانشمندان‌ و بزرگان‌ اهل‌ علم‌ را بدان‌ راه‌ نبود.

با این‌همه‌ دانسته‌ نیست‌ که‌ چرا ابن‌ صقر، به‌ رغم‌ اهمیتى‌ که‌ در دستگاه‌ موحدون‌ داشت‌ و به‌ وی‌ بسیار ارج‌ مى‌نهادند، به‌ مراکش‌ بازگشت‌ و تا پایان‌ عمر همانجا سکنى‌ گزید.

شخصیت علمی و شاگردان

ابن‌ صقر را محدثى‌ ثقه‌ و کاتبى‌ بلیغ‌ و شاعری‌ ماهر و متکلمى‌ برجسته‌ و خوش‌ نویسى‌ چیره‌دست‌ شمرده‌اند که‌ نسبت‌ به‌ دنیا بسى‌ بى‌اعتنا بود و با آنکه‌ از امیران‌ موحدی‌ عطایا به‌ وی‌ مى‌رسید، به‌ اندک‌ قوتى‌ قناعت‌ مى‌ورزید و چون‌ درگذشت‌ هیچ‌ میراثى‌ برجای‌ نگذارد. با این‌همه‌ طبعى‌ بلند و همتى‌ عالى‌ داشت‌. وی‌ علاوه‌ بر مشاغل‌ یاد شده‌، مجالس‌ درس‌ نیز داشت‌ و برخى‌ از آنها چندان‌ شهرت‌ یافته‌ بود که‌ حتى‌ امیر موحدی‌ نیز در شمار طلاب‌ در آن‌ شرکت‌ مى‌جست‌. پسرش‌ ابوعبدالله‌ بن‌ احمد بن‌ صقر و نیز ابوخالد یزید بن‌ رفاعه‌ و ابومحمد بن‌ محمد قضاعى‌ از او روایت‌ کرده‌اند.

وفات

تاریخ‌ درگذشت‌ او را نیز به‌ اختلاف‌ یاد کرده‌اند. ابن‌ خطیب‌ جمادی‌الاول‌ 559 را تاریخ‌ درگذشت‌ او دانسته‌ و معلوم‌ نیست‌ چرا پالنثیا همین‌ روایت‌ را پذیرفته‌ و ذکر کرده‌ است‌، در حالى‌ که‌ دیگران‌ 569ق‌ را ذکر کرده‌اند.

آثار

ابن‌ صقر تصانیفى‌ نیز داشته‌ که‌ به‌ گفته ابن‌ خطیب‌ بر دانش‌ و ادراک‌ و تسلط او بر موضوع‌ آن‌ آثار گواه‌ بوده‌ است‌:

  1. شرح‌ شهاب‌ الاخبار قضاعى،
  2. انوار الافکار فیمن‌ دخل‌ جزیره الاندلس‌ من‌ الزهاد الابرار، که‌ ناتمام‌ ماند و پسرش‌ پس‌ از مرگ‌ او آن‌ را به‌ پایان‌ برد.

در کتابخانه طلعت‌ قاهره‌ نسخه‌ای‌ از شرح‌ شهاب‌ الاخبار، بى‌ذکر نام‌ مؤلف‌ موجود است‌ که‌ در 553ق‌ تألیف‌ شده‌ و محتملاً همین‌ اثر ابن‌ صقر است‌. نسخه‌های‌ دیگری‌ از همین‌ اثر در کتابخانه‌های‌ توپکاپى‌ و اوقاف‌ العامه موصل‌ نگهداری‌ مى‌شود[۱].

پانویس

  1. بخش تاریخ، ج4، ص116-115

منابع مقاله

بخش تاریخ، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

وابسته‌ها