پنج رساله (ابوعلی سینا): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى'
جز (جایگزینی متن - 'يكي' به 'یکی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى')
خط ۵۵: خط ۵۵:




#تفسير سوره توحيد: آنچه بو على سينا، در رساله تفسيرى خود از سه سوره آخر قرآن؛ يعنى توحيد، فلق و ناس، بدان توجه دارد، نگاهى فلسفى به آيات قرآن است.
#تفسير سوره توحيد: آنچه بوعلى سينا، در رساله تفسيرى خود از سه سوره آخر قرآن؛ يعنى توحيد، فلق و ناس، بدان توجه دارد، نگاهى فلسفى به آيات قرآن است.
#:بو على، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد'''«قل هو الله احد»''' مي‌دهد و «هو» را هويت مطلقه‌اي مي‌داند كه هويتش از خودش مي‌باشد و در ادامه مي‌گويد: از آن‌جايي كه از هويت الهيه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمي‌توان تعبير كرد، به همين جهت بعد از كلمه‌ي هو به بيان «الله» پرداخته است. وي«احد» را مبالغه‌ي در وحدت مي‌داند و مي‌گويد: مبالغه‌ي تامه در وحدت، مگر زمانى كه واحديت به گونه‌اى باشد كه كامل‌تر از آن و شديدتر از آن ممكن نباشد، صحيح نخواهد بود.
#:بوعلى، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد'''«قل هو الله احد»''' مي‌دهد و «هو» را هويت مطلقه‌اي مي‌داند كه هويتش از خودش مي‌باشد و در ادامه مي‌گويد: از آن‌جايي كه از هويت الهيه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمي‌توان تعبير كرد، به همين جهت بعد از كلمه‌ي هو به بيان «الله» پرداخته است. وي«احد» را مبالغه‌ي در وحدت مي‌داند و مي‌گويد: مبالغه‌ي تامه در وحدت، مگر زمانى كه واحديت به گونه‌اى باشد كه كامل‌تر از آن و شديدتر از آن ممكن نباشد، صحيح نخواهد بود.
#:در مورد آيه‌ي'''«الله الصمد»'''، مي‌گويد: براي معناي صمد دو تفسير مي‌باشد: یکی به معني كسي كه جوف ندارد و ديگرى به معني سيّد كه بنا بر تفسير اول، معني سلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معناي اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است.
#:در مورد آيه‌ي'''«الله الصمد»'''، مي‌گويد: براي معناي صمد دو تفسير مي‌باشد: یکی به معني كسي كه جوف ندارد و ديگرى به معني سيّد كه بنا بر تفسير اول، معني سلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معناي اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است.
#:در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص مي‌شود كه صدور مثل از وي ممتنع مي‌باشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط براي ماده مي‌باشد. نهايتا نتيجه اين مي‌شود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بو علي، در مورد آيه'''«و لم يكن له كفوا احد»''' مي‌گويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم مي‌شود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوه‌ي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره مي‌پردازد.
#:در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص مي‌شود كه صدور مثل از وي ممتنع مي‌باشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط براي ماده مي‌باشد. نهايتا نتيجه اين مي‌شود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بو علي، در مورد آيه'''«و لم يكن له كفوا احد»''' مي‌گويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم مي‌شود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوه‌ي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره مي‌پردازد.
#تفسير سوره فلق: از آن‌جا كه [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بدون هيچ مقدمه‌اي وارد تفسير اولين آيه‌ي سوره‌ي فلق(حتي بدون بسم الله الرحمن الرحيم) شده است، اين احتمال را تقويت مي‌كند كه بو على اين سوره و امثال آن را با هم تفسير كرده و بعدا به صورت رساله‌هاى جداگانه در آمده است.
#تفسير سوره فلق: از آن‌جا كه [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بدون هيچ مقدمه‌اي وارد تفسير اولين آيه‌ي سوره‌ي فلق(حتي بدون بسم الله الرحمن الرحيم) شده است، اين احتمال را تقويت مي‌كند كه بوعلى اين سوره و امثال آن را با هم تفسير كرده و بعدا به صورت رساله‌هاى جداگانه در آمده است.
#:در تفسير'''«قل اعوذ برب الفلق»''' گفته شده: «رب الفلق»؛ يعني فالق ظلمت عدم با وجود و اين از لوازم خيريت محضه فائضه‌ي خداوند است. بو علي مي‌گويد: اولين وجود صادر از خداوند قضاى اوست كه هيچ شري در آن وجود ندارد.
#:در تفسير'''«قل اعوذ برب الفلق»''' گفته شده: «رب الفلق»؛ يعني فالق ظلمت عدم با وجود و اين از لوازم خيريت محضه فائضه‌ي خداوند است. بو علي مي‌گويد: اولين وجود صادر از خداوند قضاى اوست كه هيچ شري در آن وجود ندارد.
#:'''«من شر ما خلق»'''، مراد شري است كه در ناحيه‌ي خلق و تقدير وجود دارد، زيرا شر از اجسام داراى تقدير ناشي مي‌شود و...
#:'''«من شر ما خلق»'''، مراد شري است كه در ناحيه‌ي خلق و تقدير وجود دارد، زيرا شر از اجسام داراى تقدير ناشي مي‌شود و...
خط ۶۶: خط ۶۶:
#:'''«من شر النفاثات في العقد»''' اشاره‌اي است به قوه‌ي نباتيه موكل تدبير بدن و نشو و نماي آن... پس نفاثات همان قواي نباتيه مي‌باشد كه نفث آن، سبب زيادت جوهر شيء در مقدار از جميع جهات آن؛ يعنى طول، عرض و عمق مي‌گردد.
#:'''«من شر النفاثات في العقد»''' اشاره‌اي است به قوه‌ي نباتيه موكل تدبير بدن و نشو و نماي آن... پس نفاثات همان قواي نباتيه مي‌باشد كه نفث آن، سبب زيادت جوهر شيء در مقدار از جميع جهات آن؛ يعنى طول، عرض و عمق مي‌گردد.
#:'''«و من شر حاسد اذا حسد»''' به معني نزاع حاصل بين بدن و قواي كلي آن و بين نفس است... [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مي‌گويد: بين نفس و بدن، نزاع ديگري نيز هست و آن، همان حسدى است كه بين آدم و ابليس ايجاد شد...
#:'''«و من شر حاسد اذا حسد»''' به معني نزاع حاصل بين بدن و قواي كلي آن و بين نفس است... [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مي‌گويد: بين نفس و بدن، نزاع ديگري نيز هست و آن، همان حسدى است كه بين آدم و ابليس ايجاد شد...
#تفسير سوره ناس: بو على، در تفسير آيه اول، مي‌گويد: منظور از ربوبيت، تربيت است و تربيت عبارت است از تسويه‌ي مزاج و مراد از اين قول خداوند كه مي‌فرمايد: «فاذا سويته»، همين مي‌باشد. اين، اولين نعمت الهي بر انسان است، كه در مرحله‌ي بعدي تربيت به واسطه‌ي قهر و غلبه مي‌باشد...
#تفسير سوره ناس: بوعلى، در تفسير آيه اول، مي‌گويد: منظور از ربوبيت، تربيت است و تربيت عبارت است از تسويه‌ي مزاج و مراد از اين قول خداوند كه مي‌فرمايد: «فاذا سويته»، همين مي‌باشد. اين، اولين نعمت الهي بر انسان است، كه در مرحله‌ي بعدي تربيت به واسطه‌ي قهر و غلبه مي‌باشد...
#:'''«من شر الوسواس الخناس»''': قوه‌اي كه وسوسه را ايجاد مي‌كند، قوه متخيله است، البته در صورتى كه نفس حيواني آن را به كار گيرد.
#:'''«من شر الوسواس الخناس»''': قوه‌اي كه وسوسه را ايجاد مي‌كند، قوه متخيله است، البته در صورتى كه نفس حيواني آن را به كار گيرد.
#:'''«الذي يوسوس في صدور الناس»'''، بيان‌گر معناي خنّاس است كه همان قوه‌ي متخيله مى‌باشد و باعث ايجاد وسوسه در سينه‌ها مي‌شود و اين بدان جهت است كه ثابت شد متعلق اول براي نفس انساني قلب مي‌باشد و به واسطه‌ي آن، قوا در ساير اعضا پراكنده مى‌شود، پس تأثير وسوسه، اول در سينه خواهد بود.
#:'''«الذي يوسوس في صدور الناس»'''، بيان‌گر معناي خنّاس است كه همان قوه‌ي متخيله مى‌باشد و باعث ايجاد وسوسه در سينه‌ها مي‌شود و اين بدان جهت است كه ثابت شد متعلق اول براي نفس انساني قلب مي‌باشد و به واسطه‌ي آن، قوا در ساير اعضا پراكنده مى‌شود، پس تأثير وسوسه، اول در سينه خواهد بود.
خط ۷۳: خط ۷۳:
#:صورتى كه در آينه نقش مى‌بندد، عينا همان صورتى است كه در چهره زيد آشكار مى‌باشد؛ نه چيزى ديگر مثل آن...
#:صورتى كه در آينه نقش مى‌بندد، عينا همان صورتى است كه در چهره زيد آشكار مى‌باشد؛ نه چيزى ديگر مثل آن...
#:در برابر وى، مؤلف، مى‌فرمايد: انسانيت واحد، كثير است؛ نه ذاتى واحد و اين كثرت به اعتبار اضافات گوناگون نيست، بلكه ذات انسانيتى كه مقارن با خواص زيد است غير از ذات انسانيتى است كه همراه با خواص عمرو مى‌باشد...
#:در برابر وى، مؤلف، مى‌فرمايد: انسانيت واحد، كثير است؛ نه ذاتى واحد و اين كثرت به اعتبار اضافات گوناگون نيست، بلكه ذات انسانيتى كه مقارن با خواص زيد است غير از ذات انسانيتى است كه همراه با خواص عمرو مى‌باشد...
#رسالة فى لغة ابى على بن سينا: على الظاهر بو على، در اواخر عمر خود، در هنگام سكونت در اصفهان، شروع به نوشتن كتابى به زبان عربى، براى توضيح بعضى از لغات اسلامى - اعتقادى و تاريخى، به نام «[[لسان العرب]]» مى‌كند كه به فرجام نمى‌رسد.
#رسالة فى لغة ابى على بن سينا: على الظاهر بوعلى، در اواخر عمر خود، در هنگام سكونت در اصفهان، شروع به نوشتن كتابى به زبان عربى، براى توضيح بعضى از لغات اسلامى - اعتقادى و تاريخى، به نام «[[لسان العرب]]» مى‌كند كه به فرجام نمى‌رسد.


رساله حاضر كه «رسالة فى لغة ابى على بن سينا» ناميده شده است، در واقع بخشى است از آن كتاب.
رساله حاضر كه «رسالة فى لغة ابى على بن سينا» ناميده شده است، در واقع بخشى است از آن كتاب.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش