إعلام العالم بعد رسوخه بحقائق ناسخ الحديث و منسوخه

    از ویکی‌نور
    إعلام العالم بعد رسوخه بحقائق ناسخ الحديث و منسوخه
    إعلام العالم بعد رسوخه بحقائق ناسخ الحديث و منسوخه
    پدیدآورانابن جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) زهراني، أحمد بن عبدالله عماري (محقق)
    ناشردار ابن حزم
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1423ق - 2002م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /الف2الف6 144/2 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    إعلام العالم بعد رسوخه بحقائق ناسخ الحديث و منسوخه، نوشته محدث، مورخ، متکلم و فقیه حنبلی قرن ششم قمری؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی (510-‌597ق)، روایات ناسخ و منسوخ را در ابواب فقهی به‌صورت اجتهادی بررسی و تحلیل کرده و به اظهارنظر پرداخته است و ناسخ یا منسوخ بودن یا نبودن تعداد 403 روایت را در متن اصلی کتاب، توضیح داده است.

    عنوان، هدف و روش

    • محقق کتاب؛ (أحمد بن عبدالله عماري زهراني)، با بیان اینکه چند نام -از جمله، «الناسخ و المنسوخ في الحدیث الشریف» و «کتاب معرفة الحدیث الناسخ و المنسوخ» برای این اثر ذکر شده، عنوان «إعلام العالم بعد رسوخه بحقائق ناسخ الحديث و منسوخه» را صحیح‌تر شمرده است. [۱]
    • ابوالفرج بن جوزی، با تأکید بر اینکه علم ناسخ و منسوخ از مهم‌ترین علوم نزد راسخان است و اندیشوران قدیم نسبت به آن، کمتر اهتمام ورزیده‌اند و برخی از عالمان متأخر نیز در این مسئله به گزافه‌گویی پرداخته‌اند؛ قصدش را از این اثر، بیان نظر صواب دانسته است. [۲]
    • محقق، مقدمه علمی ابوالفرج بن جوزی را بسیار مهمّ و باارزش دانسته است؛ زیرا ذهن خواننده را برای ورود در مبحث عمیق نسخ، کاملا آماده می‌کند. [۳]

    ساختار و محتوا

    نویسنده در مقدمه‌ عالمانه‌اش، وجود ناسخ و منسوخ در احادیث، ارزش آگاهی به روایات ناسخ و منسوخ، فایده نسخ و راه‌های شناسایی ناسخ را توضیح داده است. او کتاب حاضر را بر اساس کتاب‌های فقهی اهل‌سنت قرن ششم قمری در 18 باب (طهارت، مساجد، مواقیت، اذان، نماز، جنائز، زکات، روزه، نکاح، بیع، اطعمه، اشربه، لباس، علم، سفر، جهاد، حدود و عقوبات و آداب) تنظیم کرده است. ابوالفرج بن جوزی، در هر یک از باب‌های مذکور، روایات موافق و مخالف نسخ را می‌آورد و بعد نظر خودش را بیان می‌کند. عماري زهراني مقصود نویسنده را از تنظیم مباحث بر طبق ابواب فقهی، آسان‌سازی شمرده که از اهداف اصیل ابن جوزی در غالب آثارش است. [۴]

    نمونه مباحث

    • راه‌های شناخت نسخ چند مورد است:
    • سخن پیامبر(ص) مانند اینکه «کنتُ نهیتُکم عن زیارة القبور ألا فَزُورُوها.» من شما را از زیارت قبور نهی کرده بودم؛ ولی آگاه باشید الآن می‌گویم: قبور را زیارت کنید.
    • اینکه 2 تا خبر متعارض وارد شود و معلوم باشد که یکی از آن دو، متأخر است؛ در این صورت مشخص می‌شود که همان ناسخ است.
    • درصورتی‌که خبر واحد، مخالف اجماع باشد؛ در این صورت، با اجماع بر نسخ شدن آن استدلال می‌شود. [۵]
    • أنس روایت کرده است: «انّ النبي(ص) کان لایرفع یدیه في الدعاء إلّا في الإستسقاء.» یعنی پیامبر(ص) دستانش را در دعا بالا نمی‌بُرد مگر در دعای باران‌خواهی. در مقابل روایتی که گذشت، روایات مخالفی آمده است:
    1. عبدالرحمن بن سمرة روایت کرده است: «انّ النبي(ص) رفع یدیه في الکسوف.» پیامبر(ص) دستانش را در دعای کسوف بالا برد.
    2. ابوبرزة حدیثی آورده است: «انّ النبي(ص) دعا علی رجلین فرفع یدیه.» پیامبر(ص) بر 2 مرد نفرین کرد پس دستانش را بالا برد.
    3. ابن عباس روایت کرده است: «انّ النبي(ص) کان اذا دعا رفع یدیه» پیامبر(ص) وقتی دعا می‌کرد، دستانش را بالا می‌بُرد.
        • نتیجه: پس این احادیث، ثابت می‌کند که پیامبر(ص) وقتی دعا می‌کرد، دستانش را بالا می‌بُرد، ولی حدیث أنس می‌گوید که او فقط دست بالابردن در نماز باران را حفظ کرده است، پس ثابت‌شده (بالابردن دستان در دعا) بر ثابت نشده، مقدم می‌شود. [۶]

    نقدهای روش‌شناسانه

    أحمد بن عبدالله عماري زهراني، بعد از بیان منزلت علمی نویسنده و امتیازات کتاب حاضر، چند انتقاد را نیز بر نویسنده وارد دانسته است؛ از جمله:

    1. او در همه مباحث، پیرو ابوحفص عمر بن شاهین است حتی در اشتباهاتش: مثلا ابن شاهین در سند حدیث 266 «محمد بن جعدة» آورده و ابن جوزی هم آن را بدون توجه نقل کرده است! درحالی‌که صحیح نیست و «یحیی بن جعدة» صحیح است همان‌طور که در مسند احمد و... آمده است.
    2. گاهی حدیثی را به بخاری یا مسلم نسبت می‌دهد؛ ولی وقتی به صحیح بخاری یا مسلم مراجعه می‌کنیم آن را با همان الفاظی که گفته، نمی‌یابیم! و...
    3. گاهی حدیثی را به نقل از یکی از صحابه می‌آورد و سندش را ذکر نمی‌کند! درصورتی‌که این اهمال‌کاری باعث اخلال در روش بحث علمی است؛ زیرا در پژوهشی مانند ناسخ و منسوخ، لازم است اول سند آورده شود تا صدور حدیث، ثابت شود و بعد بتوان داوری کرد که آیا حدیث، ناسخ است یا نه. [۷]

    پانویس

    1. مقدمه ‌تحقیق، ص41.
    2. مقدمه ‌کتاب، ص49.
    3. مقدمه ‌کتاب، ص42.
    4. مقدمه ‌تحقیق، ص41.
    5. متن کتاب، ص55- 57.
    6. متن کتاب، ص446- 448.
    7. مقدمه ‌تحقیق، ص43- 45.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها