ابن خصیب، ابوبكر حسن
ابن خَصیب، ابوبكر حسن، اخترشناس ایرانى تبار سده 3ق/9م.
او به فارسى و عربى مىنوشت. ابن طاووس، كنیه او را ابوالحسین بن ابىالخصیب ذكر كرده و از دانشمندان شیعه اهل قم و مقیم كوفه برشمرده است. از زادگاه و جزئیات زندگى وی آگاهى دقیقى در دست نیست و آنطور كه از نوشته خود وی در كتاب الموالید برمىآید، ابوالعنبس صمیری منجم را در 230قش/845م ملاقات كرده و ظاهراً بیشتر از كِنْدی ریاضىدان (د احتمالاً میان 252-260ق/866 -874م) زندگى كرده است. بدین ترتیب مىتوان چنین نتیجه گرفت كه ابن خصیب در نیمه دوم سده 3ق/9م زنده بوده، از این روی نوشته بغدادی كه تاریخ درگذشت او را حدود 190ق/805م ذكر كرده است، درست به نظر نمىرسد.
وی پیش از آنكه به علم هیأت بپردازد، به تحقیق و مطالعه در سعد و نَحس و قِران ستارگان علاقه خاص داشت و در پیشگویى و «سهمالغیب» (بخشى معین از فلكالبروج كه طالع بینند) نیز ماهر بود و متخصص احكام نجوم به شمار مىرفت، ولى پیشگوییهای او اغلب نادرست بود. ابن خصیب در احكام نجوم مهارت داشت و به همین سبب حامیان زیادی یافت و شاید به همین دلیل، آثارش جزء بزرگترین كتابهای احكام نجوم مورد پذیرش ملل دیگر نیز قرار گرفت و از اجزای لازم علم نجوم و دانشهای وابسته به آن گردید.
آثار
1.كارمهتر یا الكارمهتر، دائرةالمعارفى است نجومى. ابن ندیم آن را شامل 4 كتاب به شرح زیر مىداند: كتاب المدخل إلى علمالهیئة؛ كتاب تحویل سنيالعالم كه این هر دو كتاب ظاهراً از میان رفته است؛ كتاب الموالید؛ كتاب تحویل سنيالموالید كه از مآخذ معتبر خواجه نصیرالدین طوسى در كتاب سفینة او بوده است. كتاب الموالید و كتاب تحویل سنيالموالید هر دو در یك مجلد در كتابخانههای حمیدیه و چستربیتى و كتاب الموالید با عنوان المغني في الموالید یا المقنع في الموالید در اسكوریال به شمارههای: 935، 940، 973 و 978 (ناقص) و در كتابخانه فاتح استانبول (شم 5411) نگهداری مىشود. ترجمه لاتین كتاب الموالید كه در آن نام الخصیب به صورت الكاسین پسر الكاسیت آمده است در 615 یا 626ق/1218 یا 1229م توسط سالیو یا سالومون در پادوا انجام گرفته و در 898ق/1493م، 899ق/1493م و 907ق/ 1501م در ونیز و در 947ق/1540م در نورنبرگ آلمان چاپ شده است. ترجمه عبری آن نیز به وسیله اسحاق ابوالخیر در 904ق/1498م صورت گرفته است. همچنین كتاب تحویل سنيالموالید را افلاطون تیولى ترجمه كرده است. بعدها یوهانس میلیوس كتابدار حكمران ایالت ساكسونى با نوشتن شرحى ، توجه دیگران را به آثار ابن خصیب جلب كرد، بهطوری كه كتاب مغني فى الموالید به جزئى از «صد گفتار» منسوب به هرمس تبدیل شد.
2.أحكامالنجوم، نسخهای از آن در كتابخانه ملك (شم 3502) در 338 برگ وجود دارد كه تاریخ كتابت آن رمضان 1226/سپتامبر 1811 است. سزگین احتمال داده است كه این كتاب نسخهای از الجامع الكبیر في الأحكام تألیف ایوب بن عینالدولة خلاطى خطیب باشد. گذشته از آثار یاد شده، ابن قفطى، كتابهای قضیبالذهب، النُكت و كتاب المنثور را كه به یحیى بن خالد برمكى تقدیم شده و ابن ندیم آنها را منسوب به ابن خیاط مىداند، به ابن خصیب نسبت داده است. چنین به نظر مىرسد كه ابن قفطى، هنگام استفاده از الفهرست دچار اشتباه شده، زیرا كه در هیچیك از مآخذ دیگر كه زندگىنامه و آثار ابن خصیب را نوشتهاند، به كتابهای مذكور اشاره نشده است. همچنین موضوع حمایت برمكیان از ابن خصیب نیز كه در «دائرةالمعارف اسلام» به آن اشاره شده، ناشى از انتساب كتاب المنثور به ابن خصیب بوده است. [۱]
پانویس
- ↑ دیانت، علىاكبر، ج3، ص422-423
منابع مقاله
دیانت، علىاكبر، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.