مشارق أنوار القلوب و مفتاح أسرار الغیوب

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    مشارق أنوار القلوب و مفتاح أسرار الغیوب
    مشارق أنوار القلوب و مفتاح أسرار الغیوب
    پدیدآورانابن دباغ، عبدالرحمن بن محمد (نويسنده) کیالی، عاصم ابراهیم (مصحح)
    عنوان‌های دیگرسر الاسرار فی کشف الانوار
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1426ق - 2005م
    چاپ1
    شابک-
    موضوععرفان - متون قدیمی تا قرن 14 - عشق (عرفان)
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏م‎‏5 286/9 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مشارق أنوار القلوب و مفاتح أسرار الغيوب، نوشته عبدالرحمن بن محمد انصاری، معروف به ابن دبّاغ (605-‌699ق)، از بزرگان صوفیه، درباره حقیقت سلوک به‌سوی حق‌ تعالی و رسیدن به جمال الهی، به زبان عربی است که تحقیق و تصحیح و تعلیق آن را عاصم ابراهیم کیّالی عهده‌دار بوده ‌است.

    مطالب این کتاب در ده باب بیان شده ‌است:

    باب اول: درباره راهی است که نفوس زکیه را به محبت حقیقی می‌رساند؛

    باب دوم: در ذکر محبت و معانی آن و اختلاف عبارات در آن؛

    باب سوم: در اقسام محبت جنسی و نفسی؛

    باب چهارم: در حقیقت کمال و جمال؛

    باب پنجم: در محبت معنوی پنهان از اذهان بشر؛

    باب ششم: در اقسام محبان از سالکان؛

    باب هفتم: در مقامات سالکان و احوال عارفان؛

    باب هشتم: در منازل واصلان از اهل تمکین؛

    باب نهم: در ذکر اجمالی عشق و احوالی که به آن مربوط می‌شود؛

    باب دهم: در فضائلی که نفس از طریق محبت کسب می‌کند[۱].

    در قسمتی از متن آمده ‌است:

    حکایت شده عارفی، مردی را دید بر سر قبری گریه می‌کند. از او علت گریه‌اش را پرسید؛ جواب داد: صاحب این قبر، محبوب من بود و چون مُرد، من توانایی تحمل این فراق را ندارم. عارف به او گفت: تو به خودت ظلم کرده‌ای که کسی را که می‌میرد، دوست داشته‌ای؛ پس اگر کسی را که نمی‌میرد، دوست داشته ‌باشی، به فراق او معذب نمی‌شوی[۲].

    دومین بخش این کتاب، «سرّ الأسرار في كشف الأنوار»، رساله‌ای از مجدالدین ابوالفتوح احمد بن محمد غزالی (ح 452-‌520ق)، از عرفای قرن ششم، درباره اسرار نبوت و ولایت و بعضی از علوم ذوقی الهی، به زبان عربی است که تحقیق و تصحیح و تعلیق آن را نیز عاصم ابراهیم کیّالی عهده‌دار بوده‌ است.

    این رساله حاوی پانزده پرسش عرفانی و پاسخ آنهاست که تعدادی از آنها بیان می‌شود:

    1. فقر چیست؟
    2. صفات فقیر چیست؟
    3. نشانه فقیر کامل و ناقص چیست؟
    4. نشانه فقیری که هر لحظه‌ در سیر خویش فزونی می‌یابد و فقیری که در صورت و ظاهر فقر، توقف کرده ‌است، چیست؟
    5. معنای قول پیامبر(ص): «الفقر فخري و به أفتخر يوم القيامة» و «الفقر سواد الوجه في الدّارين» و «كاد الفقر أن يكون كفرا» و معنای قول ابویزید: «إذا تمّ الفقر فهو اللّه» چیست؟
    6. حکمت اینکه واصل، بعضی از مردم را اکرام می‌کند و بعضی را نه، چیست؟ درحالی‌‌که اتصال وی به خداوند متعال، اقتضای برخورد یک‌سان با همه را دارد و اگر بعضی را بر بعض دیگر ترجیح دهد، موجب استهانت متجلی در بعض صور می‌شود و این شایسته کمال نیست.
    7. حقیقت سلوک و مراتب آن چیست؟
    8. نشانه سالک حقیقی چیست تا طالب محجوب که در امور معنوی مانند نابینا است، بتواند او را بشناسد؟
    9. کیفیت جلوس در خلوت چگونه است؟ مراتب ذکر چیست و چه ذکری اولویت دارد؟[۳].

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب؛ ص17، 23، 32، 40، 51، 57، 63، 77، 87 و 95
    2. ر.ک: همان، ص58
    3. ر.ک: همان، ص121، 123، 125، 127، 129، 131، 133، 134، 135

    منابع مقاله

    متن کتاب.


    وابسته‌ها