۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یف' به 'یف') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در آیات مورد اشاره، اولین صفت از صفات شایسته عباد الرحمن و بندگان خاص خداوند، تواضع و فروتنى شمرده شده است. خداوند متعال در اولین توصیف، خلقوخوی زشت تکبر و خودبرتربینی را از این دسته از بندگان خاص خود نفى کرده است: '''وَ عِبٰادُ اَلرَّحْمٰنِ اَلَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى اَلْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً''' (بندگان (خاص خداوندِ) رحمان کسانى هستند که با آرامش و بیتکبر بر زمین راه میروند)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55</ref>. | در آیات مورد اشاره، اولین صفت از صفات شایسته عباد الرحمن و بندگان خاص خداوند، تواضع و فروتنى شمرده شده است. خداوند متعال در اولین توصیف، خلقوخوی زشت تکبر و خودبرتربینی را از این دسته از بندگان خاص خود نفى کرده است: '''وَ عِبٰادُ اَلرَّحْمٰنِ اَلَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى اَلْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً''' (بندگان (خاص خداوندِ) رحمان کسانى هستند که با آرامش و بیتکبر بر زمین راه میروند)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55</ref>. | ||
چرا در این آیه از لفظ «مشی» استفاده شده است؟ تکبر و خودبرتربینی نیز نمودها و بروزهایى دارد، ولى بارزترین و آشکارترین نماد آن، در هنگام راه رفتن آشکار | چرا در این آیه از لفظ «مشی» استفاده شده است؟ تکبر و خودبرتربینی نیز نمودها و بروزهایى دارد، ولى بارزترین و آشکارترین نماد آن، در هنگام راه رفتن آشکار میشود... علاوه بر این میتوان گفت: منظور از «مشى» راه رفتن عادى نیست، بلکه منظور خط و مشى زندگى و برنامههای اجتماعى است؛ در این صورت آیه شریفه معناى گستردهترى پیدا میکند؛ بدین معنى که عباد الرحمن کسانى هستند که تمام برنامههای زندگى آنها - چه فردى و چه اجتماعى - توأم با تواضع و فروتنى است و این بندگان خاص خداوند همواره از تکبر و خودبرتربینى بهدورند. | ||
طبق هر دو تفسیر، تواضع یکى از صفات شایسته عباد الرحمن است؛ البته تواضع در تمام برنامههای زندگى<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. | طبق هر دو تفسیر، تواضع یکى از صفات شایسته عباد الرحمن است؛ البته تواضع در تمام برنامههای زندگى<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
به دو نکته مهم در این آیه شریفه اشاره شده: | به دو نکته مهم در این آیه شریفه اشاره شده: | ||
# چون این آیه بهصورت مطلق بیان شده، تفاوتی بین خون مسلمان و غیر مسلمان نیست؛ لکن کفار حربی، یعنی کسانی که با ما در حال جنگ هستند، خون آنها مباح است. همان گونه که آنها خون مسلمانان را محترم | # چون این آیه بهصورت مطلق بیان شده، تفاوتی بین خون مسلمان و غیر مسلمان نیست؛ لکن کفار حربی، یعنی کسانی که با ما در حال جنگ هستند، خون آنها مباح است. همان گونه که آنها خون مسلمانان را محترم نمیشمرند، اسلام نیز با آنان چنین برخوردی نموده است. دراینبین کودکان، زنان و پیرزنان، پیرمردان و بیماران از آنها حکمشان متفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص172-174</ref>. | ||
# خداوند در این آیه ارزش انسان در اسلام را بیان نموده است. اسلام برای انسان ارزشی فوقالعاده قائل است که با مطالعه احکام و معارف اسلامی بهخوبی روشن و آشکار | # خداوند در این آیه ارزش انسان در اسلام را بیان نموده است. اسلام برای انسان ارزشی فوقالعاده قائل است که با مطالعه احکام و معارف اسلامی بهخوبی روشن و آشکار میشود که نویسنده به چند مورد آن اشاره میکند و توضیحی مختصر برای آن ارائه میدهد: کیفیت آفرینش آدم، سجده فرشتگان بر آدم، تبریک خداوند به خویشتن، انسان خلیفه خدا و آدم معلم فرشتگان، از آن جمله است<ref>ر.ک: همان، ص173-178</ref>. | ||
معارف اسلامی برای خون انسان نیز ارزش بینظیری قائل شده است؛ بهگونهای که قرآن کریم ارزش خون یک انسان بیگناه را مساوی با خون تمام انسانها میداند. در آیه 32 سوره مائده چنین میخوانیم: هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته و هرکس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص180</ref>. در آیه 93 سوره نساء، مجازات سخت و سنگینی را برای قاتلان در نظر گرفته است: هرکس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ درحالیکه جاودانه در آن میماند و خداوند بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>. | معارف اسلامی برای خون انسان نیز ارزش بینظیری قائل شده است؛ بهگونهای که قرآن کریم ارزش خون یک انسان بیگناه را مساوی با خون تمام انسانها میداند. در آیه 32 سوره مائده چنین میخوانیم: هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته و هرکس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص180</ref>. در آیه 93 سوره نساء، مجازات سخت و سنگینی را برای قاتلان در نظر گرفته است: هرکس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ درحالیکه جاودانه در آن میماند و خداوند بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>. | ||
ج)- صبر و بردباری: | ج)- صبر و بردباری: | ||
خداوند متعال در آیه 75 و 76 سوره فرقان که مشتمل بر چهاردهمین صفت عباد الرحمن است، چنین میفرماید: '''أُوْلـئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَ يُلَقَوْنَ فِيهَا تَحِيَةً وَ سَلاَماً خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًا وَ مُقَاماً'''؛ (آرى)، آنها (عباد الرحمن) هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیباییاشان به آنان پاداش داده | خداوند متعال در آیه 75 و 76 سوره فرقان که مشتمل بر چهاردهمین صفت عباد الرحمن است، چنین میفرماید: '''أُوْلـئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَ يُلَقَوْنَ فِيهَا تَحِيَةً وَ سَلاَماً خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًا وَ مُقَاماً'''؛ (آرى)، آنها (عباد الرحمن) هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیباییاشان به آنان پاداش داده میشود و در آن، با تحیت و سلام روبهرو میشوند؛ درحالیکه جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محل اقامت خوبى! | ||
عباد الرحمن، آن فاتحان قله رفیع عبودیت و بندگى، بهپاس صبر و بردبارى و تحملشان، در کاخهای بیمثال بهشتى سکنى میگزینند و همواره در آنجا خواهند ماند که آن خانههای بهشتى، مُقامى عالى و قرارگاه خوب و مطمئنى است<ref>ر.ک: همان، ص247-248</ref>. | عباد الرحمن، آن فاتحان قله رفیع عبودیت و بندگى، بهپاس صبر و بردبارى و تحملشان، در کاخهای بیمثال بهشتى سکنى میگزینند و همواره در آنجا خواهند ماند که آن خانههای بهشتى، مُقامى عالى و قرارگاه خوب و مطمئنى است<ref>ر.ک: همان، ص247-248</ref>. |
ویرایش