کلیات چهار مقاله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎اى' به 'ه‌اى')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۵۳: خط ۵۳:
مقاله دوم کتاب به‎واسطه آنکه متضمن اسامی جمع بسیاری از شعرای قدیم ایرانی معاصر ملوک سامانی، غزنوی، خانیه، دیالمه، سلجوقیه، غوری و نیز مشتمل بر تراجم احوال چند نفر از مشاهیر ایشان، مانند رودکی، عنصری، فرخی، معزی، فردوسی، ازرقی، رشیدی و مسعود سعد سلمان می‎باشد، از حیث نظر ادبی اهمیتی عظیم دارد و مقاله سوم به‎واسطه اشتمال آن بر بعضی معلومات در خصوص عمر خیام که در این اواخر به‎واسطه ترجمه رباعیات او به غالب زبان‎های دیگر در اروپا و آمریکا شهرت فوق‎العاده یافته، دارای اهمیتی مخصوص است؛ زیراکه چهار مقاله، اولین کتابی است که ذکری از عمر خیام در آن شده؛ وانگهی مصنف خود معاصر او بوده و با وی ملاقات نموده است و همین حکایت چهار مقاله در باب پیشگویی عمر خیام که: «گور من در موضعی باشد که هر بهاری باد شمال بر من گل‎ افشان می‎کند» باعث شد که «انجمن عمر خیام» در لندن، بوته گل سرخی از نیشابور، از سر مقبره عمر خیام به دست آورده، آن را بر سر قبر فیتز جرالد شاعر معروف انگلیسی و بهترین مترجم رباعیات خیام، غرس نمود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19756/1/2 ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه د - ‎ه]</ref>.
مقاله دوم کتاب به‎واسطه آنکه متضمن اسامی جمع بسیاری از شعرای قدیم ایرانی معاصر ملوک سامانی، غزنوی، خانیه، دیالمه، سلجوقیه، غوری و نیز مشتمل بر تراجم احوال چند نفر از مشاهیر ایشان، مانند رودکی، عنصری، فرخی، معزی، فردوسی، ازرقی، رشیدی و مسعود سعد سلمان می‎باشد، از حیث نظر ادبی اهمیتی عظیم دارد و مقاله سوم به‎واسطه اشتمال آن بر بعضی معلومات در خصوص عمر خیام که در این اواخر به‎واسطه ترجمه رباعیات او به غالب زبان‎های دیگر در اروپا و آمریکا شهرت فوق‎العاده یافته، دارای اهمیتی مخصوص است؛ زیراکه چهار مقاله، اولین کتابی است که ذکری از عمر خیام در آن شده؛ وانگهی مصنف خود معاصر او بوده و با وی ملاقات نموده است و همین حکایت چهار مقاله در باب پیشگویی عمر خیام که: «گور من در موضعی باشد که هر بهاری باد شمال بر من گل‎ افشان می‎کند» باعث شد که «انجمن عمر خیام» در لندن، بوته گل سرخی از نیشابور، از سر مقبره عمر خیام به دست آورده، آن را بر سر قبر فیتز جرالد شاعر معروف انگلیسی و بهترین مترجم رباعیات خیام، غرس نمود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19756/1/2 ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه د - ‎ه]</ref>.


به‎واسطه اهمیت موضوع کتاب و صغر حجم آن و سهولت استنساخ آن، ظاهرا چهار مقاله از همان زمان تألیف، مشهور بوده و قبول عامه داشته است و غالب کتب تاریخ و ادب، مندرجات آن را نقل کرده‎اند. قدیمی‎ترین کتابی که از آن نقل نموده، «تاريخ طبرستان» محمد بن حسن بن اسفندیار است که در حدود سال 613ق، یعنی نزدیک شصت سال بعد از چهار مقاله، تألیف شده است. ابن ‎اسفندیار فصل متعلق به حکایت فردوسی و سلطان محمود را تماما از مصنف، با اسم و رسم، روایت کرده است؛ هرچند اسمی از خود چهار مقاله نبرده است. پس از آن تاریخ، در «تاریخ گزیده» و «تذکره دولت‎شاه» و «نگارستان» قاضی احمد غفاری و سایر کتب تاریخ و تذکره، فصول بسیاری از آن نقل کرده‎اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19756/1/3 ر.ک: همان، صفحه ه]</ref>.
به‎واسطه اهمیت موضوع کتاب و صغر حجم آن و سهولت استنساخ آن، ظاهرا چهار مقاله از همان زمان تألیف، مشهور بوده و قبول عامه داشته است و غالب کتب تاریخ و ادب، مندرجات آن را نقل کرده‌اند. قدیمی‎ترین کتابی که از آن نقل نموده، «تاريخ طبرستان» محمد بن حسن بن اسفندیار است که در حدود سال 613ق، یعنی نزدیک شصت سال بعد از چهار مقاله، تألیف شده است. ابن ‎اسفندیار فصل متعلق به حکایت فردوسی و سلطان محمود را تماما از مصنف، با اسم و رسم، روایت کرده است؛ هرچند اسمی از خود چهار مقاله نبرده است. پس از آن تاریخ، در «تاریخ گزیده» و «تذکره دولت‎شاه» و «نگارستان» قاضی احمد غفاری و سایر کتب تاریخ و تذکره، فصول بسیاری از آن نقل کرده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19756/1/3 ر.ک: همان، صفحه ه]</ref>.


در پایان، اشاره به این مطلب ضروری است که همان گونه که ذکر گردید، نام اصلی کتاب، «مجمع‎ النوادر» بوده است، اما امین احمد رازی در «تذکره هفت اقلیم»، گمان کرده که مجمع‎ النوادر و چهار مقاله، دو کتاب جدا از تألیفات [[نظامی، احمد بن عمر|نظامی عروضی]] است؛ درحالی‎که این امر اشتباه بوده و در حقیقت هر دو اسم یک مسمی است. اولا به دلیل آنکه [[مستوفی، حمدالله|حمدالله مستوفی]] در «[[تاریخ گزیده]]» از مصنفات نامی عروضی فقط به ذکر «مجمع‎ النوادر» اکتفا کرده و هیچ اسمی از چهار مقاله نبرده است و حال آنکه وی قطعا چهار مقاله را در دست داشته است؛ زیرا مکررا مضامین آن را نقل کرده، از جمله حکایت رودکی و امیر نصر سامانی در هرات و قصیده معروف رودکی:
در پایان، اشاره به این مطلب ضروری است که همان گونه که ذکر گردید، نام اصلی کتاب، «مجمع‎ النوادر» بوده است، اما امین احمد رازی در «تذکره هفت اقلیم»، گمان کرده که مجمع‎ النوادر و چهار مقاله، دو کتاب جدا از تألیفات [[نظامی، احمد بن عمر|نظامی عروضی]] است؛ درحالی‎که این امر اشتباه بوده و در حقیقت هر دو اسم یک مسمی است. اولا به دلیل آنکه [[مستوفی، حمدالله|حمدالله مستوفی]] در «[[تاریخ گزیده]]» از مصنفات نامی عروضی فقط به ذکر «مجمع‎ النوادر» اکتفا کرده و هیچ اسمی از چهار مقاله نبرده است و حال آنکه وی قطعا چهار مقاله را در دست داشته است؛ زیرا مکررا مضامین آن را نقل کرده، از جمله حکایت رودکی و امیر نصر سامانی در هرات و قصیده معروف رودکی:
خط ۷۳: خط ۷۳:
چهار مقاله بارها به چاپ رسیده است، از جمله چاپ سنگى آن در 1305، در تهران و در 1321، در بمبئى. چهار مقاله در 1327/1909، با تصحیح انتقادى و مقدمه و تعلیقات مفصل [[قزوینی، محمد|علامه محمد قزوینى]] در چاپخانه بریل لیدن هلند به چاپ رسید و همان نسخه در برلین (1345) و تهران (بدون تاریخ) تجدید چاپ شد. چاپ معتبر دیگر چهار مقاله، تصحیح مجدد نسخه [[قزوینی، محمد|قزوینى]]، با شرح لغات و عبارات و توضیح نکات ادبى، به اهتمام محمد معین در 1336ش، در تهران است<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9254&&searchText= افشاری، مهران، ج12، ص206]</ref>.
چهار مقاله بارها به چاپ رسیده است، از جمله چاپ سنگى آن در 1305، در تهران و در 1321، در بمبئى. چهار مقاله در 1327/1909، با تصحیح انتقادى و مقدمه و تعلیقات مفصل [[قزوینی، محمد|علامه محمد قزوینى]] در چاپخانه بریل لیدن هلند به چاپ رسید و همان نسخه در برلین (1345) و تهران (بدون تاریخ) تجدید چاپ شد. چاپ معتبر دیگر چهار مقاله، تصحیح مجدد نسخه [[قزوینی، محمد|قزوینى]]، با شرح لغات و عبارات و توضیح نکات ادبى، به اهتمام محمد معین در 1336ش، در تهران است<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9254&&searchText= افشاری، مهران، ج12، ص206]</ref>.


چهار مقاله به زبان‎هاى دیگر نیز ترجمه شده است، از جمله: مولوى احمد حسن صاحب سوانى آن را به اردو ترجمه و در دهلى چاپ کرده است. عبدالوهاب عزام و یحیى الخشاب آن را با عنوان «المقالات الأربع» به عربى ترجمه کرده‎اند که در 1328ش/ 1949، در قاهره به چاپ رسیده است. ترجمه انگلیسى ادوارد براون از آن، نخست در 1317/1899 و سپس با تجدیدنظر و به انضمام گزیده‌اى از تعلیقات و توضیحات [[قزوینی، محمد|قزوینى]] در 1300ش/1921، در لندن منتشر شده است<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9254&&searchText= همان]</ref>.
چهار مقاله به زبان‎هاى دیگر نیز ترجمه شده است، از جمله: مولوى احمد حسن صاحب سوانى آن را به اردو ترجمه و در دهلى چاپ کرده است. عبدالوهاب عزام و یحیى الخشاب آن را با عنوان «المقالات الأربع» به عربى ترجمه کرده‌اند که در 1328ش/ 1949، در قاهره به چاپ رسیده است. ترجمه انگلیسى ادوارد براون از آن، نخست در 1317/1899 و سپس با تجدیدنظر و به انضمام گزیده‌اى از تعلیقات و توضیحات [[قزوینی، محمد|قزوینى]] در 1300ش/1921، در لندن منتشر شده است<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9254&&searchText= همان]</ref>.


فهارس کتاب در انتهای آن آمده است که عبارتند از فهرست اسماء رجال؛ اماکن و قبایل؛ کتب و غلط‎نامه. اختلاف قرائات کتاب با نسخه‎بدل‎های آن نیز در انتهای کتاب آمده است.
فهارس کتاب در انتهای آن آمده است که عبارتند از فهرست اسماء رجال؛ اماکن و قبایل؛ کتب و غلط‎نامه. اختلاف قرائات کتاب با نسخه‎بدل‎های آن نیز در انتهای کتاب آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش