ابن جوزی، یوسف بن عبدالرحمن
ابنجوزی، یوسف بن عبدالرحمن | |
---|---|
نام کامل | محییالدین یوسف بن عبدالرحمن بن جوزی |
نام پدر | ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی |
ولادت | ذیقعده 580ق |
محل تولد | بغداد، عراق |
رحلت | 656ق |
مذهب | حنبلی |
پیشه | فقیه، اصولى، واعظ و محتسب |
اطلاعات علمی | |
اساتید | |
شاگردان | |
برخی آثار | |
محییالدین یوسف بن عبدالرحمن بن جوزی (580-656ق)، فقیه، اصولى، واعظ و محتسب حنبلىمذهب بغداد، فرزند ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی
زادروز، زادگاه و نسب
وی فرزند کهتر ابوالفرج عبدالرحمان بن جوزی است و در ذیقعده 580ق، در بغداد زاده شد.
تحصیل
وی نزد پدرش و کسانى چون یحیى بن اسعد بن بوش و ابومنصور عبدالله بن محمد بن عبدالسلام و ابن مغطوش و ابن کلیب حدیث شنید و قرائات را در واسط نزد ابن باقلانى فراگرفت و از مستعصم خلیفه اجازه روایت یافت. وی همچنین از شیخ ضیاءالدین عبدالوهاب بن سکینه، خرقه گرفت.
مناصب
در 17 سالگى پدرش درگذشت و مادر خلیفه الناصر حمایت از او را بهعهده گرفت و به اشارت همو، پس از وعظ در برابر فقیهان بغداد، اجازه یافت که بهجای پدر به وعظ بنشیند و خلیفه او را خلعت داد. در 615ق، دوباره به شغل حسبت منصوب شد و در آغاز سال بعد، فرمانى مبنى بر تشدید مبارزه با منکرات صادر کرد. در 623ق، از سوی خلیفه الظاهر با خلعتهایى نزد ایوبیان مصر و شام رفت تا آنان را از اتحاد با جلالالدین خوارزمشاه بازدارد.
در سالهای 634 و 635ق، به مصر نزد الکامل و به حلب نزد العزیز فرستاده شد. همچنین به آسیای صغیر نزد علاءالدین کیقباد سلجوقى به رسالت رفت. محیىالدین در 632ق، علاوه بر حسبت که برعهده داشت، به تدریس در مدرسه مستنصریه بغداد نیز گمارده شد.
شاگردان
سالهایی که محییالدین به تدریس اشتغال داشت و یا در مصر و شام به هنگام مأموریتهای سیاسی، حدیث میگفت، بسیار کسان از محضر او استفاده کردند؛ کسانی همچون: تاجالدین احمد بن فوطى، ابن قصاب فقیه حنبلى و مدرس مستنصریه، ابن البدایع فقیه، دمیاطى و شهابالدین احمد حنبلى.
سرانجام وی
چون ابن علقمى استاد الدار مستعصم به وزارت منصوب شد (642ق)، محیىالدین بهجای او برگزیده شد و تا هنگام یورش هلاکو به بغداد در همان شغل بود و چون مغولان وارد شهر شدند، او را با سه فرزندش جمالالدین، شرف الدین، تاجالدین و بسیاری از رجال دربار خلافت به فرمان هلاکو به قتل رساندند.
آثار
- الإيضاح في الجدل، یا الإيضاح لقوانين الاصطلاح؛
- المذهب الأحمد في مذهب أحمد؛
- معادن الإبريز في تفسير الكتاب العزيز؛
- دیوان شعر[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: بخش تاریخ، ج3، ص277-278
منابع مقاله
بخش تاریخ، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1369.