پرش به محتوا

گنجینه عرفان: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR11037J1.jpg|بندانگشتی|گنجینه عرفان]]
| تصویر =NUR11037J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =گنجینه عرفان
|+ |
| عنوان‌های دیگر =زبدة الحقایق
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|گنجینه عرفان
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|زبده الحقایق


مقصد اقصی
مقصد اقصی
|-
| پدیدآوران =
|پدیدآورندگان
[[نسفی، عزیزالدین بن محمد]] (نویسنده)
|data-type='authors'|[[نسفی، عزیزالدین بن محمد]] (نويسنده)
| زبان =فارسی
|-
| کد کنگره =
|زبان  
| موضوع =
|data-type='language'|فارسی
عرفان - مجموعه‌‏ها
|-
| ناشر =
|کد کنگره  
گنجينه
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
| مکان نشر =تهران - ایران
|-
| سال نشر = 1352 ش  
|موضوع  
|data-type='subject'|عرفان - مجموعه‌‏ها
|-
|ناشر  
|data-type='publisher'|گنجينه
|-
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|تهران - ایران
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1352 هـ.ش  
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE11037AUTOMATIONCODE
|}
</div>


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11037AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11037
| کتابخوان همراه نور =11037
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}


== معرفى اجمالى ==
'''گنجینه عرفان'''، مجموعه‌ای است از چند اثر عرفانی به نام‎های  '''اشعة‌ اللمعا‌ت‌'''، '''سوانح‌'''، '''شرح‌  ابیات مثنوی'''، '''مقصد اقصی'''، '''زبدة‌ الحقا‌ئق'''، و '''منتخب‌ چها‌ر عنوان‌ کیمیا‌ی سعا‌دت''' که توسط اصغر حامدی ربانی گردآوری شده است. این آثار توسط عبدالرحمن جامی، محمد بن محمد غزالی، عزیزالدین نسفی، ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، جلال‌الدین مولوی نوشته شده است.


== اشعة اللمعات ==
پیش از این برای این اثر کتابشناسی تحت عنوان [[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|''أشعة اللمعات'' (شرح لمعات)]] تهیه شده است.
== سوانح ==
پیش از این برای این رساله کتابشناسی تحت عنوان ''[[السوانح في العشق]] تهیه شده است.''
== شرح ابیات مثنوی ==
== مقصد اقصی ==
'''مقصد اقصى'''، اثر [[عزيزالدين نسفى]]، به زبان فارسى، رساله‌اى است در عرفان عملى و نظرى.
'''مقصد اقصى'''، اثر [[عزيزالدين نسفى]]، به زبان فارسى، رساله‌اى است در عرفان عملى و نظرى.


خط ۵۰: خط ۴۷:
از آنجا كه نسفى در مقدمه «كشف الحقائق» ذكرى از «مقصد اقصى» كرده، احتمالاً اين كتاب را پيش از 680ق(سال تأليف كشف الحقائق)، نوشته است.
از آنجا كه نسفى در مقدمه «كشف الحقائق» ذكرى از «مقصد اقصى» كرده، احتمالاً اين كتاب را پيش از 680ق(سال تأليف كشف الحقائق)، نوشته است.


== ساختار ==
=== ساختار ===




كتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف، 8 فصل مقدماتى، 8 باب(كه برخى، خود، داراى چندين فصلند) و يك خاتمه است.
كتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف، 8 فصل مقدماتى، 8 باب(كه برخى، خود، داراى چندين فصلند) و يك خاتمه است.


== گزارش محتوا ==
=== گزارش محتوا ===




مقدمه: مقدمه كتاب، مشتمل بر هشت فصل است كه درباره‌ى اصول تصوف نوشته شده است و مسائلى از قبيل راه، رونده، منازل سلوك، مقصد، شريعت، طريقت، حقيقت، صحبت، ترك، سلوك، انسان كامل آزاد در آن مطرح شده است. نسفى تصريح مى‌كند كه هر فصلى از اين فصول هشت‌گانه، در واقع اصلى از اصول تصوف است و بر اهل تصوف لازم است كه اين فصول را هميشه مورد مطالعه قرار دهند.
مقدمه: مقدمه كتاب، مشتمل بر هشت فصل است كه درباره‌ى اصول تصوف نوشته شده است و مسائلى از قبيل راه، رونده، منازل سلوك، مقصد، شريعت، طريقت، حقيقت، صحبت، ترك، سلوك، انسان كامل آزاد در آن مطرح شده است. نسفى تصريح مى‌كند كه هر فصلى از اين فصول هشت‌گانه، در واقع اصلى از اصول تصوف است و بر اهل تصوف لازم است كه اين فصول را هميشه مورد مطالعه قرار دهند.


فصل اول: رونده در اول، حس است و بعد از مدتى عقل مى‌شود و در آخر، نور الله مى‌گردد. مقصود همه روندگان، معرفت خداوند تبارك و تعالى است. در باب منازل سلوك، اهل تصوف و اهل وحدت سخنانى دارند؛ اهل تصوف مى‌گويند: «از انسان تا به خدا راه نيست، چون ذات حق تعالى نامحدود است و اول و آخر ندارد و به كل اشياء محيط است و كسانى كه به قرب حضور مى‌رسند، تمام عالم را در جنب عظمت ذات خداوند، مانند قطره مى‌بينند»، ولى اهل وحدت مى‌گويند: «از انسان تا به خدا راه نيست، چون وجود، يكى بيش نيست و آن وجود خداى تعالى است و تا سالك از وجود مجازى خود نگذرد، هرگز به خدا نخواهد رسيد».
فصل اول: رونده در اول، حس است و بعد از مدتى عقل مى‌شود و در آخر، نورالله مى‌گردد. مقصود همه روندگان، معرفت خداوند تبارك و تعالى است. در باب منازل سلوك، اهل تصوف و اهل وحدت سخنانى دارند؛ اهل تصوف مى‌گويند: «از انسان تا به خدا راه نيست، چون ذات حق تعالى نامحدود است و اول و آخر ندارد و به كل اشياء محيط است و كسانى كه به قرب حضور مى‌رسند، تمام عالم را در جنب عظمت ذات خداوند، مانند قطره مى‌بينند»، ولى اهل وحدت مى‌گويند: «از انسان تا به خدا راه نيست، چون وجود، يكى بيش نيست و آن وجود خداى تعالى است و تا سالك از وجود مجازى خود نگذرد، هرگز به خدا نخواهد رسيد».


فصل دوم: غرض از شريعت و طريقت و حقيقت سه چيز است:
فصل دوم: غرض از شريعت و طريقت و حقيقت سه چيز است:
خط ۱۱۴: خط ۱۱۱:
10. تمكين.
10. تمكين.


فصل سوم: انسان كامل، آن است كه در او چهار چيز به كمال باشد: اقوال نيك و افعال نيك و اخلاق نيك و معارف. كار سالكان، آن است كه اين چهار چيز را به كمال رسانند. انسان كامل را به اضافات و اعتبارات، اسامى مختلفه است، مانند شيخ، پيشوا، هادى، مهدى، دانا، بالغ، كامل، مكمل، جام جهان‌نما، آيينه گيتى‌نما، ترياك بزرگ، اكسير اعظم.
فصل سوم: انسان كامل، آن است كه در او چهار چيز به كمال باشد: اقوال نيك و افعال نيك و اخلاق نيك و معارف. كار سالكان، آن است كه اين چهار چيز را به كمال رسانند. انسان كامل را به اضافات و اعتبارات، اسامى مختلفه است، مانند شيخ، پيشوا، هادى، مهدى، دانا، بالغ، كامل، مكمل، جام جهان‌نما، آيينه گيتى‌نما، ترياك بزرگ، اکسیر اعظم.


تمام موجودات، همچون يك شخص و انسان كامل، دل آن شخص است. بر انسان كامل، هيچ‌چيز پوشيده نيست، چون به خدا رسيده و خدا را شناخته است و بعد از شناخت خدا، تمام جواهر اشيا را كما هى، دانسته و ديده است. انسان كامل چون خدا را شناخت و اشياء را دانست و شهود كرد، بعد از آن، هيچ كارى برابر آن نديد و هيچ طاعتى را بهتر از آن نديد. انسان كامل، آن است كه به تكميل ديگران و تربيت و پرورش عالميان مى‌پردازد.
تمام موجودات، همچون يك شخص و انسان كامل، دل آن شخص است. بر انسان كامل، هيچ‌چيز پوشيده نيست، چون به خدا رسيده و خدا را شناخته است و بعد از شناخت خدا، تمام جواهر اشيا را كما هى، دانسته و ديده است. انسان كامل چون خدا را شناخت و اشياء را دانست و شهود كرد، بعد از آن، هيچ كارى برابر آن نديد و هيچ طاعتى را بهتر از آن نديد. انسان كامل، آن است كه به تكميل ديگران و تربيت و پرورش عالميان مى‌پردازد.
خط ۱۲۲: خط ۱۱۹:
كاملان آزاد دو طايفه‌اند: بعضى بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند و بعضى بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كردند. اين دو طايفه اكنون در عالم هستند و هر يك به كار خود مشغولند. آن طايفه كه بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند، از جهت آن بود كه به يقين دانستند كه چنان‌كه با عسل، گرمى همراه است و با كافور، سردى، با صحبت اهل دنيا، پراكندگى و تفرقه همراه است و آن طايفه كه بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كرده‌اند، از جهت آن است كه اين طايفه به يقين دانستند كه آدميان به صلاح كار و امور خود واقف نيستند؛ روى اين اصل، اين طايفه، تدبير و تصرف خود از ميان برداشتند و راضى و تسليم شدند، لذا اگر اهل دنيا به زيارت ايشان آمدند، آنها را منع نمى‌كنند و اگر نيامدند غمناك نمى‌شوند.
كاملان آزاد دو طايفه‌اند: بعضى بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند و بعضى بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كردند. اين دو طايفه اكنون در عالم هستند و هر يك به كار خود مشغولند. آن طايفه كه بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند، از جهت آن بود كه به يقين دانستند كه چنان‌كه با عسل، گرمى همراه است و با كافور، سردى، با صحبت اهل دنيا، پراكندگى و تفرقه همراه است و آن طايفه كه بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كرده‌اند، از جهت آن است كه اين طايفه به يقين دانستند كه آدميان به صلاح كار و امور خود واقف نيستند؛ روى اين اصل، اين طايفه، تدبير و تصرف خود از ميان برداشتند و راضى و تسليم شدند، لذا اگر اهل دنيا به زيارت ايشان آمدند، آنها را منع نمى‌كنند و اگر نيامدند غمناك نمى‌شوند.


فصل پنجم: اين فصل، در بيان صحبت است. در صحبت، اثرهاى قوى و خاصيت‌هاى عظيم وجود دارد و هر سالكى كه به مقصد رسيد و مقصود حاصل كرد، بدان جهت بود كه به صحبت دانايى رسيد و هر كس كه به جايى نرسيد، از آن جهت بود كه به صحبت دانايى نرسيد.
فصل پنجم: اين فصل، در بيان صحبت است. در صحبت، اثرهاى قوى و خاصیت‌هاى عظيم وجود دارد و هر سالكى كه به مقصد رسيد و مقصود حاصل كرد، بدان جهت بود كه به صحبت دانايى رسيد و هر كس كه به جايى نرسيد، از آن جهت بود كه به صحبت دانايى نرسيد.


سالك وقتى به صحبت درويشان مى‌رسد، بايد مستمع و حاضر باشد و سخن كم گويد و سخنى كه از وى نمى‌پرسند، جواب ندهد. هم‌چنين سالك نبايد از درويشان به طريق امتحان سؤال كند و هيچ‌وقت در بند بحث و مجادله نباشد.
سالك وقتى به صحبت درويشان مى‌رسد، بايد مستمع و حاضر باشد و سخن كم گويد و سخنى كه از وى نمى‌پرسند، جواب ندهد. هم‌چنين سالك نبايد از درويشان به طريق امتحان سؤال كند و هيچ‌وقت در بند بحث و مجادله نباشد.
خط ۱۵۵: خط ۱۵۲:
2. شيوه‌ى تعليمى: نسفى در اين كتاب، در مقام معلمى ظاهر مى‌شود كه هدفش تعليم علوم به گروهى طلبه و خواستار حقيقت است؛
2. شيوه‌ى تعليمى: نسفى در اين كتاب، در مقام معلمى ظاهر مى‌شود كه هدفش تعليم علوم به گروهى طلبه و خواستار حقيقت است؛


3. فروتنى و شكسته‌نفسى: مؤلف، عارفى بسيار متواضع، خاكى و بى‌ادعاست كه با شاگردانش همراهى و همدلى دارد و سعى مى‌كند تا با برقرارى ارتباطى صميمى با آنها، شرايط آموزشى مناسبى بيافريند. وى، بيشتر مباحث خود را با عبارت «اى درويش!» يا «يا عزيز» آغاز مى‌كند.
3. فروتنى و شكسته‌نفسى: مؤلف، عارفى بسيار متواضع، خاکى و بى‌ادعاست كه با شاگردانش همراهى و همدلى دارد و سعى مى‌كند تا با برقرارى ارتباطى صميمى با آنها، شرايط آموزشى مناسبى بيافريند. وى، بيشتر مباحث خود را با عبارت «اى درويش!» يا «يا عزيز» آغاز مى‌كند.


== وضعيت كتاب ==
=== وضعيت كتاب ===




كتاب، توسط حامد ربانى، تحقيق و تصحيح شده است و تقريبا فاقد پاورقى است. اين رساله، يكى از نخستين آثار صوفيه است كه به زبان لاتينى ترجمه شده؛ به‌علاوه، در سال 1867م، ترجمه‌ى شرح‌گونه‌اى از آن، توسط پالمر صورت گرفت.
كتاب، توسط حامد ربانى، تحقيق و تصحيح شده است و تقريبا فاقد پاورقى است. اين رساله، يكى از نخستين آثار صوفيه است كه به زبان لاتينى ترجمه شده؛ به‌علاوه، در سال 1867م، ترجمه‌ى شرح‌گونه‌اى از آن، توسط پالمر صورت گرفت.


== زبدة الحقائق ==
== منتخب چهار عنوان کیمیای سعادت ==


== پیوندها ==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7056 مطالعه کتاب گنجینه عرفان در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۶٬۵۹۱

ویرایش