وهابیت بر سر دو راهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:
كه آيا وهابيت به پايان عمر خود نزديك مى‌شود؟ايشان پايان عمر آنها را به واسطه اصولى كه در درون خود دارند مى‌داند از جمله:
كه آيا وهابيت به پايان عمر خود نزديك مى‌شود؟ايشان پايان عمر آنها را به واسطه اصولى كه در درون خود دارند مى‌داند از جمله:


1-خشونت فوق العاده
#خشونت فوق العاده
 
#تحميل عقائد
2-تحميل عقائد
#تعصب شديد و افراطى
 
#عدم آشنايى به ارزشهاى فرهنگى
3-تعصب شديد و افراطى
#جحود و مخالفت با هر پديده نوين 6-ضعف منطق و برداشت نادرست از شش واژۀ قرآنى
 
4-عدم آشنايى به ارزشهاى فرهنگى
 
5-جحود و مخالفت با هر پديده نوين 6-ضعف منطق و برداشت نادرست از شش واژۀ قرآنى


فصل دوم اين كتاب اشاره به كسانى دارد كه از قلب وهابيت شجاعانه بر عليه تندروى‌ها و شبهات و عقايدى كه «محمد بن عبدالوهاب» از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] گرفتند به‌طور عاقلانه و مؤدبانه مورد نقد و بررسى قرار داده‌اندو اين كتابها در داخل و خارج عربستان با استقبال پرشور مواجه شد.و از جمله كسانى كه در فصل دوم به نام و كتابشان اشاره شده «سيد محمد بن علوى» مى‌باشد كه كتاب «مفاهيم يجب عن تصحح» در نقد و بررسى عقايد وهابيت نوشته و همچنين كتاب[داعية و ليس نبيا]نوشته شيخ حسن بن فرحان با يكى از دانشمندان معروف اهل سنت عربستان در همين مورد مى‌باشد.
فصل دوم اين كتاب اشاره به كسانى دارد كه از قلب وهابيت شجاعانه بر عليه تندروى‌ها و شبهات و عقايدى كه «محمد بن عبدالوهاب» از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] گرفتند به‌طور عاقلانه و مؤدبانه مورد نقد و بررسى قرار داده‌اندو اين كتابها در داخل و خارج عربستان با استقبال پرشور مواجه شد.و از جمله كسانى كه در فصل دوم به نام و كتابشان اشاره شده «سيد محمد بن علوى» مى‌باشد كه كتاب «مفاهيم يجب عن تصحح» در نقد و بررسى عقايد وهابيت نوشته و همچنين كتاب[داعية و ليس نبيا]نوشته شيخ حسن بن فرحان با يكى از دانشمندان معروف اهل سنت عربستان در همين مورد مى‌باشد.
خط ۶۹: خط ۶۵:
محمد بن عبدالوهاب در رساله «كشف الشبهات» در اين باره سخنى دارد كه خلاصه‌اش اينچنين است.
محمد بن عبدالوهاب در رساله «كشف الشبهات» در اين باره سخنى دارد كه خلاصه‌اش اينچنين است.


1-توحيدى كه اسلام به آن دعوت كرده، توحيد در عبادت است زيرا مشركان عرب توحيد خالق را قبول داشتند و مى‌گفتند:عالم مخلوق خداست'''و لئن سألتهم من خلق السموات و الارض ليقولنّ خلفهنّ العزيز العليم'''[1] و در جاى ديگر مى‌فرمايد:'''قل لن يرزقكم من السماء و الارض أمّن يملك السّمع و الابصار و من يخرج الحىّ من الميّت و يخرج الميّت من الحىّ و من يدبّر الامر فسيقولون الله فقل افلا تتّقون'''[2]
#توحيدى كه اسلام به آن دعوت كرده، توحيد در عبادت است زيرا مشركان عرب توحيد خالق را قبول داشتند و مى‌گفتند:عالم مخلوق خداست'''و لئن سألتهم من خلق السموات و الارض ليقولنّ خلفهنّ العزيز العليم'''[زخرف آيه 9] و در جاى ديگر مى‌فرمايد:'''قل لن يرزقكم من السماء و الارض أمّن يملك السّمع و الابصار و من يخرج الحىّ من الميّت و يخرج الميّت من الحىّ و من يدبّر الامر فسيقولون الله فقل افلا تتّقون'''[يونس آيه 31]
 
#:با توجه به اين آيات مشركان عرب خالق جهان و رازق بندگان و مدير و مدبّر عالم را خداوند يگانه مى‌دانستند پس شرك آنها در چه بود؟اشكال كار آنها فقط در توحيد عبادت بود يعنى بتها و بعضى از صالحان را پرستش مى‌كردند و با اين حرف آنها مشرك در عبادت خدا بودند و اسلام آنها را به عبادت خداى يگانه دعوت فرمود.
با توجه به اين آيات مشركان عرب خالق جهان و رازق بندگان و مدير و مدبّر عالم را خداوند يگانه مى‌دانستند پس شرك آنها در چه بود؟اشكال كار آنها فقط در توحيد عبادت بود يعنى بتها و بعضى از صالحان را پرستش مى‌كردند و با اين حرف آنها مشرك در عبادت خدا بودند و اسلام آنها را به عبادت خداى يگانه دعوت فرمود.
#مفهوم شرك آن است كه انسان غير خداوند يگانه را بخواند و براى حلّ مشكلات به او پناه بردبه عنوان مثال(يا رسول اللّه و يا على بگويد)زيرا قرآن مجيد مى‌گويد'''فلا تدعوا مع الله احدا'''[جن آيه 18]
 
#اگر كسى از پيامبر اسلام يا هركس از پيشوايان اسلام و صالحان شفاعت بطلبد كار او شرك است و جان و مال او بر موحدان مباح است زيرا او مشرك به استناد اين آيه از قرآن مى‌باشد:
2-مفهوم شرك آن است كه انسان غير خداوند يگانه را بخواند و براى حلّ مشكلات به او پناه بردبه عنوان مثال(يا رسول اللّه و يا على بگويد)زيرا قرآن مجيد مى‌گويد'''فلا تدعوا مع الله احدا'''[3]
#:'''قل للّه شفاعة جميعا لّه ملك السماوات و الارض ثمّ اليه ترجعون'''[زمر آيه 44]
 
#به علاوه مشركان عرب هنگامى كه از جهت بت‌پرستى مورد اعتراض واقع شدند گفتند:'''ما نعبدهم الاّ ليقرّبونا الى اللّه زلفى'''بنابراين پرستش آنها نسبت به بتها براى خالق و رازق بودن آنها نبود بلكه براى شفاعت بتها عند اللّه بود پس هركس غير خدا را شفيع بداند مانند مشركان عرب است و جان و مال او مباح مى‌باشد.
3-اگر كسى از پيامبر اسلام يا هركس از پيشوايان اسلام و صالحان شفاعت بطلبد كار او شرك است و جان و مال او بر موحدان مباح است زيرا او مشرك به استناد اين آيه از قرآن مى‌باشد:
 
'''قل للّه شفاعة جميعا لّه ملك السماوات و الارض ثمّ اليه ترجعون'''[4]
 
4-به علاوه مشركان عرب هنگامى كه از جهت بت‌پرستى مورد اعتراض واقع شدند گفتند:'''ما نعبدهم الاّ ليقرّبونا الى اللّه زلفى'''بنابراين پرستش آنها نسبت به بتها براى خالق و رازق بودن آنها نبود بلكه براى شفاعت بتها عند اللّه بود پس هركس غير خدا را شفيع بداند مانند مشركان عرب است و جان و مال او مباح مى‌باشد.


اين بود عصاره كلام آنها در مسئله توحيد و شرك.
اين بود عصاره كلام آنها در مسئله توحيد و شرك.
خط ۹۳: خط ۸۴:


همچنين اين كتاب داراى فهرست آياتى كه در كتاب به كار رفته و فهرست روايات، فهرست اشخاص و گروه‌ها، فهرست اماكن و فهرست منابع مى‌باشد البته منابعى كه به آن اشاره شده به صورت پاورقى در ذيل سطر آورده شده است.
همچنين اين كتاب داراى فهرست آياتى كه در كتاب به كار رفته و فهرست روايات، فهرست اشخاص و گروه‌ها، فهرست اماكن و فهرست منابع مى‌باشد البته منابعى كه به آن اشاره شده به صورت پاورقى در ذيل سطر آورده شده است.
[1]-زخرف آيه 9
[2]-يونس آيه 31
[3]-جن آيه 18
[4]-زمر آيه 44




خط ۱۰۹: خط ۹۲:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش