۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر ' به 'محمدباقر') |
جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)') |
||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
! نام!! data-type='authorName'|رسولی، هاشم | ! نام!! data-type='authorName'|رسولی، هاشم | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type='authorOtherNames'| حسینی محلاتی، هاشم | |data-type='authorOtherNames'| حسینی محلاتی، هاشم | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type='authorbirthDate'|1308 | |data-type='authorbirthDate'|1308 ش | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE00826AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''سيّد هاشم رسولى محلّاتى'''، از نويسندگان و مترجمين معاصر است كه خود در شرح زندگانیش چنين مىگويد: «در رمضان سال در محلات متولد شدم. دوران كودكى تا دوازده سالگى را در محلّات سپرى كردم و تحصيلات ابتدايى را در آن جا نزد برادران مجد كه هر دو معلّم بودند، فرا گرفتم. پس از آن به همراه مرحوم پدرم كه از عالمان محلّات و از شاگردان حاج شيخ [[حائری یزدی، عبدالکریم|عبدالكريم حائرى]](ره) بود، به قم آمدم و تا كلاس ششم ابتدايى در مدرسه باقريّه كه در جنوب مدرسه فيضيّه قرار داشت و تحت نظر مرحوم برقعى اداره مىشد، تحصيل كردم. | |||
سپس در اثر تشويق مرحوم پدرش به تحصيل علوم اسلامى پرداختم. قسمتهاى زيادى از دو جلد شرح لمعه را نزد حضرات آيةاللّه شهيد صدوقى و حجّة الاسلام شيخ اسداللّه نوراللّهى اصفهانى خواندم. قسمت عمده معالمالاصول را نيز نزد پدرم خواندم و بخشى از مطوّل را نزد آيةاللّه [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهّرى]] فرا گرفتم و نيز قسمتهايى از قوانين را از آيةاللّه شيخ عبدالجواد اصفهانى و قسمتى از كفايۀالاصول را از آيةاللّه مجاهدى تبريزى و قسمت ديگر آن را نزد حضرت آيةاللّه سيّد محمدباقرطباطبائى بروجردى بهره بردم. سپس در درس خارج فقه و اصول [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]](ره) حاضر شدم و بيشترين استفاده درس خارج من، از ايشان بود؛ به طورى كه اغلب درسهاى ايشان را مىنوشتم كه الآن نسخههاى دستنويس آنها موجود است. | |||
سپس در اثر تشويق مرحوم پدرش به تحصيل علوم اسلامى پرداختم. قسمتهاى زيادى از دو جلد شرح لمعه را نزد حضرات آيةاللّه شهيد صدوقى و حجّة الاسلام شيخ اسداللّه نوراللّهى اصفهانى خواندم. قسمت عمده معالمالاصول را نيز نزد پدرم خواندم و بخشى از مطوّل را نزد آيةاللّه [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهّرى]] فرا گرفتم و نيز قسمتهايى از قوانين را از آيةاللّه شيخ عبدالجواد اصفهانى و قسمتى از كفايۀالاصول را از آيةاللّه مجاهدى تبريزى و قسمت ديگر آن را نزد حضرت آيةاللّه سيّد محمدباقرطباطبائى بروجردى بهره بردم. سپس در درس خارج فقه و اصول [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) حاضر شدم و بيشترين استفاده درس خارج من، از ايشان بود؛ به طورى كه اغلب درسهاى ايشان را مىنوشتم كه الآن نسخههاى دستنويس آنها موجود است. | |||
همچنين حدود هفت سال در درس خارج آيۀاللّه بروجردى(ره) حاضر شدم. در اين بين مدّتى در درس تفسير مرحوم استاد علّامه طباطبائى هم حاضر شدم و به كمك جمعى از دوستان در استنساخ [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] نيز شركت داشتم. همين مسئله سبب شد تا گاهگاهى برخى از مسائل پيچيده و غامض تفسيرى را در جلسات خصوصى از ايشان پرسيده، استفادههايى ببرم. تا سالى كه امام(ره) به تركيه تبعيد شد، در جلسات درس فقه و اصول ايشان حضور مىيافتم و از آن پس در سال 1344ش و پس از تبعيد [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] به تركيه، ناچار به تهران هجرت كردم و در محلّه درخونگاه تهران اقامت گزيدم و در مسجد امام صادق(ع) كه تازه بنا شده بود، به اقامه نماز جماعت و بيان احكام الهى و تشكيل كلاسهاى درس براى برادران و خواهران و دانشجويان پرداختم. متأسّفانه اين برنامهها با اينكه بسيار سودمند و مورد علاقه اهالى محلّ بود، بيش از حدود چهار ماه ادامه نداشت و با فوت پدرم پايان يافت. در اين سالها، سفرهاى مكرّرى هم به كشور عراق داشتم و چند ماهى هم در نجف اشرف از درسهاى خارج آيةاللّه حكيم و آيةاللّه سيّد محمود شاهرودى و اساتيد ديگر استفاده كردم. | همچنين حدود هفت سال در درس خارج آيۀاللّه بروجردى(ره) حاضر شدم. در اين بين مدّتى در درس تفسير مرحوم استاد علّامه طباطبائى هم حاضر شدم و به كمك جمعى از دوستان در استنساخ [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] نيز شركت داشتم. همين مسئله سبب شد تا گاهگاهى برخى از مسائل پيچيده و غامض تفسيرى را در جلسات خصوصى از ايشان پرسيده، استفادههايى ببرم. تا سالى كه امام(ره) به تركيه تبعيد شد، در جلسات درس فقه و اصول ايشان حضور مىيافتم و از آن پس در سال 1344ش و پس از تبعيد [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] به تركيه، ناچار به تهران هجرت كردم و در محلّه درخونگاه تهران اقامت گزيدم و در مسجد امام صادق(ع) كه تازه بنا شده بود، به اقامه نماز جماعت و بيان احكام الهى و تشكيل كلاسهاى درس براى برادران و خواهران و دانشجويان پرداختم. متأسّفانه اين برنامهها با اينكه بسيار سودمند و مورد علاقه اهالى محلّ بود، بيش از حدود چهار ماه ادامه نداشت و با فوت پدرم پايان يافت. در اين سالها، سفرهاى مكرّرى هم به كشور عراق داشتم و چند ماهى هم در نجف اشرف از درسهاى خارج آيةاللّه حكيم و آيةاللّه سيّد محمود شاهرودى و اساتيد ديگر استفاده كردم. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۱: | ||
پدرم سالها در محلّات و قم سكونت داشت. او ايّام تحصيل را در قم و ايّام تعطيل را در محلّات به ارشاد و تبليغ مىپرداخت. | پدرم سالها در محلّات و قم سكونت داشت. او ايّام تحصيل را در قم و ايّام تعطيل را در محلّات به ارشاد و تبليغ مىپرداخت. | ||
حدود سالهاى 1330ش بود كه جمعى از اهالى امامزاده قاسم شميران خدمت [[بروجردی، حسین|آيةاللّه بروجردى]] آمده، درخواست اعزام عالمى به امامزاده شميران كردند و اتّفاقاً پدرم نيز همان روز براى انجام كارى خدمت وى رفته بود و اين تقارن موجب شد كه مهاجرت به امامزاده قاسم شميران به ايشان پيشنهاد شود كه با اصرار [[بروجردی، حسین|آيةاللّه بروجردى]] و پس از استخاره، مرحوم پدرم موافقت كرد و سرانجام به تهران مهاجرت كرد و در امامزاده قاسم سكونت يافت. من نيز تا زمانى كه در قم بودم، در ايّام تعطيل و بهخصوص در تابستان به جاى مرحوم پدرم به محلّات مىرفتم؛ امّا وقتى كه [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) را به تركيه تبعيد كردند، بنده نيز به سبب گرفتارىهاى داخلى و محدوديّتى كه از سوى | حدود سالهاى 1330ش بود كه جمعى از اهالى امامزاده قاسم شميران خدمت [[بروجردی، حسین|آيةاللّه بروجردى]] آمده، درخواست اعزام عالمى به امامزاده شميران كردند و اتّفاقاً پدرم نيز همان روز براى انجام كارى خدمت وى رفته بود و اين تقارن موجب شد كه مهاجرت به امامزاده قاسم شميران به ايشان پيشنهاد شود كه با اصرار [[بروجردی، حسین|آيةاللّه بروجردى]] و پس از استخاره، مرحوم پدرم موافقت كرد و سرانجام به تهران مهاجرت كرد و در امامزاده قاسم سكونت يافت. من نيز تا زمانى كه در قم بودم، در ايّام تعطيل و بهخصوص در تابستان به جاى مرحوم پدرم به محلّات مىرفتم؛ امّا وقتى كه [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]](ره) را به تركيه تبعيد كردند، بنده نيز به سبب گرفتارىهاى داخلى و محدوديّتى كه از سوى ساواک برایم فراهم شده بود، نتوانستم در قم بمانم و ناچار به تهران هجرت كردم و در مسجد امام صادق(ع) - واقع در محلّه درخونگاه - به اقامه نماز و نشر احكام مشغول شدم. هنوز برنامههاى تبليغىام سر و سامانى نيافته بود كه متأسّفانه فوت پدرم پيش آمد و اين برنامه ناتمام ماند. | ||
پس از فوت وى، اهالى امامزاده قاسم نزد آيةاللّه سيّد احمد خوانسارى(ره) رفتند و از ايشان خواستند كه مرا به جاى پدرم به آن جا بفرستد. من نيز به سبب سرپرستى مادر و خواهرانم ناچار به پذيرش اين پيشنهاد شدم و به همان برنامههايى كه داشتم، ادامه دادم. قبل از پيروزى انقلاب، توفيق بسيارى در تأليف، ترجمه و ساير امور علمى داشتم؛ زيرا اين جا محيطى آرام و بىسر و صدا است و براى تحقيقات علمى، مطالعه، تأليف و ترجمه جاى بسيار مناسبى است. | پس از فوت وى، اهالى امامزاده قاسم نزد آيةاللّه سيّد احمد خوانسارى(ره) رفتند و از ايشان خواستند كه مرا به جاى پدرم به آن جا بفرستد. من نيز به سبب سرپرستى مادر و خواهرانم ناچار به پذيرش اين پيشنهاد شدم و به همان برنامههايى كه داشتم، ادامه دادم. قبل از پيروزى انقلاب، توفيق بسيارى در تأليف، ترجمه و ساير امور علمى داشتم؛ زيرا اين جا محيطى آرام و بىسر و صدا است و براى تحقيقات علمى، مطالعه، تأليف و ترجمه جاى بسيار مناسبى است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۳: | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[کتاب الطهارة]] | [[کتاب الطهارة]] | ||
[[الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد]] | [[الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد]] | ||
[[الإنصاف فی النص علی الأئمة الإثنی عشر آل محمد | [[الإنصاف فی النص علی الأئمة الإثنی عشر آل محمد صلیاللهعلیهوسلم الأشراف]] | ||
[[صحیفه علویه]] | [[صحیفه علویه]] | ||
خط ۸۷: | خط ۸۴: | ||
[[مجمع البيان في تفسير القرآن]] | [[مجمع البيان في تفسير القرآن]] | ||
[[ترجمه تفسير مجمع البيان]] | [[ترجمه تفسير مجمع البيان]] | ||
[[غرر | [[غرر الحكم و درر الكلم آمدی (به صورت موضوعی)، با شرح و ترجمه فارسی]] | ||
[[الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة]] | [[الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة]] | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۴: | ||
[[درسهایی از: تاریخ تحلیلی اسلام]] | [[درسهایی از: تاریخ تحلیلی اسلام]] | ||
[[زندگانی | [[زندگانی امیرالمؤمنین(ع)]] | ||
[[زندگانی امام صادق(ع)]] | [[زندگانی امام صادق(ع)]] | ||
[[زندگانی حضرت فاطمه | [[زندگانی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها و دختران آن حضرت]] | ||
[[زندگانی حضرت محمد(ص)]] | [[زندگانی حضرت محمد(ص)]] | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۲: | ||
[[تاریخ اسلام]] | [[تاریخ اسلام]] | ||
[[وصایا الرسول | [[وصایا الرسول صلیاللهعلیهوآله و الائمة علیهمالسلام]] | ||
[[ترجمه مقاتل الطالبیین]] | [[ترجمه مقاتل الطالبیین]] | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۸: | ||
[[تمدن اسلام و عرب ترجمه حضارة العرب]] | [[تمدن اسلام و عرب ترجمه حضارة العرب]] | ||
[[نگاهي کوتاه به | [[نگاهي کوتاه به زندگی حضرت فاطمه زهرا «س» و زينب کبري «س»]] | ||
[[نگاهی کوتاه به زندگی زينب کبری(س)]] | [[نگاهی کوتاه به زندگی زينب کبری(س)]] | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۴: | ||
[[خاطرات آیتالله سيد هاشم رسولي محلاتي]] | [[خاطرات آیتالله سيد هاشم رسولي محلاتي]] | ||
[[ | [[زندگانی امام حسين عليهالسلام]] | ||
[[أصول کافي]] و شارح | [[أصول کافي]] و شارح | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
ویرایش