آداب الصوفية
آداب الصوفية | |
---|---|
پدیدآوران | قشیری، عبدالکریم بن هوازن (نويسنده) حمادی، نزار (محقق) |
ناشر | دار التقوی ** محمد مردانی (مولف) |
مکان نشر | تونس - تونس ** سوریه - دمشق |
سال نشر | 1401ش - 1443ق - 2022م |
چاپ | 1 |
شابک | 978-9933-640-32-6 |
موضوع | تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 - آداب طریقت - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 4آ5ق 288 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آداب الصوفية، تألیف ابوالقاسم عبدالکریم قشیری (376-465ق)، از جمله منابع مهم در معرفی صوفیه و آداب و اخلاقیات این طایفه در برخورد با اطرافیان است. کتاب به اهتمام نزار حمادی منتشر شده است.
کتاب «جوامع آداب الصوفية» ابوعبدالرحمن سلمی (متوفی 412ق)، اثری است که در آن عیون سخنان بزرگان زهد و تعبد و ورع درباره آداب نقل شده است. پس از او شاگردش ابوالقاسم قشیری راه او را پی گرفت و رساله مستقلی در این موضوع تألیف کرد و نامش را «آداب الصوفية» گذارد. او در این رساله کلام گذشتگان را نقل نکرد و تلاش کرد مجموعه بزرگی از تفاصیل آداب و اخلاق که فقیر، یعنی مرید در سلوک طریق اهل تصوف، باید به آن آراسته شود، ارائه کند. مناقب و فضائل رجال رسالهاش را نیز بهاختصار ذکر کرد[۱].
افرادی چون ذهبی در «تاريخ الإسلام» و تاجالدین سبکی در «طبقات الشافعية الكبری» و صفدی در «الوافي بالوفيات»، یاقوت حموی در «معجم الأدباء» و دیگران کتاب «آداب الصوفية» را از آن امام قشیری دانستهاند[۲].
قشیری در ابتدای کتاب، سبب نگارش آن را درخواست یکی از دوستانش دانسته که از او خواسته رساله مختصری در آداب تصوف و اخلاق ایشان و افعال آنها با مردم و احوال آنها با حق تألیف کند[۳].
اولین مبحث کتاب، ذکر آداب فقیر و مرید با مشایخ است. بر فقیر واجب است که در مصاحبت با مشایخ در ظاهر ترک مخالفت کند و در باطن هم اعتراض بر ایشان را ترک کند. همچنین از جمله آداب فقیر آن است که در برابر مشایخ جز در حال ضرورت سخن نگوید و در برابر ایشان چیزی از فضائل خود را اظهار نکند و اگر بر عیبی از ایشان وقوف یافت، آن را پنهان کند و اتهام را به خود برگرداند[۴].
آنچه بر شیخ در تأدیب مریدش واجب است، آداب فقیر با برادران، آداب برخورد با اجانب و اغنیا و فقرا، آداب مجاهده، توکل، تواضع و اخلاص، آداب سؤال کردن، آداب خوردن، آداب رفتار با خانواده و فرزند و آداب سفر، از جمله عناوین مباحث کتاب است.
قابل توجه آنکه قشیری در صفحه 59 کتاب، تعریفی از تصوف و صوفی ارائه میکند؛ درحالیکه به نظر میرسد که جایگاه این بحث در ابتدای کتاب باشد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه، دیباچه و متن کتاب.